«روزي كه اين نامه را نوشتم پس از طي يك مسير بود. اگر ۶ ماه قبلتر چنين نامهاي مينوشتم حتماً خودم به خودم انتقاد ميكردم اما من يك مسيري را رفتم و وقتي ديدم اين مسير بدون حمايت مقام معظم رهبري به سرانجامي كه ميخواهم نميرسد آن نامه را خدمت ايشان نوشتم.»
به گزارش ايسنا، سيدمحمد بطحائي، وزير آموزش و پرورش در توضيح چرايي نوشتن نامه به مقام معظم رهبري به روزنامه اعتماد گفت: «من براي آن كه آن نامه را بنويسم، خيلي با خودم كلنجار رفتم. علتش هم اين بود كه آيا واقعاً اين موضوع در سطحي هست كه ما بالاترين مقام كشور كه دهها و صدها مساله استراتژيك و مهم برايش مطرح است را درگير چنين چالشي كنيم؟ روزي كه اين نامه را نوشتم پس از طي يك مسير بود. اگر ۶ ماه قبلتر چنين نامهاي مينوشتم حتماً خودم به خودم انتقاد ميكردم اما من يك مسيري را رفتم و وقتي ديدم اين مسير بدون حمايت مقام معظم رهبري به سرانجامي كه ميخواهم نميرسد آن نامه را خدمت ايشان نوشتم. ما مكاتبات متعددي با صداوسيما انجام داده بوديم. مذاكرات متعددي را با مسئولان اين سازمان داشتيم. با وزارت ارشاد هم مذاكراتي داشتيم كه هر گونه تبليغ براي كتابهاي كمك درسي و كلاسهاي آمادگي كنكور و آزمون و مواردي از اين دست حتماً بايد با بررسي و اجازه كارشناسي آموزش و پرورش اتفاق بيفتد. ضمن اين كه در هر جلسهاي كه نشستم و اين بحثها را مطرح كردم، همه مخاطبان من و طرفهاي صحبتم اين منطق و استدلال را تأييد ميكردند اما در عمل آن چه بايد اتفاق نيفتاده بود تا اين كه آن نامه را نوشتم و تا جايي كه اطلاع دارم ايشان پينوشتي روي نامه زده بودند كه تا حدود زيادي در حوزه تبليغات و اشاعه اين روشها تأثير گذاشت.
عرض من هميشه اين بوده كه اين كتابهاي كمك درسي، اين كلاسهاي به تعبيري تقويتي و تكميلي، نقش يك دارو و مكمل را براي بدنه تعليم و تربيت ما دارند. يعني اگر كسي به هر دليلي در فرآيند ياددهي و يادگيري دچار اختلال شد بايد به سراغ آنها برود. نقش اينها مثل دارو است، آيا شده ما دارو را تبليغ كنيم و بگوييم اين آنتيبيوتيك از آن يكي بهتر است و مردم برويد فلان آنتيبيوتيك را بخريد؟ مردم اگر سرتان درد گرفت بياييد از فلان قرص مسكن استفاده كنيد؟ با همين استدلال، كتابهاي كمك درسي و كلاسهاي كمك آموزشي نبايد تبليغ شوند. اينها نسخهاي در دست معلم هستند. اگر او به نتيجه رسيد كه مثلاً اين بچه به هر دليل دچار اختلال يا عقبافتادگي در درسش شده بايد نسخه تجويز كند كه برو فلان كتاب كمك درسي را بگير يا در فلان كلاس شركت كن! در حالي كه ما با تبليغات بسيار بسيار فزايندهاي كه انجام ميدهيم، نوعي رقابت كاذب را ايجاد ميكنيم كه تيشه به ريشه تعليم و تربيت ما ميزند و هدفهايش را مستقيماً تحت تأثير خودش قرار ميدهد.»