تلکس فرهنگيان نيوز- تدبير shoghl.org: سخن همكار: باد مخالف قوي تر است يا باد موافق!!!.
دوشنبه، 19 فروردین 1398 - 11:40     کد خبر: 35298

فرهنگيان نيوز -تدبير تلگرام 👈 https://telegram.me/edufarhangian:


 
باد مخالف قوي تر است يا باد موافق!!!...
اگر تجربه دوچرخه سواري يا دوندگي با سرعت زياد را داشته باشيد، حتما جريان بادي كه از روبرو به صورتتان مي خورد را حس كرده ايد. اين جريان باد كه اغلب آزاردهنده بوده و پيشروي را براي شما دشوار مي سازد، باد مخالف headwind ناميده مي شود.
در مقابل، يك جريان باد ديگري نيز وجود دارد كه گاهي اوقات در جهت حركت شما وزيده و به پيشروي شما كمك مي كند، و به آن اصطلاحا بادموافق tailwind مي گويند.
خاصيت باد موافق اين است كه پس از مدت كوتاهي بدن به آن عادت كرده و تا مادامي كه مي وزد ديگر متوجه وجود آن نمي شويد. در عوض، هر لحظه كه باد مخالفي در جهت خلاف حركت شما بوزد، آن را حس كرده و لحظه شماري مي كنيد تا از دست آن خلاص شويد.
〰اين پديده در زندگي روزمره ما نيز به چشم مي خورد. عدم تقارن بين احساس بادهاي موافق و بادهاي مخالف، يك سوگيري شناختي است كه در نتيجه آن ما در اغلب موارد موانعي كه بر سر راهمان در زندگي قرار گرفته است را بسيار پررنگ تر و شفاف تر از مزايا و شانس هايي كه از آن ها بهره مند شده ايم، به خاطر مي آوريم. بيشتر زمان و انرژي ما صرف غلبه بر چالش هايي مي شود كه در لحظه با آن ها مواجه مي شويم و از اين رو بادهاي مخالف همواره بيشتر توجه ما را به خود جلب مي كنند. از سوي ديگر، بادهاي موافق ممكن است براي لحظاتي يك حس خشنودي و قدرشناسي را در ما ايجاد كنند، ولي به زودي وجود آن ها را از ياد برده و در عمل آن ها به ما كمك مي كنند تا بتوانيم بيشتر و بيشتر توجه خود را معطوف به غلبه بر چالش هاي ناشي از بادهاي مخالف نماييم.
در سال ۲۰۱۶، توماس گيلوويچ از دانشگاه كورنل و شاي داويداي از مدرسه علوم اجتماعي نيويورك پژوهشي در اين زمينه انجام داده و نشان دادند كه چگونه اين سوگيري شناختي بر قضاوت هاي ما درباره موضوعات شخصي، اجتماعي و سياسي اثر مي گذارد. به عنوان نمونه آن ها نشان دادند كه هميشه در انتخابات آمريكا، هم دموكرات ها و هم جمهوري خواهان اعتقاد دارند كه نقشه هاي انتخاباتي به ضرر آن ها تمام مي شود؛ طرفداران تيم هاي فوتبال هميشه معترضند كه برنامه ليگ و داوري و همه چيز به ضرر آن ها عمل مي كند، و حتي بچه هايي كه در يك خانواده هستند هر يك تصور مي كنند كه والدينشان خواهر يا برادر آن ها را بيشتر دوست دارد.همچنين بارها شاهد بوده ايم كه وقتي افراد موفق سرگذشت زندگي خود را تعريف مي كنند، حتي اگر در خانواده اي ثروتمند به دنيا آمده و از موهبت هاي مختلف برخوردار بوده باشند، باز هم بيشتر فقط سختي هايي كه در مسير موفقيت خود با آن ها دست و پنجه نرم كرده اند را به خاطر آورده و مورد تاكيد قرار مي دهند و چندان اشاره اي به شانس ها و مساعدت هايي كه اين مسير را برايشان هموار ساخته است، نمي كنند.
در نهايت، نكته جالب در مورد اين سوگيري شناختي اين است كه وقتي در مورد ديگران قضاوت مي كنيم، اين عدم تقارن به صورت برعكس اتفاق مي افتد.
يعني بادهاي موافق در مسير زندگي ديگران خيلي بيشتر در نظرمان جلوه مي كند تا بادهاي مخالفي كه براي آن ها وزيده است.
به همين دليل است كه ما اغلب شكست هاي ديگران را ناشي از بي عرضگي و عدم تلاش كافي خود آن ها دانسته ولي موفقيت هاي ديگران را به حساب خوش شانسي و دست مساعد شرايط و روزگارگذاشته و در اين موارد مي گوييم:«من هم اگر چنين شرايطي داشتم قطعا موفق مي شدم!».
ذهن ما، رنج و مرارت هايي را كه يك بازيكن فوتبال يا يك پزشك جراح متحمل شده است تا به درجه اي از موفقيت دست يابد يعني بادهاي مخالفي كه .در مسير موفقيتش وزيده است را ناديده گرفته و تنها بر بادهاي موافق مسير وي و موفقيت هاي مالي و اجتماعي ناشي از اين بادها تمركز مي كند!!!..
از داستانهاي مديريتي
ارسالي : نصراله خليلي


برگشت به تلکس خبرها