تلکس فرهنگيان نيوز- تدبير shoghl.org: گفتگوي تفصيلي عليرضا محجوب
پنجشنبه، 1 تیر 1396 - 19:54     کد خبر: 33969

فرهنگيان نيوز -تدبير تلگرام 👈 https://telegram.me/edufarhangian:

◀️ گفتگوي تفصيلي عليرضا محجوب با پايگاه خبرآنلاين (بخش نخست):
 🔸 در انتخابات اخير هيات رييسه مجلس، فراكسيون اميد گفته بود خط قرمزش حفظ دو نواب رئيس است .لذا تلاش شد مهره هاي حساس را حفظ كنيم البته منكر نمي شوم كه با اقداماتي مي توانستيم كرسي هاي بيشتري بگيريم اما از آنجايي كه رئيس در تصميم گيري ها بيشترين تاثير را دارد و بخشي از اين وظايف به نواب تفويض مي شود لذا كرسي هاي نواب رئيس بسيار اهميت دارد. بنابراين به نظرم فراكسيون اميد در انتخابات هيات رئيسه برد كرد.
🔸 بعضي گزينه ها را ما اشتباه حذف كرديم مثل آقاي يوسف نژاد؛ چراكه او قطعا راي داشت و خودش هم مي توانست راي بيشتري جذب كند بنابراين ما آمديم گزينه اي كه مي توانست راي بياورد را حذف كرديم.
🔸 من از آقاي عارف حمايت مي كنم چراكه معتقدم آقاي عارف كار مهمي انجام داد و او را بايد به عنوان چهره اي پايبند به امور تشكيلاتي و كار جمعي بشناسيم. به هر صورت تا بحال در مجلس چنين اتفاقي رخ نداده بود كه جناح ها در مجلس دور هم جمع شوند و بر سر يك موضوع كوچك به توافق برسند، حتي يك توافق اسمي؛ به هر صورت اين يك امر مسلم است كه چنين توافقي لغزان است اما اينكه افرادي را كه هيچ قرابتي با هم ندارند را كنار هم نشاندند ظرفيت بالايي از دموكراسي را بيان مي كند و آقاي عارف اين را محقق كرد.به هر صورت آنچه من ديدم رويكرد كاملا عقلاني آقاي عارف بود و ايشان را يك شخصيت تشكيلاتي و خالي از حب و بغض ديدم.
🔸 برخي به علت اظهارنظرهاي آقاي مطهري همواره در موضع مخالف مطهري قرار داشتند و مواضع ايشان را شاذ مي دانستند
اظهارات افرادي مانند مطهري براي كشور و مجلس لازم است و اساسا باعث عزتمندي و حفظ حيثيت‌ مجلس مي شود.
🔸 جمعي نيزبه بهانه ديدار با آقاي خاتمي در تلاش براي حذف آقاي مطهري بودند اما اصل ماجرا به مواضع آقاي مطهري بر مي گشت آنها تحمل صحبت ها و موضع گيري هاي علي مطهري را نداشتند!
🔸 در انتخابات هيات رئيسه امسال يك زياده خواهي صورت گرفت و عده اي خارج از ليست كانديدا شدند كه مجلس نسبت به اين موضوع احساس بدي پيدا كرد و اين باعث شد يكي دو نفر از فراكسيون اميد به اين دليل در هيات رئيسه حضور پيدا نكنند.
🔸 معتقدم حتما بايد از خانم ها در هيات رئيسه باشد .سال گذشته خانم جلودارزاده را كه بيش از همه احتمال راي آوري داشت را مطرح كرديم كه اگر خود خانم هايي كه در مجلس بودند بطور كامل همكاري مي كردند حتما اين اتفاق رخ مي داد.  امسال نيزبه نظر مي رسيد زنان وفاق كامل نداشتند.
🔸 دلخوري ايجاد شده ميان دو فراكسيون اميد و مستقلين در انتخابات هيات رييسه موضعي است و پايدار نخواهد ماند.
