چهارشنبه، 5 اردیبهشت 1403 - 00:22   
  تازه ترین اخبار:  
- اندازه متن: + -  کد خبر: 20800صفحه نخست » اخبار اجتماعی، سیاسیجمعه، 10 مرداد 1393 - 10:43
پیوند تاریخی نازیسم، صهیونیسم و یهود ستیزی
  
فرهنگیان نیوز - تدبیر:

به گزارش ادیان نیوز، ا بررسی تاریخچه شکل گیری صهیونیسم و زندگی افرادی چون تئودور هرتصل پی می بریم که صهیونیست ها خود به دنبال آزار و اذیت یهودیان سراسر اروپا بوده اند تا آنها مجبور به مهاجرت به اسرائیل شوند. امروزه نیز هرکه با سیاست های اسرائیل مخالفت کند به یهودستیزی متهم می شود، اما واقعاً چه کسانی هم پیمانان مخالفان یهود بوده اند؟

249721_819
249732_479

امروزه هرکه با سیاست های اسرائیل مخالفت کند، به یهودستیزی متهم می شود

سالیان درازی است که کسانی که خواهان خاموش و ساکت شدن بحث و گفتگو درباره سیاست های ایالات متحده در مورد خاورمیانه هستند از این روش استفاده می کنند که منتقدان اسرائیل را به «یهودستیزی» متهم می کنند.

«نورمن پودهورتز» در مقاله مشروحی به نام «اتهام J» روزنامه نگاران برجسته، روزنامه ها و شبکه های تلویزیونی آمریکایی را به علت گزارش اخبار جنگ لبنان و انتقاد آنها از رفتار آمریکا، به «یهودستیزی» متهم کرده است. در میان کسانی که این اتهام به آنها زده شده است نام افرادی چون «آنتونی لوئیس» از نیویوک تایمز، «نیکلاس ون هافمن»، «ژوزف هارش» از کریستین ساینس مونیتور، «رولاند اوانز»، «روبرت نواک»، «ماری مک گروری»، «ریچارد کوهن» و «آلفرد فرندلی» از واشنگتون پست و … دیده می شود. این افراد و موسسه خبری آنها بخاطر گزارش بد اخبار و یا فقدان استاندارد های روزنامه نگاری مورد انتقاد قرار نگرفته اند و در عوض متهم به یهودستیزی شده اند.

227171_961

نورمن پودهورتز، یهودی نومحافظه کار

بسیاری از خبرنگاران آمریکایی را به یهودسنیزی متهم می کند !

پودهرتز اظهار داشته است که «برای درک حکمت این موضوع باید بپذیریم که پدیده ای که باید به آن رسیدگی شود، تهمت و افترا زدن به اسرائیل است و نه رفتار اسرائیل که باعث این تهمت ها شده است … ما اکنون با انفجار احساسات ضد یهودی موجه هستیم.»

برای فهمیدن حرف های پودهرتز و کسانی که اتهام یهودستیزی به آنها وارد شده است بایستی در نظر بگیریم که اصطلاح «یهودستیزی» دستخوش تغییرات گسترده ای بوده است. تا چندی پیش کسانی مجرمان این اتهام بودند که بطور غیر منطقی از یهودیان و یهودیت متنفر بودند. با این حال امروزه این واژه به گونه ای متفاوت مورد استفاده قرار می گیرد که هم آزادی بیان را تهدید می کند و هم ممکن است باعث بی اهمیت شدن خود «یهودستیزی» شود.

یهودستیزی، به معنای هر چیزی که با سیاست ها و منافع اسرائیل مخالفت داشته باشد در نظر گرفته شده است. می توان گفت که چنین برداشتی از این واژه از انتشار کتاب «یهودستیزی جدید»، نوشته ارنولد فورستر و بنیامین آر اپشتاین، رهبران اتحادیه ضد افترا «بنای بریث» شروع شد. بر طبق نظر فورستر و اپشتاین، «یهود ستیزی» جدید به خصومت با یهودیان بخاطر یهودی بودنشان و یا خصومت با یهودیت گفته نمی شود، بلکه نگرش انتقادی نسبت به اسرائیل و سیاست های آن به معنای «یهودستیزی » است.

