🌀"دردهاي بي درمان و ناله هاي بيصدا در آموزش و پرورش"
✍️ دكتر يوسف احمدي
در معرفي كابينه به مجلس اسم جناب آقاي بطحايي را ميبينيم. اصلا قرار نبود؛ مطلبي را در اين راستا نگارش كنم. اما تعدادي از دوستان در اين خصوص اصرار داشتند؛ كه به صورت مكتوب مطلبي را تقديم دارم.
بي ترديد مخالفت، نقد كابينه يا نقد وزير و مسئولي بايد؛ از سر دلسوزي، اصلاح و هدايت باشد. و در نهايت نجات كشور، نظام، انقلاب و لاغير.
ما در اين نظام سرمايه گذاري كرده ايم. لذا موفق شدن آن براي ما يك هدف و افتخار است. و مايليم براي منافع ملت چون گذشته جان فشاني كنيم؛ و دست بردار هم نيستيم. از اين رو بايد عرض كنم؛ همانطور كه در مطلب "پيش بسوي كابينه ي كارآمد" كه در تاريخ 12/05/96 و نيز در مطالب "ناله هاي بيصداي آموزش و پرورش را صدادار كنيم" و "آموزش و پرورش در عصر جهاني شدن" كه با قلم معيوبم در گذشته تقديم شد: بايد عرض كنم:
با توجه به برنامه ارائه شده؛ ايشان هم يك تداركاتچي و ماشين توزيع جايگاها ست. اگر به برنامه آقاي وزير پيشنهادي، براي آموزش و پرورش، نيك بنگريم، فقط يك مشت شعار و كپي برداريهاي حجيم، جهت گرفتن راي اعتماد از خانه ملت است. اميد واريم كه موفق شود. چرا كه به آغاز سال تحصيلي چيزي نمانده است.!!
حرفها و برنامه هاي آقاي بطحايي، نوعا ايده آلي و غير اجرايي است. ايشان هم ميخواهد مثل ديگران در سوابقش، پست وزيري را داشته باشند. او احتمالا ميداند: كه آموزش و پرورش در جامعه براي دولت جزء اولويت آخرهاست. نيز ميداند؛ براي وزارتخانه اي به اين بزرگي هم توجه و هم بودجه ي ويژه اي لازم است. اما آدرس اين مهم و اراده، غير از حرفهاي زيبا كجاست؟!!؟!!
جهت نجات چنين وزارتخانه ي مهم، كه به گل نشسته؛ و ازهر گونه تحرك جدي باز مانده است؛ بشدت نيازمند به بودجه ويژه، نيروي انساني ماهر و مدرن است؛ نه سفارش و تلفن فلان رئيس و نماينده. در حاليكه بر اساس بده بستانها؛ نيروي انساني تحول گرا يا نمي توانند؛ در سيستم راه يابند؛ و اگر هم راه يابند؛ بدليل نگاه هاي بسته، ورود ژنهاي ممتاز!! و سنتي نميتوانند؛ كاري انجام دهند.
او مي فرمايد؛ از حوزه براي آموزش و پرورش بهره ميگيرم!!! اين ادعا، يك انحراف و خطاي استراتژيك است. از حوزه در اين خصوص چه كاري ساخته است؟!!! ورود به يك حوزه ظريف آموزشي شرايط ديگر و جنس ديگري لازم است. و اين نبايد بعنوان مخالفت با حوزه تلقي شود. كه صد البته اينگونه است.
گويد: اضطرابها و دغدغه ها را كاهش ميدهم!! بايد پرسيد؛ راه كارت چيست؟؟!! بودجه ات كدام است؟؟!!! هيچ فايلي براي شناسايي نيروي انساني توانمند داري؟ اگر هم داشته باشي؛ سفارش ها و تلفن صاحبان قدرت و قول و قرارها آنرا عقيم و اجازه نخواهند داد!! نبايد خود و ديگران را فريب دهيم. جامعه به رشد و بلوغ لازم رسيده است. شعور امروز مردم، خصوصا قشر بزرگ فرهنگيان با گذشته تفاوت چشمگيري دارد. "اين را بايد، همه از بالا تا پائين بدانند" بارها گفته ام كه در عصر جهاني شدن و ارتباطات، پنهان كاريهاي گذشته بسيار كم رنگ و يا بي رنگ شده است.