ترديد نكنيد كه اين موضوع به تعيين وزرا نمي رسد و لازم است در اين رابطه گفت و گو شود. هر چند ما چون حزب قدرتمند نداريم نمي توانيم از افراد انتظار رفتارهاي تشكيلاتي داشته باشيم.

◀️ گفتگوي تفصيلي عليرضامحجوب با پايگاه خبرآنلاين (بخش دوم):
  🔸 معتقدم احزاب مي توانند در ايران موفق باشند . من در اولين حزبي كه بعدازانقلاب تشكيل شد يعني حزب جمهوري اسلامي هم عضو شوراي مركزي بودم و هم عضو دفتر سياسي.اقرار مي كنم آن روز براي فعاليت حزبي توانا تر بودم.
🔸 شهيد بهشتي فرد عجيبي بود او تغييرات را اساسي انجام مي داد، بافت را تغيير مي داد و منتظر نمي ماند تا بافت قديم كژدار و مريض كار را به پيش ببرد وقتي ديد برخي در ارائه تحليل ضعيف هستند آنها را تغيير داد. او بر اين باور بود كه دفتر سياسي حزب را از افراد مسن پس بگيرد و به جوانترها بسپارد بالاترين سن را در بين ما فقط آقاي مهنددس موسوي و خود شهيد بهشتي و آقاي آقازاده داشتند كه بالاي 30 سال بودند و بقيه سنشان زير سي سال بود.
🔸 شهيد بهشتي هميشه به دنبال چهره هايي با مواضع تند و پر هياهو بود و حتي در آن زمان آقاي فرشاد مومني را كه مواضعي آرامتر را داشت دعوت نكرد.
🔸 همه افرادي كه تحليل مي نوشتيم معمولا تحليل هاي تندي ارائه مي كرديم و شهيد بهشتي وقتي قرار بود تحليل ها خوانده بشود تا در روزنامه به چاپ برسانيم معمولا مي گفت هر كسي نظري دارد بايد نظرش را بنويسد و بعد از خوانده شدن تحليل اجازه مي داد تا هركسي نظرش را بگويد. 🔸 يادم مي آيد آن زمان آقاي هاشمي بعد از بيانات امام (ره) موضع ملايم تري نسبت به بني صدر داشت و مايل نبود حزب موضع تندي بگيرد اتفاقا من تحليلي نوشتم در مورد بني صدر كه بسيار تند بود بعد از آنكه تحليلم را خواندم بسيار ايراد گرفتند و گفتند اين تحليل نبايد كار شود و از نو بايد نوشته شود اما شهيد بهشتي فقط گفت چند كلمه را تغيير بدهي بهتر است و نهايتا با يك تغيير در چند كلمه آن تحليل چاپ شد
🔸 آن زمان من در دولت در سايه مسووليت كميته اجرايي را داشتم يعني  حدود 60 درصد كابينه را مشخص كرده بوديم. وقتي شهيد رجايي آمد، پنج نفر را به عنوان مشاور براي تعيين كابينه معرفي كرد كه يكي از آنها من بودم.
🔸 قرار بود سه نفر را به عنوان وزير معرفي كنيم و ما پيش از اين كار كرده بوديم و ليستي از وزرا و معاونين معرفي كرده بوديم. به هر صورت ما در آن زمان به صورت جدي كار حزبي مي كرديم و شهيد بهشتي هم به علت اينكه مدتها در اين عرصه كار كرده بود با فعاليت حزبي آشنا بود و  رموز حزبي را مي شناخت و از آنجايي كه دفتر سياسي قبلي توانايي در اين زمينه از خود نشان نداد و نتواست دولت سايه و مجلس سايه درست كند اول گفت دولت سايه بايد تشكيل شود و مسئوليت پيگيري  را به من داد كه من همان زمان گفتم من نمي توانم كار سياسي بكنم و علاقه اي ندارم كه در جواب من گفت وقتي اينجا هستي بايد اهل كار سياسي باشي.