241631_322
فورستر
از رهبران یهودیان آمریکا

بعدها «ناتان پرلماتر» هنگامی که رئیس اتحادیه ضد افترا شده بود بیان داشت که: «اخیراً تغییری در یهودستیزی آمریکایی رخ داده است. تعصب ضد یهودیت که زمانی در این کشور معمولی بود اکنون بسیار بی ظرافت می باشد … نظرسنجی ها یک پس از دیگری نشان می دهند که یهودیان یکی از گروه های آمریکایی هستند که بیش از همه مورد توجه بوده اند.»

موضع بی طرف !

به هر حال پرلماتر از اعلام اینکه بر چنین تعصبی غلبه کرده اند خودداری می کند. در عوض او این چنین می گوید: «تلاش برای صلح در خاورمیانه با میدان های مینی که برای منافع یهود وجود دارد، به هم ریخته است، منافعی که اکنون با موضع بی طرف کسانی روبرو شده است که معتقدند چه اسرائیل باید چیزی را بدست بیاورد و یا نیاورد، خاورمیانه باید آرام باشد و امنیت شاهراه غرب به منافع و مصالح ضروری خود در خلیج فارس تأمین شود. لیکن امنیت اسرائیل با چه هزینه ای بایستی برقرار شود؟ او با آرامی می گوید که امنیت اسرائیل باید به وسیله بالاتر قرار گرفتن آنها در نظرسنجی های مردمی تأمین شود.

247167_296
ناتان پرلماتر
رئیس اتحادیه ضد افترا (ADl)
واژه «منافع یهود» را با «منافع اسرائیل» عوض کرد

کاری که پرلماتر انجام داده است این است که در حقیقت جای واژه «منافع یهود» را با «منافع اسرائیل» عوض کرده است. او با این تغییر در واژه های بحث موقعیتی را ایجاد کرده است که در آن هرکس انتقادی به اسرائیل داشته باشد به صرف این عمل «ضد یهود» شناخته می شود.

سلاحی بر ضد مخالفان

این روش که در آن از اصطلاح «یهودستیزی» به عنوان سلاحی علیه مخالفان استفاده می شود، روش جدیدی نیست. «دروسی تامپسون»، روزنامه نگار شناخته شده ای که از اولین دشمنان نازیسم بوده است، سیاست های اسرائیل را مورد انتقاد قرار داده است. او علی رغم شجاعت هایی که در مبارزه با هیتلر از خود نشان داده، در معرض اتهام «یهودستیزی» قرار داشت.

تامپسون در نامه ای به «خبر نامه یهودی» (در ششم آوریل سال ۱۹۵۱) می نویسد:

به نظر من بایستی اهمیت مداومی به این مسئله داد که با بدنام کردن افرادی مثل من به یهودستیزی ، آسیب های فراوانی به جامعه یهود می رسد … دولت اسرائیل باید همچون دیگر کشورها زندگی کردن در فضایی که در آن انتقاد آزاد می باشد را بیاموزد… موضوع های بسیاری وجود دارند که نویسندگان این کشور، بخاط فشارها، در مورد آنها صحبتی نمی کنند و تسلیم شده اند. اما مردم این حالت را نمی پسندند. هر زمانی که شخصی تحت این فشارها تسلیم شود، احساس ذلت و سرشکستگی می کند و از کسانی که باعث این احساس شده اند متنفر می شود.

یک ربع قرن بعد (۵ فوریه ۱۹۷۵)، ستون نویس واشینگتون استار «کارل رون»، گزارش می دهد که:

هنگامی که من مقاله اخیرم را در مورد تحلیل دقیق و ظریف حمایت از اسرائیل، نوشتم در رابطه با اینکه واکنش به مقاله من چه خواهد بود هیچ فکری نمی کردم. سپس نامه های بسیار زیادی که به دست من رسید و همچنین روزنامه های زیادی اتهام یهودستیزی را به من وارد کردند… نامه هایی که به سوی من جاری شده بود بدترین انتظاری بود که من داشتم… این فریادهای بی اساس مطمئن ترین راه برای تبدیل کردن دوست به دشمن است.

249720_649

این روش که در آن از اصطلاح «یهودستیزی» به عنوان سلاحی علیه مخالفان استفاده می شود، روش جدیدی نیست.

