بودن يا نبودن بطحايي؛ مسله اين نيست !
حسين طاهريفرد / فعال فرهنگي و رسانهاي
سرانجام استيضاح وزير آموزشوپرورش تقديم هيات رييسه مجلس شد. طبق آييننامه داخلي مجلس ابتدا موضوع استيضاح به كميسيون آموزشوتحقيقات ارجاع داده ميشود و وزير آموزشوپرورش يك هفته فرصت دارد تا در كميسيون مربوطه حاضر شده و درباره محورهاي استيضاح توضيح دهد و در صورت قانع نشدن استيضاحكنندگان، استيضاح وزير آموزشوپرورش قابل اعلام وصول و طرح در صحن علني مجلس خواهد بود.
تقريباً يكسال پيش، سيدمحمد بطحايي عليرغم همهي انتقادها و مخالفتهاي كارشناسان و منتقدان حوزه آموزشوپرورش توانست با رايزني و لابيگري، نمايندگان مجلس را با خود همسو كرده و به طرز غيرمنتظرهاي بر صندلي وزرات تكيه زند. اگرچه موافقان آن روزهاي بطحايي بر اين باور بودند كه او به عنوان وزيري منتخب از بدنه آموزشوپرورش با مشكلات و چالشهاي اين وزارتخانه آشناست اما در جبهه مقابل، مخالفان حضور بطحايي در وزارت آموزشوپرورش، انتخاب او را ادامه سياستهاي نامطلوب دولت در اين حوزه تلقي كرده و حضور او در وزارت آموزشوپرورش را بازگشت به عقب ميدانستند. به باور آنان، بطحايي توان مقابله با حجم بالاي چالشهاي پيچيده آموزشوپرورش را نداشته و نميتوانست منشا تحولاتي مثبت و سازنده باشد چراكه وزارتخانه پرمخاطب آموزشوپرورش مديريت خاص و منحصر بفرد خود را ميطلبد با توجه به پيشينه كاري بطحايي، او را فاقد توانمندي لازم در اين حوزه مي دانستند.
سيدمحمد بطحايي در يكسال گذشته عملاً در حل مشكلات مالي « وزارتخانه متبوعاش» ناكام ماند تا يكبار ديگر مشخص شود نگاه سطحي و مقطعي به مشكلات اين حوزه و فدا كردن مصالح اكثريت فرهنگيان در راستاي كسب رضايت طيفهاي مختلف سياسي باعث فرصتسوزي و تكرار اشتباهات قبلي خواهد شد. به باور كارشناسان و صاحبنظران مسائل آموزشوپرورش، بطحايي نهتنها در حل مشكلات اقتصادي آموزشوپرورش ناتوان بوده است بلكه در اجراي سياستهاي آموزشي و تربيتي نيز كارنامه قابلي از خود ارائه نداده است.
اگرچه خبر استيضاح وزير آموزشوپرورش اكثريت جامعه فرهنگيان را خوشحال كرده و در صورت اعلام وصول و طرح در صحن علني مجلس آن را مي توان اقدامي مثبت در جهت خواسته آنان تلقي كرد اما با نگاهي واقعبينانه به محورهاي استيضاح وزير آموزشوپرورش به سادگي ميتوان فهميد كه بخشي از عقبماندگيها و نابهسامانيهايي كه امروز گريبان نظام آموزشوپرورش، معلمان و دانشآموزان را گرفته به دليل بيتدبيري، ناتواني و ضعف وزراي آموزشوپرورش بوده است و بخش مهمتر به نگاه سنتي و هزينهاي سياستگذاران كلان و خصوصاً دولتمردان به مقوله آموزشوپرورش بر ميگردد.
بدون ترديد همه مشكلات، عقبماندگيها و ناكاميهاي وزارتخانه عريضوطويل آموزشوپرورش زير سر وزير اين وزارتخانه نيست و نهادها و ارگانهاي ديگر در بوجود آمدن بخشي از مشكلات ساختاري آموزشوپرورش مقصرند. بهزعم نگارنده درحالي كه بخش اعظمي از مشكلات كنوني آموزشوپرورش، به عدم توجه و اهتمام جدي دولتها به حل مشكلات ريشهاي و زيرساختي اين حوزه بر ميگردد؛ آمدن و رفتن وزراي آموزشوپرورش باعث تغيير و تحولي چشمگير در بزرگترين دستگاه اجرايي كشور نشده و نخواهد شد.
اينروزها آموزشوپرورش بعنوان بزرگترين نهاد آموزشي و تربيتي كشور در معرض مشكلات پيچيده و نابهسامانيهاي بسيار جدي قرار دارد. عدم توجه به آموزشوپرورش و اهتمام به حل مشكلات بزرگترين دستگاه اجرايي كشور موجب مستولي شدن روزمرگي بر معلمان و به تبع آن بر نظام آموزشي شده است. شوربختانه در سالهاي اخير بهسبب سياستها، غفلتها و بيتدبيريها در برنامهريزيهاي كلان، سطح زندگي و رفاه معلمان و بهتبع آن جايگاه اجتماعي آنان نهتنها بهبود نيافته كه از بسياري جهات بدتر هم شده است.
سخني با منتخبان ملت؛
رويكرد كنوني بهارستان نشينان به مقوله آموزشوپرورش و عدم توجه به مطالبات و انتظارات فرهنگيان، موجب ترديد در اراده آنان براي حل مشكلات اين حوزه شده است. به نظر ميرسد برخلاف تمامي اظهارنظرها و ادعاها، دغدغههاي فرهنگيان چندان براي نمايندگان مهم نيست و فقط در بزنگاه انتخابات براي اردوكشي سياسي به آنها بها داده شده و بعد از گذر از اين وادي با پشتيباني همين معلمان، در وقت نياز مصالحومنافع آنان قرباني تعلقات جناحيوسياسي ميشود.
در شرايط كنوني نياز به تحول در بزرگترين دستگاه اجرايي كشور ضرورتي اجتناب ناپذير است. اما نبايد فراموش كرد كه تحول در آموزشوپرورش صرفاً جابجايي وزير نيست و نياز به عزم ملي، حمايت مجلسشوراياسلامي، رئيسجمهور و سازمان برنامه و بودجه دارد.
بيشك مسير اصلاح و نوسازي ساختار كهنه و فرسوده آموزشوپرورش بسيار دشوار است اما نمايندگان مجلس ميتوانند با واقعبيني، نگاه تخصصي و برنامه محور، بدور از شعار زدگي براي ترميم ساختار بيمار آموزشوپرورش تلاش كنند.
شرايط نامطلوب اينروزهاي آموزشوپرورش نه به نفع دولت است و نه به صلاح آموزشوپرورش. از اين رو از نمايندگان مجلس خصوصاً نمايندگاني كه در سايه حمايت معلمان به بهارستان راه يافتند انتظار ميرود؛ احساس مسئوليت و تصميم منطقيوعاقلانه را جايگزين مصلحتانديشي و حفظ منافع حزبيوجناحي نمايند و بر اساس خواست و نظر اكثريت فرهنگيان براي ايجاد تحولي لازم و ضروري بكوشند.