🔸 زماني رئيس كميته قوه مجريه بودم و رئيس دولت سايه مي شد نخست وزير كه اين سمت را آقاي مهندس ميرحسين موسوي برعهده داشت.
🔸 شهيد رجايي عليرغم مخالفت هاي بسيار با اصرار بسيار شخص شهيد بهشتي معرفي شد و با راي نه چندان قوي انتخاب شد؛ اما با اينكه شهيد رجايي عضو حزب جمهوري اسلامي نبود و قبلا عضو نهضت آزادي بود و تقريبا چهره غير حزبي شناخته مي شد اما بيش از هر فرد حزبي، حزبي رفتار كرد و هيچ مقاومتي در مقابل افرادي كه حزب براي كابينه به او معرفي كرد انجام نداد. به هر حال همانطور كه اشاره كردم همه ما افراد كم سن و سالي بوديم و قدرت قياس ما فقط دولت موقت و دولت شوراي انقلاب بود و تجربه كمي داشتيم و ممكن بود اشتباه كنيم اما با وجود آنكه شهيد رجايي تجربه زيادي داشت اما كاملا تسليم ليست ما بود.
🔸 بني صدر جاه طلب بي نظيري بود.من هيچ نسبتي به او نمي دهم اما اگر كسي بخواهد به بني صدر نسبتي بدهد بايد گفت بيشتر حماقت داشت. بني صدر مي گفت رياست جمهوري من غصب شده است و مي خواهم دوباره رئيس جمهور باشم كه امام نامه او را بي جواب نگذاشت و برايش نوشت بهتر است شما درس بخوانيد و درس بدهيد.
🔸 نه در مورد بني صدر و نه در مورد احمدي نژاد نبايد قياس ها را بپذيريم ما بايد منصف باشيم؛ حتما آقاي بني صدر براي خراب كردن جمهوري اسلامي ايران سر كار نيامد و به اين قصد كانديدا رياست جمهوري نشد. او يك كتابي نوشته بود درمورد كيش شخصيت و خودش مصداق بارز كيش شخصيت بود يعني خودشيفته بود مثل ترامپ كه خودشيفته است اما آيا مي توان گفت ترامپ خائن به آمريكا است؟! ممكن است خودشيفتگي او آمريكا را به باد فنا بدهد اما خائن به كشورش نيست. سياستمدار نبايد خود شيفته باشد كه آقاي بني صدر اين خصلت را داشت.

◀️ گفتگوي تفصيلي عليرضامحجوب با پايگاه خبرآنلاين(بخش سوم):
🔸 در مقطعي كه آقاي بني صدر هنوز رئيس جمهور نشده بود من به سراغ او رفتم تا در مورد شوراهاي اسلامي كار با او صحبت كنم چرا كه آن زمان جمله اي درمورد شورا گفته بود و من رفتم پاسخ او را بدهم كه بسيار متكبرانه برخورد كرد. مطمئن بودم كه مرا مي شناخت چراكه چند بار به شوراي مركزي حزب آمده بود و از آنجايي كه از همه كم سن و سال تر بودم نمي توانست فراموش كرده باشد يا بگويد من را نمي شناخت. اصلا حاضر نبود در مورد استدلال ها صحبت كند و گفت راجع به چه چيزي حرف مي زني ؟! من اصلا شورا را قبول ندارم!
🔸 مجلس اعلام كرد آقاي بني صدر نمي تواند دولت را اداره كند اين موضوع مستدل بود. براي مثال او بدون آنكه سررشته اي داشته باشد در مورد جنگ اصرار داشت نظرياتش اجرا شود.