آمریکایی های کمی می داند که پیوستگی تاریخی طولانی ای (از اواخر قرن ۱۹ تا کنون) میان صهیونیست و ضدیت واقعی با یهود وجود دارد که این وصلت توسط کسانی که برنامه هایی را در حکومت تزاری روسیه و آلمان نازی طراحی می کرده اند، بوجود آمده است. دلیل وابستگی بسیاری از رهبران یهودی به نگرانی در مورد یهودستیزی همان طور که تاریخچه زیر نشان داده می شود آشکار است.

تئودور هرتصل

هنگامی که تئودور هرتصل، بنیانگذار صهیونیست سیاسی مدرن به عنوان خبرنگار در روزنامه «وین» کار می کرد ارتباط نزدیکی با «ضد یهود»های برجسته آن زمان داشت. ارنست پاول در زندگی نامه هرتصل به نام «پیچیدگی تبعید»، می گوید که کسانی که هزینه هفته نامه «لا لیبر پارول» را می پرداختند و آن را آماده چاپ می کردند، به طور منظم هرتصل را به خانه خود دعوت می کردند. (هفته نامه «لا لیبر پارول» برای دفاع از کاتولیک های فرانسه در مقابل ملحدان، جمهوری خواهان، فراماسون ها و یهودیان اختصاص یافته بود.)

247173_849

تئودور هرتصل

ارتباط نزدیکی با «ضد یهود»های برجسته زمان خود داشت.

 
پاول با اشاره به این قبیل محافظه کاران و انتشارات آنها می نویسد که هرتصل «خود را شیفته» این افراد و اعتقاد های آنها می دید:

«لا فرانس ژویو» (اثر ادوارد درامونت)، به عنوان شاهکاری برجسته، او را تحت تاثیر قرار داد و کاملا شبیه «اوگن دورینگز» که ده سال بعد به یک موضوع بدنام یهودی تبدیل شد_ احساسات قوی و متناقضی را برانگیخت… در ۱۲ ژوئن سال ۱۸۸۵، هنگامی که هرتصل بر روی «کشور یهودی» کار می کرد در دفتر خاطرات روزانه اش نوشته است «من بسیاری از استقلال فکری کنونی ام را مدیون «درامونت» هستم چرا که او یک هنرمند است.» این تمجید غیر معقول و گزاف به نظر می رسد، اما «درامونت» سال بعد مسئله را با یک بررسی درخشان در مورد کتاب هرتصل در «لا پارول لیبر» جبران کرد.

در پایان، پاول اینگونه استدلال می کند که پاریس هرتصل را تغییر داد، و «ضد یهودی» های فرانسوی، خشنودی کنایه دار در مورد این مسئله که «یک یهودی ممکن است غیر یهودی باشد را از پایه خراب کرد.» هرتصل هنوز از یهودستیزی کاملا ناراضی نبود. او در نامه ای خصوصی که در روزهای پایانی سال ۱۸۹۲، به «موریتز بندیکت» می نویسد بیان می کند: «من فکر نمی کنم که جنبش یهودستیزی کاملا مضر باشد. این می تواند از نمایش متظاهر ثروت آشکار جلوگیری کند، رفتار بی پروای حامیان مالی یهودی را تحت کنترل در آورد و در آموزش یهودیان به روش های مختلفی شرکت داشته باشد… به نظر می رسد که در این رابطه با هم توافق داشته باشیم.»

کتاب «دولت یهود» هرتصل توسط یهودیان برجسته آن زمان مورد انتقاد قرار گرفت چرا که آنها خود را همراه با مردمی از فرانسه، آلمان، انگلیس و یا اتریش می دیدند که به واسطه مذهب و بدون هیچ دلبستگی ای در یک کشور زندگی می کنند. از سوی دیگر «ضد یهودی»ها مشتاقانه کار هرتصل را تحسین کردند.

