فرهنگیان نیوز - تدبیر: گزارش دوم نتیجهگیری سوژه «آسیبشناسی ترجمه کتابهای سیاسی» به دیدگاههای مریم وتر، رضا فاضل و احمد بستانی اختصاص دارد. هر سه مترجم معتقدند که چرا استادان دانشگاه ترجمه یک کتاب در حوزه علوم سیاسی را به دانشجویان مختلف واگذار میکنند.
خبرگزاری کتاب ایران(ایبنا)- «آسیبشناسی ترجمه کتابهای سیاسی» و سطح نازل کیفیت ترجمه آثار این حوزه، سوژهای است که درباره آن با کارشناسان، اهالی قلم، مترجمان و ناشران مختلف صحبت کردیم و نظرات هر یک از این افراد را در گفتوگوهای مختلف مورد بررسی قرار دادیم. برای نتیجهگیری از این مباحث و دیدگاهها، برآن شدیم تا در قالب پنج گزارش جداگانه به بررسی دقیقتر این اظهارات بپردازیم تا اگر قرار باشد درباره حل مشکلاتی که در این زمینه وجود دارد، چارهای اندیشیده شود، این مباحث مورد توجه قرار گیرد.
اکنون دومین گزارش از این نتیجهگیری را در زیر میخوانید. در این گزارش نظرات سه مترجم در حوزه علوم سیاسی که پیش از این دیدگاههای آنها در این رسانه منعکش شد، بررسی میشوند؛ اظهارات مریم وتر، مترجم کتابهای سیاسی، رضا فاضل، استاد جامعهشناسی و مترجم و احمد بستانی، استادیار گروه علوم سیاسی دانشگاه خوارزمی.
کیفیت فدای سرعت در ترجمه میشود
مریم وتر درباره مشکلاتی که در این زمینه وجود دارد، میگوید: «مشکلات این حوزه، در درجه نخست این است که کیفیت ترجمه فدای سرعت در ترجمه میشود و این موضوع در تمام حوزهها مصداق دارد و تنها به کتابهای سیاسی محدود نمیشود. علاوه بر این عواملی چون عدم اشراف به مسائل این حوزه، یعنی فقدان پس زمینهای که برای ترجمه در هر حوزهای لازم است، نبود آشنایی کامل به ساختار زبان مبدا، همچنبن زبان مقصد میتوانند به ترجمه نامطلوب اثر بینجامد.»
عدم اشراف به زبان مبدا و مقصد، موضوعی است که بسیاری از کسانی که نظرات آنها منعکس شد، به آن اذعان کردهاند. از جمله، عزتالله فولادوند، محمدتقی دلفروز، رضا فاضل و غیره.
چنانکه رضا فاضل نیز در این زمینه عنوان میکند: اعتقاد دارم کسیکه در حوزه علوم انسانی دست به ترجمه میزند باید توانایی ترجمه و فهم زبان مقصد را به حد زبان مادری داشته باشد؛ یعنی همان اندازه که فارسی میداند، زبان مقصد را نیز بداند و بشناسد. در بسیاری از ترجمهها، امانت در ترجمه و محتوا رعایت نمیشود و مطالب و پیامها ناقص و غلط انتقال داده میشود. حتی بسیاری از مترجمان، وقتی به یک جمله یا پاراگرافی میرسند که آن را درک نمیکنند، آن را در ترجمه حذف و رها میکنند. بزرگترین مشکلی که درباره ترجمه کتابهای سیاسی وجود دارد این است که افرادی که زبان میدانند، تخصصشان صرفا زبان است و چیزی از دانش متنی که ترجمه میکنند ندارند و بالعکس بسیاری از مترجمانی که آثار و کتابهای علوم انسانی (بهویژه علوم سیاسی) را ترجمه میکنند مترجم نیستند و بر زبان انگلیسی تسلط و اشراف کافی ندارند.»
تکه تکه شدند ترجمههای کتابهای سیاسی
وتر همچنین به سلاخی ترجمههای کتابهای سیاسی از سوی دانشجویان که به سفارش استادان دانشگاه صورت میگیرد، اشاره میکند و میگوید: «بارها شاهد این بودهام که بخشهای مختلف یک کتاب واحد در دست چندین دانشجو برای ترجمه بوده است که در خوشبینانهترین نگاه، حاصل کار ترجمهای است که هیچ انسجامی در گزینش معادل برای مفاهیم به کار رفته در کتاب و همچنین درک منسجمی از اندیشهای که به آن پرداخته شده و گام به گام در سراسر کتاب شکل میگیرد وجود ندارد و متاسفانه بخشی از کتابهایی که به این صورت ترجمه میشوند به مثابه کتاب درسی در اختیار دانشجویان قرار میگیرند.» این نکتهای است که محمدتقی دلفروز نیز به آن اشاره کرده است.