من نقل قولي مي كنم از هاشمي رفسنجاني كه آن زمان به دليل موضع امام (ره) از بني صدر حمايت مي كرد گفت: آقاي بني صدر مي گويد از دزفول به صورت زميني به دشمن حمله كنيم و فرماندهان را تحت فشار قرار مي داد كه اين عمليات را طراحي كنند و همه فرماندهان جنگ مي گفتند اين شدني نيست چراكه عراق در بلندي است و ما با اين كار همه تانك ها و نيروهاي خود را از دست مي دهيم اما او به علت همان كيش شخصيت گفت من به عنوان رئيس شوراي دفاع مي گويم بايد اين كار انجام شود و آنها هم ناچار شدند طراحي كنند و آن منطقه به تپه شهدا مشهور شد چرا كه هر 60 تانك ايران در اين عمليات منهدم شدند و فكر ميكنم حدود 3000 نيروي پياده شهيد شدند. اسم اين خيانت نيست هرچند عملكرد چنين تعبيري را نشان مي دهد اما بني صدر به قصد خيانت اين كار را نكرد بلكه به دليل خودشيفتگي حاضر نشد از استدلالات ديگران را بپذيرد. بنابراين اينها نشان دهنده عدم كفايت است.
🔸 مجلس با ادله اي كه داشت به او راي عدم كفايت داد و اين به معناي آن نبود كه او از ايران برود يا نتواند فعاليت سياسي كند يا حتي اجازه نداشته باشد دوباره كانديدا رياست جمهوري شود‌ اما او خودش راهش را تكميل كرد. چون من عضو كميته دولت سايه بودم و بايد همه دولت را در نظر مي گرفتيم فردي از حزب جمهوري اسلامي در دفتر بني صدر كار مي كرد و هفتگي به ما گزارش مي داد و به ما مي گفت كه مثلا امروز رجوي آمد و ديدار كرد و ... بنابراين ما در جريان بوديم كه بني صدر به كدام طرف حركت مي كند.
🔸 فايده كار حزبي اين است كه اين كارها را فقط احزاب انجام مي دهند و حتي سازمان اطلاعاتي هم نمي توانست انجام دهد و آنها مي دانستند كه رقيب چه كاري دارد انجام مي دهد.
🔸 آقاي بني صدر رقيب ما بود و من بيشترين مقاله را در موردش نوشتم مي گويم آنچه در مورد آقاي بني صدر به آن رسيديم عدم كفايت بود و نه خيانت.
🔸 به هر صورت تا قبل از اين ماجراها بني صدر يگانه حامي خود را امام مي دانست و نمي توان گفت او خائن بوده و امام تشخيص تمي داده است. عمده ايراد او كيش شخصيت بود.
🔸 بني صدر با فرارش كار بي ربطي كرد چرا كه نه قرار بود محاكمه شود و نه در صورت ماندن تهديدي عليه او وجود داشت. راي مجلس فقط او را از قدرت كنار گذاشتند و نه بيشتر از آن اما مجاهدين خلق استاد القاي اين حرف ها بودند حتي دو هفته قبل از واقعه هفتم تير شهيد بهشتي نقل كرد كه مسعود رجوي آمد پيش شهيد بهشتي و گفته بود كنترل مجاهدين از دستم خارج شده و به نوعي گفته كه مي خواهد بيايد سمت جمهوري اسلامي و افرادي مانند ابريشمچي مي خواهند به سمت ديگري بروند. آنچه در اين مسائل مطرح شد اين بود كه آقاي رجوي چند چهره از خود نشان مي داد. آنها از كيش شخصيت بني صدر به خوبي استفاده كردند و او را تحريك كردند تا از آن يك استفاده بين المللي ببرند. بني صدر ساده تر از آنها بود، رجوي هم با دختر بني صدر ازدواج مي كند و آنها بني صدر را يك لقمه چرب و نرم مي دانستند و از آنجايي كه استاد رويا پردازي بودند يك شرايط خيالي با وعده هاي تخيلي به بني صدر ارايه كردند و ظرف زمان كوتاهي با استدلال بني صدر را به آسمان رساندند!