در ثاني مگر تاكنون ايشان در بالاترين رده، غير از وزيري در آموزش و پرورش مشغول نبودند؟! لطفا آدرس يك طرح موفق، خلاق و نجات بخش، براي فرهنگيان از سوي ايشان را اعلام فرمايند. كلا ساختارهاي ناكارا، نگاههاي سنتي، عدم استفاده از نيروي انساني خلاق، بدليل ساختارهاي غلط مشكل جدي ما و نظام آموزشي است. غفلت از آنها يك انحراف فاحش است. از طرفي خود ايشان در كلاس يك ماشين امضاء و مجري محض بوده است!! هيچ خلاقيت و نوآوري لازم را نداشتند؛ كه نشان از هنر و توانايي ايشان باشد.
در مطلب" پيش بسوي كابينه كارآمد" آورده ام كه هيچ خبري نيست!! البته انسان صاحب روش، محاسبه گر و ... ، در شرايط بحراني در جامعه، خصوصا بحراني آموزش و پرورش، به خودش اجازه نميدهد؛ كه بدون تعيين شروط و نامناسب بودن شرايط با ولع مسئوليت سنگين را بپذيرد. انشاالله ايشان شيفته قدرت نيستند. بلكه شيفته خدمت، نجات، رهايي و ... در نظام آموزشي اند.
بهر صورت كسي بايد اين مسئوليت را بپذيرد. اما به باور ما نبايد هر كسي وارد اين جايگاه شود. اگر رئيس جمهور بتواند براي فرهنگيان ثابت كند؛ كه آقاي بطحايي گزينه اصلح است؛ و از روش علمي و خرد جمعي به اين نتيجه رسيده است؛ قابل قبول و ميتواند؛ براي فرهنگيان ايجاد انگيزه و خشنودي آورد. اما تاكنون چنين بويي به مشام نمي رسد.
ادغام آموزش و پرورش با آموزش عالي، موضوع و مطالبه بخشي از فرهنگيان است؛ كه نياز به مطالعه و پژوهش است. ورود بي حساب به آن ممكن است؛ كار آموزش را پيچيده تر كند. از دلايل اين مطالبه ممكن است: بحث منزلت، درآمد و يكسان سازي رويكردها به نظام آموزشي باشد. اميدوارم اين طرح موضوع مدخلي باشد؛ براي ورود دوستان جهت مطالعه و بررسي بيشتر.
بطور خلاصه:
1-وجود نگاههاي سياسي و ديني بسته. 2- حضور بخشي از
ورشكستگان سياسي در آموزش و پرورش و اجراي دقيق شايسته سالاري، بر اساس معيارهاي علمي. 3- بودجه نازل4- نداشتن اولويت آموزش و پرورش براي دولت، و استفاده ابزاري از آن. 5- بسته بودن و ناتواني در بهره گيري از نيروي انساني ماهر و مدرن.
6-شخص آقاي بطحايي، گرچه تا حدودي از تجارب در آموزش و پرورش برخوردار است. اما از تخصص و نخبگي لازم برخوردار نيستند.
برآيند موارد مذكور، به ما ميگويد؛ كه او شايد؛ در حد وزير سابق و اسبق است. نه بيشتر. و شايد ... تازه اگر شرايط جهاني براي سيستم ايجاد دردسر نكند. و يا ...
براي موفقيت ايشان دعاكاريم
"به پايان آمد اين دفتر، حكايت همچنان باقي به صد دفتر نشايد گفت شرح حال مشتاقي"
https://t.me/joinchat/AAAAADwtsVECWzOntQR9Mg