با تعيين تكليف انتخابات رياست جمهوري، ماجراي سهمخواهي در تعيين وزير آموزشوپرورش بروز كرده است، حال ثمره اين سهمخواهي براي دانشآموزان و معلمان و نيز نظام تعليم و تربيت كشور چيست؟
كار جناحي و سياسي در داخل آموزشوپرورش سم است، اين جمله عبارتي است كه تمام وزراي آموزشوپرورش از آن سخن ميگويند. رهبر معظم انقلاب نيز در ارديبهشت سال 93 در ديدار با جمعي از فرهنگيان تاكيد كردند: « نگاه و توجه به جريانهاي سياسي، جناحي و حزبي «سمّي براي آموزش و پرورش» است متأسفانه در دوراني، اين نگاه غالب شد و خسارت هاي فراواني به همراه آورد.»
آموزشوپرورش عيالوارترين وزارتخانه دولت با حدود يك ميليون كارمند و 13.5 ميليون دانشآموز است كه با مشكلات متعددي دست و پنجه نرم ميكند. كم شدن كيفيت در آموزشوپرورش مهمترين معضل مدارس كشور در سالهاي اخير است؛ به گونهاي كه اغلب خانوادهها و معلمان از كاهش كيفيت آموزش در مدارس دولتي ياد ميكنند.
اجراي كُند سند تحول بنيادين با گذشت حدود 5 سال از تصويب آن، عدم تعيين تكليف طرح رتبهبندي معلمان و استقرار نظام رتبهبندي مدنظر سند تحول بنيادين، كسري بودجه و واگذاري مدارس دولتي براي رهايي از بار هزينهها، عدم پرداخت حقالتدريس معلمان شاغل، پرداخت نشدن مطالبات مربوط به برگزاري امتحانات نهايي، كاهش انگيزه معلمان، به كارگيري معلمان غير تخصصي در پايهها و رشتههايي كه ارتباطي با رشته تحصيلي و تجربه آنها ندارد، تدريس در كلاسهاي درس 40 نفره و گاه بالاتر، فضاي آموزشي فرسوده در تهران و مناطق محروم و روستايي، بيمه تكميلي ناكارآمد فرهنگيان، عدم اختصاص سرانه لازم به مدارس و مشكل آنها براي پرداخت هزينههاي آب، برق و گاز و عدم تحقق افزايش 20 درصدي حقوق و دستمزد كه قبل از انتخابات وعده آن داده شده بود، تنها بخشي از مشكلات آموزش و پرورش است.
در حاليكه مشكلات متعدد وزارت آموزشوپرورش پيگيري و اهتمام بيشتر براي اداره اين وزارتخانه را رقم ميزند و ضروري است كه همه مديران ارشد وازرت خانه تمام تلاش خود را صرف رفع مشكلات و تامين نياز ها بكنند، فعاليتهاي سياسي ميتواند منجر به كاهش عملكرد مثبت شود. نبايد غافل بود كه وظيفه اصلي آموزشوپرورش تربيت نسل است و همين مسئله ميطلبد تا اين وزارتخانه با كاستن از مشكلات چابكتر به سمت اهداف خود حركت كند.
در چنين شرايطي، سهمخواهي از آموزشوپرورش چه از ناحيه جناحهاي سياسي و چه از ناحيه نمايندگان مجلس مانع از كيفي بودن فعاليتها و رسيدگي به مشكلات فرهنگيان ميشود. در شرايطي كه تلاشها بايد در جهت رفع مشكلات فرهنگيان، واريز مطالبات پرداخت نشده آنها و بررسي مسائل و مشكلات مدارس كشور باشد، سهم خواهي احزاب سياسي از آموزشوپرورش چالش آفرين ميشود.
با تعيين تكليف انتخابات رياست جمهوري و روي كارآمدن دولت دوازدهم ماجراي سهمخواهي در تعيين وزير آموزشوپرورش بروز كرده است و برخي تشكلهاي سياسي، در پي تاثير گذاري در انتخاب وزير آينده آموزش و پرورش و سهم خواهي احتمالي از او هستند.
در مدت اخير نيز شاهد سه انتصابها در مناطق آموزشوپرورش شهر تهران بوديم كه به اذعان برخي افراد با انگيزهها و لابيگريهاي سياسي صورت گرفته است.
در اين ميان، سوال اصلي اين است كه ثمره اين سهم خواهي تشكل هاي سياسي براي دانشآموزان و معلمان كشور و نيز نظام تعليم و تربيت كشور چيست؟ آيا در اين ميان صداي اعتراض معلمان به افت كيفيت آموزش، پرداخت نشدن مطالبات، عدم پرداخت حقوق معلمان حقالتدريس براي ماههاي طولاني و قرباني شدن دانشآموز در چنين نظام آموزشي شنيده خواهد شد؟ آيا اين سهم خواهي و سياسي كاري خود مشكلي بر مشكلات آموزش و پرورش اضافه نكرده است؟