🔸باز هم مي گويم بني صدر اشتباهاتي داشت كه نتيجه آنها به اندازه خيانت بود اما او به قصد خيانت عمل نكرد و نمي توان گفت او يك خائن بود.

◀️گفتگوي تفصيلي عليرضامحجوب با پايگاه خبرآنلاين (بخش چهارم):
 🔸 شوراي شهر اول تهران كاملا اصلاح طلب بود اما يك برآشفتگي ايجاد كرد كه نتيجه آن اين شد كه يك شوراي كاملا اصولگرا پس از آن به وجود آمد. بنابراين وضعيت حاصل از خشم را نبايد جريان بدانيم. متاسفانه امروز تفوق جريان اصلاح طلبي و اصولگرايي نمي بينيم بلكه يك حركت سينوسي خشم در خشم را مشاهده مي كنيم؛ هرروز كه مردم از ما خشمگين شوند به طرف مقابل راي خواهند داد و هرزمان از طرف مقابل خشمگين شوند رايشان را به سبد ما مي ريزند.
🔸 ما به ليست اميد در انتخابات شوراي اخيرتهران انتقاد داشتيم اما ليست جدايي نداديم ما ضمن جانب داري از ليست اصلي با وجود آنكه به انتظارات ما پاسخ داده نشد اما به ريز وعده هايمان عمل كرديم. ما افراد مورد حمايت مان را كمك كرديم اما تلاش هم كرديم تا ليست راي بياورد. شما هيچ اطلاعيه رسمي از جانب خانه كارگرنمي بينيد؛ ما كمافي السابق تنها كاري كه بصورت مستقل انجام داديم معرفي همه كارگراني بود كه نامزد شده بودند.اين همان كاري است كه هر دوره انجام مي دهيم و اين رسالت صنفي ماست اما از ليست اصلاح طلبان حمايت كرديم. من بارها در اين باره با آقاي عارف صحبت كردم.
🔸 با مبناي انتخابي كه شوراي سياستگذاري اصلاح طلبان در پيش گرفت موافق نبودم و مشكل داشتم چراكه معتقدم اگر شورايي تشكيل مي شود كه جبهه اي است نه حزبي ؛ راي در آن معني ندارد بلكه اتفاق معنا دارد؛ آنها بايد افرادي را كه درموردشان اتفاق نظر وجود دارد مشخص مي كردند اگر به مصاديقي رسيدند كه اتفاق وجود نداشت معيار، ضابطه و سپس راي را محقق مي كردند. راي آخرين مرحله است.
🔸 من پاي بستن چندين ليست انتخاباتي نشسته ام و مي دانم اصول كار چيست و واگر در مذاكرات بودم زير باراين نوع  راي گيري نمي رفتم ؛ آنها جامعه اي به توقع چند هزار نفر ايجاد كردند.
متاسفانه الان كساني در شورا آمده اند كه براي اين رشته نيستند و اشتباهي آمده اند آنها را بايد در مجلس كانديدا مي كردند .
🔸 وقتي كار حزبي با كار جبهه اي خلط شود همين مي شود. اگر حزب بود تك تك افراد را زير نظر مي گرفت مصاحبه و مواضع را در نظر مي گرفت و بعد تصميم گيري مي كرد آنها بهترين افراد را مانند حكيمي پور ، تندگويان  و...را حذف كردند درواقع افرادي كه همواره نوك پيكان دعوا بودند را حذف كردند نمي شود اين را پذيرفت.
🔸 ترتيب اين است كه شما اول بايد افرادي كه در شورا داريد را مشخص كنيد و در مورد بقيه تصميم گيري كنيد اينها ترتيب را عوض كردند و چون ترتيب عوض شد اين مشكلات به وجود آمد بنابراين افراد مقصر نيستند نه آقاي عارف نه كس ديگري اينجا شيوه مشكل دارد .