وی با ابراز مخالفت برای تعیین نهادی که به ترجمه کتاب بپردازند، تاکید میکند: «تعیین مرجعی خاص به تنگ نظری در این حوزه دامن میزند. ترجمهای که با عشق و علاقه و در عین امانتداری انجام شود، محل بروز خلاقیت و تالیفی دیگر است. مگر برای تالیف و مولف میتوان مرجعی تعیین کرد که بگوید چه بنویس، چطور بنویس. حتی در صورت وجود چنین نهادی، فقط میتواند در مقام پیشنهاد کننده باشد نه تجویزکننده. یک بانک جامع اطلاعاتی ترجمه میتواند مانع دوباره کاری در ترجمه شود، در صورتی که مترجم اصراری بر ترجمه دوباره کتاب نداشته باشد.»
خلاهای حوزه علوم سیاسی از نگاه رضا فاضل
رضا فاضل یکی دیگر از مترجمانی است که درباره آسیبشناسی ترجمه کتابهای سیاسی در ایران دیدگاههایش را ارائه داده است و نخستین خلاء در این زمینه را، ضعف تولید اندیشه و اندیشهورزی در این حوزه میداند و میگوید: «ما نظریهپرداز کم داریم؛ چراکه فقط بازتولید و اندیشههای دیگران را مورد استفاده قرار میدهیم. خلاء دوم به ناتوانی و ترجمه ناشیانه کتابهایی که ترجمه میکنیم بازمیگردد؛ ترجمههایی که امانت محتوایی در آنها به ندرت رعایت میشود و نمیتوانند فهم درستی از مقصود نویسنده را به مخاطب انتقال دهند. خلاء سوم نیز نداشتن دانش ترجمه کتاب در ایران است؛ شخصی که کتابی را ترجمه میکند یا فقط زبان میداند و با دانش تخصصی آن حوزه بیگانه است یا بالعکس، فقط دانش علوم انسانی و علوم سیاسی را میداند و با دانش ترجمه بیگانه و نا آشناست.»
همچنین فاضل در پاسخ به این سوال که آیا میتوان گفت یکی از مشکلات این زمینه، محدودیتهای مترجمان در انتخاب یک منبع رضایتبخش برای ترجمه است، معتقد است: «مترجمان در انتخاب کتابها برای ترجمه محدودیتی ندارند چرا که منابع دست اول در دسترس هستند و تخصص در انتخاب کتابهای خوب نیز وجود دارد. چنانکه هر سال در نمایشگاه کتاب، بهترین و بهروزترین کتابهایی که در جهان منتشر میشود، ارائه و عرضه میشود.»
اما احمد بستانی نظری مخالف وی را دارد. او میگوید: «منطق انتخاب آثار برای ترجمه روشن نیست. گاه میبینیم به آثار یک نویسنده مشهور اما کم اهمیت بیشتر توجه میشود تا نوشتههای اندیشمندان مهم و تراز اول جهانی.»
ترجمه تمامی متون مهم ضرورت دارد و نباید گزینشی عمل کرد
بستانی درباره اینکه علم سیاست در ایران در شرایط کنونی به ترجمه چه متون و مباحثی از علوم سیاسی امروز جهان نیاز بیشتری دارد، میگوید: «طبیعی است که ترجمه تمامی متون مهم ضرورت دارد و پژوهشگر و دانشجوی ایرانی باید با تمامی ادبیات پژوهش، در حوزهای که کار میکند، آشنا باشد. از همین رو، اگر بحث آکادمیک مدنظر باشد، تمامی متون مهم شاخههای مختلف دانش سیاست باید به زبان فارسی ترجمه شوند و در دسترس مخاطبان قرار گیرند اما از زاویه دیگری هم میتوان به ضرورت ترجمه متون توجه کرد و آن هم از زاویه حوزه عمومی و جامعه گستردهتر مخاطبان است که به دانشگاهها محدود نیستند. به بیان دیگر گاه ترجمه و معرفی برخی حوزهها برای خواننده فارسیزبان ضرورت بیشتری دارد زیرا مباحث آن برای جامعه فکری ما راهگشاتر و مفیدتر خواهند بود و میتوانند تاثیری مثبت داشته باشند.»
ترجمه باواسطه موجب افزایش ضریب خطای مترجم میشود
همچنین بستانی به موضوع ترجمههای با واسطه و موضوعی که از چشم دیگر افراد مغفول مانده نیز اشاره میکند و میگوید: «مشکل دیگر به رواج زبان انگلیسی بازمیگردد. اغلب مترجمان ما از این زبان به فارسی ترجمه میکنند و آثار سیاسی به زبانهای مهمی چون فرانسوی و آلمانی و تنها در صورتی ترجمه میشوند که پیشتر به انگلیسی ترجمه شده باشند. از همین روی ترجمه باواسطه موجب افزایش ضریب خطای مترجم میشود و در بسیاری موارد به روح اثر ضربه میزند. همچنین عدم آشنایی مترجمان با زبانهای دیگر موجب میشود که بسیاری از نویسندگان و اندیشمندان مهم آلمانی، فرانسوی و ایتالیایی در زبان فارسی مهجور و ناشناخته باقی بمانند. روی هم رفته باید گفت جز ترجمههای چند مترجم مهم و قابل توجه، آثار دیگر مترجمان را باید با احتیاط مورد مطالعه قرار داد.»
|