249722_161
کتاب «دولت یهود» به قلم هرتصل

توسط یهودیان برجسته آن زمان مورد انتقاد قرار گرفت

پاول اشاره می کند که استدلال های هرتصل «تقریباً از استدلال های ضد یهودیان غیر قابل تشخیص بود.» یکی از اولین مقالات [در مورد کتاب هرتصل] در مجله ضد یهودی « Westungarischer Grenzbote» که در «براتیسلاوا» ‌‍[پایتخت اسلاوکی] توسط «ایوان ون سیمونی» عضو مجلس شورای مجارستان، منتشر می شد، چاپ شد. او هرتصل و کتابش را ستایش کرد، و آنقدر با اشتیاق تحت تأثیر قرار گرفته بود که یک ملاقات شخصی با هرتصل ترتیب داد. هرتصل در دفتر خاطرات روزانه اش می نویسد:

ضد یهودی براتیسلاوا، «ایوان ون سیمونی» پیرو خارق العاده من، به ملاقاتم آمد. یک شخص ۷۰-۸۰ ساله که همفکری غریبی با یهودیان داشت. صحبت کردن او میان کاملا معقول بودن و اینکه مطلقا بدون منطق باشد نوسان داشت، او به افسانه «بلود لیبل» اعتقاد داشت و در عین حال معقول ترین ایده های جدید را ارائه می کرد. و مرا دوست می داشت.

بعد از برنامه وحشیانه «کیشینو» در آوریل سال ۱۹۰۱، هنگامی که صدها یهودی کشته و یا زخمی شدند، هرتصل به روسیه رفت تا با «وی.کی.پِلِو‌ِِ»، وزیر داخله روسیه که باعث این برنامه بود، معامله کند. هرتصل به «حیم زیتلوسکی»، رهبر فرهنگی یهودیان گفت: «من یک وعده کاملا الزام آور از «پلو» گرفتم که او امتیاز فلسطین را به مدت ۱۵ سال برای ما صادر کند. البته یک شرط وجود دارد و آن این است که انقلابیون یهودی به مبارزه خود علیه دولت روسیه پایان دهند.»

زیتلوسکی، از هرتصل بخاطر اینکه به قاتل یهودیان معامله کرده است خشمگین شد و او را متقاعد کرد که ایده خود را رها کند. رهبر صهیونیستی روسیه هنوز هم با دولت موافق بود که مسئولیت اصلی برنامه کیشینو بر عهده گروهی به نام «باند یهودی» که یک گروه سوسیالیستِ خواهان اصلاحات دموکراتیک در رژیم استبدادی بودند، می باشد. صهیونیست ها از یهودیان خواستند که تا زمانی که روسیه را به مقصد فلسطین ترک می کنند از امور سیاسی روسیه کناره گیری کنند.

«اس.وی.زوباتو» رئیس سازمان پلیس مخفی مسکو، با صهیونیست ها هم رأی بود، چون این راهی برای ساکت کردن مخالفان یهودیِ سرکوب های رژیم استبدادی بود. «روبرت اشتراوس فورلیکت» در کتاب خود به نام «سرنوشت یهودیان» می نویسد:

صهیونیسم از رئیس پلیس «زوباتو» در خواست کرد که همه گونه اعمال ضد یهودی را انجام دهد، تا برای یهودیان در همه جا مشکل ایجاد شود. هم زوباتو و هم صهیونیست ها خواهان از هم پاشیدن «باند یهودی» بودند، زوباتو بخاطر حفاظت از کشورش و صهیونیست ها برای حفظ منافع خود. موفقیت صهیونیسم وابسته به شاخص بیچارگی یهودیان بود و هر اندازه که این بیچارگی بیشتر می شد تمایل به مهاجرت نیز افزایش می یافت. آخرین چیزی که صهیونیست ها می خواستند بهبود یافتن شرایط در روسیه بود. صهیونیست ها زوباتو را برای جاسوسی و براندازی «باند یهودی» به خدمت گرفتند…

249723_764

پروفسور اسراییل شاهاک:
همواره روابط نزدیکی میان صهیونیست ها و ضد یهودیان وجود داشته است.

«اسرائیل شاهاک» در کتاب خود به نام «تاریخ یهود، آیین یهود» اشاره می کند که:

همواره روابط نزدیکی میان صهیونیست ها و ضد یهودیان وجود داشته است. صهیونیست ها درست شبیه برخی از محافظه کاران اروپایی، فکر کردند که می توانند ویژگی شیطانی «یهودستیزی» را در نظر نگیرند و از آن به نفع اهداف خود بهره ببرند… هرتصل با «کاونت ون پلو» وزیر ضد یهودی تزار نیکلاس دوم متحد شد؛ «ژابوتینسکی» با رهبر استبدادی اکراینی، «پتلیورا» که نیروهایش حدود ۱۰۰٫۰۰۰ یهودی را در سالهای ۱۹۲۱_۱۹۱۸ قتل عام کرد پیمان بست… شاید تکان دهنده ترین مثال از این نوع خوشحالی رهبران یهودی آلمان و استقبال آنان از قدرت گرفتن هیتلر باشد، چرا که آنها از اعتقاد او به برتری نژادی، و خصومت او با یکسان شدن یهودیان میان «آریایی ها» بهره می بردند. آنها به هیتلر بخاطر پیروزی اش بر دشمن مشترکشان، نیروهای لیبرالیسم، تبریک گفتند.