🔸 عملا هيچ كدام از اعضاي شوراي عالي نقشي جز ماشين راي نداشتند آنها ماشين راي بودند. آنها باعث شدند پشت صحنه و حاشيه درست شود چون مدل غلطي را انتخاب كردند.
🔸 آقاي كمالي پركارترين عضو آن شوراي عالي بود و اين مدل هم كه در شوراي سياست گذاري براي بستن ليست پياده شد كار آقاي كمالي بود اما انتظارش اين بود كه افرادي كه كار بيشتري بر آنها شده در ليست باشند براي مثال فردي با دكتراي اقتصاد با گرايش عمران از ليست كنار گذاشته شد كه البته از افراد نزديك به آقاي عارف بود.وقتي افراد ديگر ترجيح داده شد آقاي كمالي موضع انتقادي گرفتند. اسم اين سهم خواهي نيست. آقاي كمالي مي گفت بايد تجديد نظر شود اما ديگران اعتقاد نداشتند.
🔸 آقاي كمالي گزينه حزبي مد نظرش نبود و در مورد گزينه حزبي فقط يك آقاي سرخو بود كه حتي انقدر اصرار براي آن گزينه ديگر داشت در مورد آقاي سرخو اصرار نكرد. وقتي آن فرد در ليست قرار گرفت حرفش فروكش كرد اما وقتي دوباره از ليست خارجش كردند ديگر فريادش بالا رفت.
🔸 قبول دارم كه برخورد آقاي كمالي متعصبانه بود و من هم آن را نمي پسندم براي همين هم با او چند ساعت صحبت كردم و گفتم به هر حال تصميمي بر اساس ماخذ غلطي كه شما بنيان نهادي، گرفته شد.
 


◀️ گفتگوي تفصيلي عليرضامحجوب با پايگاه خبرآنلاين(بخش پنجم):

🔸 معتقدم ماخذ غلط بود چرا كه بدون تشكيل كميته تخصصي بر اساس راي گيري تصميم گرفتند و اينها نقشه آقاي عارف و مرعشي نبود بلكه نقشه مورد توافق همه ازجمله آقاي كمالي بود
اتفاقي كه در نهايت افتاد اين بود كه برخي جريان ها اقدامات ديگري انجام دادند . آقاي كمالي مي گفت نبايد در حق هم بي انصافي كنيم اما آنها چيدمان كميته ها را به نحوي ترتيب دادند تا يك فردي كه تخصص داشت در يك كميته غير تخصصي قرار گيرد و بر اساس آن راي نياورد.
🔸 آقاي كمالي مي گويد بايد مدل صادقانه پياده مي شد نه اينكه نفر موردنظر خود را به هر ترتيب بخواهند در ليست قرار دهند
برخي جريانات از شرايط به وجود آمده حسن استفاده را كردند براي مثال جريان اعتماد ملي سه نفر توانست وارد ليست كنند آن هم در جايي كه هيچ تخصص فرهنگي، شهري و اجتماعي ندارند اما به مدد اين چينش استفاده كردند و اعتراض آقاي كمالي به اين بود.
🔸 آقاي كمالي مي خواست به آنها بگويد كه كار خطايي انجام دادند ايشان معتقد بود حذف آقاي حكيمي پور و خانم دانشور اصلا كار درستي نبود به هر حال خانم دانشور در اين ليست جا مي گرفت چرا نيست؟
🔸 آقاي كمالي با حاصل مدل مشكل دارد در حالي كه من معتقدم اصل مدل مشكل داشت.
🔸به هزار و يك دليل معتقدم محسن هاشمي بهترين گزينه براي شهرداري تهران است.
🔸  معتقدم محسن هاشمي قابليت هاي زيادي دارد كه حتي پدرش او را كشف نكرد و اين را بايد مرهون جناب آقاي خاتمي بدانيم كه قدرت مديريت او را كشف كرد چرا كه مرحوم ايت الله هاشمي حد او را بيشتر از يك رئيس دفتر ندانست.
🔸 او با دست خالي مترو را به پيش برد و حتي به نظرم اگر شايد از آقاي قاليباف كه او را عوض كرد بپرسيد براي مترو چه كسي كارآمد تر است ؛ محسن هاشمي را مي گويد.
🔸 محسن هاشمي مي تواند مهمترين مشكل شهر يعني حمل و نقل و ترافيك را رفع كند.او  مي تواند اين مسووليت را به عهده بگيرد. تاريخ، مترو تهران را به نام محسن هاشمي ثبت كرد.
🔸 اگر يك آقاي چمران يا فرد ديگري از جناح مقابل وارد شورا شود چه اشكالي دارد؟! بهتر است يك مخالف هم باشد تا اگر خطايي صورت گرفت فريادي باشد كه بلند شود؛ حضور مخالف لازم و اسباب ترقي است مگر قرار است شورا حياط خلوت يك جريان شود.
 🔸قطعا ما نياز به يك دگرديسي در احزاب داريم كه اين هم بر عهده نسل سوم است و تا اين دگرديسي رخ ندهد نمي توانيم انتظار داشته باشيم رفتارها تشكيلاتي شود. اگر امروز ايرادهايي مي بينيد در جريان ها و فراكسيون ها ؛ اين حفره ها ناشي از عدم تعلق و مرام حزبي است كه در تصميمات بزرگتر بيشتر خودش را نشان مي دهد.
🔸 ما بايد بپذيريم كه درمورد فعاليت هاي حزبي در دوران طفوليت به سر مي بريم. من معتقد نيستم كه مردم ايران اقبالي به احزاب ندارند.
 🔸واقعيت احزاب ما اين است كه مردم يك فعاليت و سودمندي مستمر از احزاب نمي بينند و بستر آن نه براي احزاب در كشور مهياست و نه احزاب به دنبال آن هستند.
🔸متاسفانه به فعاليت هاي حزبي توجهي نمي كنند و خود احزاب هم اقدامي براي تقويت خود انجام نمي دهند. به هر صورت حزب يك اتفاق نيست؛ يك دليل اين عقب گردها دور شدن ذهنيت ها از فعاليت هاي سياسي است. همه رسانه هاي ما معطوف شده اند بر امور داخلي مانند يك بنگاه سخن پراكن كه براي يك فرد خاص كار مي كنند.
🔸جامعه ما از لحاظ سياسي كم اطلاع تر از جهان است .بسياري از  مردم روزنامه همشهري مي خرند تا آگهي آن را ببينند نه براي خواندن فلان تحليل سياسي و وقتي اين وضعيت ادامه پيدا مي كند مي بينيم فضاي مجازي حاكميت پيدا مي كند.
🔸ما امروز با يك جريان موسمي احزاب مواجه هستيم و يك تفكر شاهنشاهي در ذهن بسياري حاكم است! در حالي كه ايران يكي از قديمي ترين كشورهايي است كه در آن حزب به وجود آمد،اما امروز فضا آمادگي پذيرش حزب را ندارد. عده اي هم اميدشان را نسبت به اين فعاليت ها از دست دادند و اين اميد با نسل يك و دو درست نمي شود نياز به نسل سوم هست كه سقف سني آن ۳۵ و ۴۰ باشد.
🔸 خانه كارگر يك تشكيلات صنفي است اما با وجود آن در دوران آقاي احمدي نژاد با انواع تبليغات مي خواستند فعاليت ما را به صفر برسانند و مدام عليه ما اقدام عملياتي مي كردنداما در همان دوران بيشترين عضو گيري را داشتيم و به حدود يك ميليون و نهصد هزار نفر عضو رسيديم. در واقع اقدام آنها برايشان ضد تبليغ بود و به نفع ما تمام شد.
@alireza_mahjoub_ir


برگشت به تلکس خبرها