ما یهودیان

دکتر «جاشوا پرینز»، یک خاخام یهودی آلمانی است که بعدها به ایالات متحده مهاجرت کرد و در آنجا نائب رئیس کنگره جهانی یهود و یکی از رهبران سازمان یهودی جهانی شد. او در سال ۱۹۳۴ کتابی به نام « Wir Juden» (ما یهودیان) منتشرکرد تا در آن از انقلاب آلمانی معروف هیتلر و شکست لیبرالیسم تجلیل کند. او در کتاب خود می نویسد:

معنای انقلاب آلمان برای ملت آلمان سرانجام برای کسانی که آن را ایجاد کردند و منظر آن را شکل دادند روشن خواهد شد. معنی آن برای ما در اینجا بایستی بیان شود: بخت و اقبال های لیبرالیسم از دست رفته است. تنها شکل زندگی سیاسی که به یکسان سازی یهودیان کمک کرده است نزول کرده است.

پیروزی نازیسم، یکسان سازی و ازدواج بین مذاهب را به عنوان یک گزینه پیش روی یهودیان از بین برده است. دکتر پرینز می گوید: «ما در این رابطه ناراحت نیستیم.» او در مورد اینکه یهودیان مجبور بودند که خود را به عنوان یهودی مشخص کنند، اظهار می کند که این «اجرای کامل خواسته های ماست.»

249724_512

خاخام «جاشوا پرینز»، نائب رییس کنگره جهانی یهود در مورد اینکه یهودیان مجبور بودند

که خود را به عنوان یهودی مشخص کنند، اظهار می کند که این «اجرای کامل خواسته های ماست.»

پرینز علاوه بر این بیان می کند که:

ما می خواهیم که یکسان سازی بوسیله قانون جدیدی جایگزین شود: اعلان تعلق به ملت یهود و نژاد یهود. کشوری که بر پایه اصل خلوص ملت و نژاد برپا شود تنها توسط یک یهودی که تعلق خود به نوع خاص خودش را اعلام کند مورد احترام و افتخار است. کسی که اینگونه شناسایی شده باشد هرگز قادر نخواهد بود که به کشور خود به طور نادرست وفاداری کند. کشور نیازمند یهودیان دیگر نیست بجز یهودیانی که این چنین، تعلق خود به قوم خود را اعلام کرده باشند…

دکتر شاهاک همفکری و موافقت اولیه پرینز با نازی ها را با آنهایی که نگرش صهیونیستی را پذیرفته اند و معانی ممکن آن را بطور کامل نفهمیده اند، مقایسه می کند: «البته دکتر پرینز همچون بسیاری دیگر از طرفداران و هم پیمانان نازیسم، نمی دانست که این جنبش از کجا رهبری می شود…»

طرح اتحاد صهیونیستی -نازی

در اواخر سال ۱۹۴۱، یکی از رهبران گروه صهیونیستی «لهی»، به نام «اسحاق شامیر» که بعد ها نخست وزیر اسرائیل شد، از اسم سازمان اصلی خود «ایرگون» (NMO) استفاده کرد و به نازی ها نزدیک شد.

249725_165
تعداد بازدید: 549 ، امتیاز کاربران: 0 (0 نفر) ،    
  

اضافه نمودن به: Share/Save/Bookmark

نظر شما:
نام:
پست الکترونیکی:
نظر
 
  کد امنیتی:
 
امتیاز شما به اين خبر:
   کد امنیتی:
 
 
 
 
© نسخه سوم فرهنگیان نیوز 1391
shoghlorg@gmail.com | info@farhangiannews.ir
پشتیبانی توسط: خبرافزار
Check  Out My Rank On PRTracking.com!
  خبر فوری: گزارش مراسم هفتمین بزرگداشت روز ملی منابع انسانی