سه شنبه، 4 اردیبهشت 1403 - 21:18   
  تازه ترین اخبار:  
- اندازه متن: + -  کد خبر: 21959صفحه نخست » اخبار علمی ، فرهنگیجمعه، 28 شهریور 1393 - 14:48
ماموریت اصلی من در منطقه هم سو کردن و نه عین هم کردن افکار است .اگر بخواهیم عین هم فکر کنیم ، خطرناک است .
  
فرهنگیان نیوز - تدبیر:

 گفت و گوی اختصاصی سخن معلم با مدیر اداره آموزش و پرورش منطقه 9 تهران

گروه گزارش :

سخن معلم تاکنون نشست ها و جلسات مختلفی را با مسئولان وزارت آموزش و پرورش برگزار کرده است .
در این نشست ها ، که به منظور نهادینه کردن فضای گفت و گو و تعامل صورت می گیرد ، سوالاتی صریح و شفاف که خواسته فرهنگیان و معلمان است مطرح می شود .
سخن معلم این بار میهمان مدیریت محترم اداره آموزش و پرورش منطقه 9 تهران ، جناب آقای دکتر ربوشه بود .
متن زیر ، گفت و گوی کامل و شفاف با ایشان است که می خوانید .

گزارشگر : علی  پورسلیمان

دکتر ربوشه :
حضور و فعالیت سایت سخن معلم در منطقه 9 تهران که وظیفه مراقبت و نظارت بر امور و کارها را بر عهده دارد ، فرصت خوبی است و باید به این فضای رسانه ای احترام گذاشت .
آقای دکتر فانی اعلام کردند ، فرهنگ سازمانی آموزش و پرورش ادب است ، مهرورزی است ،تم انسانی است ،یکی از آن ها هم اقناع کردن است .
ما در آموزش و پرورش باید همدیگر را قانع کنیم . ما باید دائما در این فرهنگ سازمانی آموزش و پرورش به مساله " اقناع " توجه ویژه ای داشته باشیم .
نقد پذیری تلخ است ،.نقد اول و آخرش تلخ است .ولی این را باید تمرین کرد . عادت کنیم که چیزی مثل " دنیا روی سر خراب شدن " نباشد .
حرف زور و تحکم را هم کسی بر نمی تابد .ممکن است در ظاهر چشم بگویند ، اما در خفا ، کار خود را می کنند .
رسانه ای مثل سخن معلم که در جهت اتاق شیشه ای شدن فضا حرکت می کند باید به آن احترام گذاشت و پاسخگو بود .
اگر یک مدیر در دولت تدبیر و امید ناامید باشد باید جای خود را به کسی بدهد که به ادامه راه امیدوار باشد .باید راه را روشن ببیند ، معلمان ، دانش آموزان و اولیاء را امیدوار کند . نباید سیاه نمایی کند .ماموریت ما ایجاد تحول در نظام تعلیم و تربیت است .این کار سختی است .
ماموریت اصلی من در منطقه هم سو کردن و نه عین هم کردن افکار است .اگر بخواهیم عین هم فکر کنیم ، خطرناک است .
بزرگ ترین افتخار ما ، معلمی کردن است ...
تکبر با معلمان ، خط قرمز من است ! این جا پادگان نیست !
در مدرسه ، خط قرمز من این است که مدیر فکر کند آن جا پادگان است !

 

 

آقای دکتر ربوشه :
همان گونه که قبلا نیز عرض کردم ، حضور و فعالیت این سایت در منطقه 9 تهران که وظیفه مراقبت و نظارت بر امور و کارها را بر عهده دارد ، فرصت خوبی است و باید به این فضای رسانه ای احترام گذاشت .
تمام رسانه هایی که حضور دارند ،باید به آن ها احترام گذاشت و پاسخگوی آن ها بود .دولت تدبیر و امید هم به رسانه ها و پاسخگو بودن اهمیت و ارزش قائل است .
مسئول کسی است که از او سوال می شود . باید دائما در معرض سوال باشد ، منتهی مکانیزم های خاص خودش را دارد .شیوه های ارتباطی که الان اکثر مدیران دارند به گونه ای نیست که این مدیران فرصت کنند به هر کامنت ، نوشته و یا مطلبی پاسخ بگویند .
خوب است که یک دوره زمانی را در نظر بگیریم و آقای بانصری که روابط عمومی را هم خوب اداره می کنند با شما تعامل داشته باشند .
پیشنهاد من این است که هر سه ماه ، جلسه ای را برگزار کنیم .این همه جلسه داریم ، یک جلسه هم برای پاسخگویی باشد .
تصمیماتی که ما می گیریم ، مطلق نیستند و با یک ضریب خطا همراه هستند . رسانه این ضریب خطا را مراقبت می کند که حداقل زیاد نشود و یا از آن جلوگیری می کند .
از طرفی ، آقای دکتر فانی اعلام کردند ، فرهنگ سازمانی آموزش و پرورش ادب است ، مهرورزی است ،تم انسانی است ،یکی از آن ها هم اقناع کردن است .
ما در آموزش و پرورش باید همدیگر را قانع کنیم . ما باید دائما در این فرهنگ سازمانی آموزش و پرورش به مساله " اقناع " توجه ویژه ای داشته باشیم .
اگر معلمی ، اگر ولی دانش آموزی روزی سوالی می پرسد ، باید پیگیر بود و پاسخ داد .
من در این مدت سامانه ای پیامکی که دارم ( 10008481 ) را مرتب نگاه می کنم .پیام اولیا ، معلمان و... را مطالعه می کنم و یا به پیام های الکترونیکی نگاه می کنم .
سایت سخن معلم را هم می بینم . همه نظراتی که در این سایت گذاشته می شود ، محترم است . همه کسانی که نظر می دهند ، محترمند .افرادی که این مطالب را می خوانند و نظر می دهند و دلسوزی دارند با آن هایی که بی تفاوت هستند ، فرق دارند !
البته آن ها ممکن است فرصت نداشته باشند ، اما این هایی که می نویسند باید مورد توجه قرار گیرند .اما چیزی که من در زندگی شغلی ، تحصیلی و خانوادگی خود رعایت کرده ام و البته آقای پورسلیمان هم خیلی مراقبت کرده است تا به این سو برود این است ( البته برخی جاها کارهای ژورنالیستی و تکنیک های هیجانی است و البته خوب است ، این که این قدر جذابیت داشته باشد تا افراد بیایند و حرف خود را بزنند ) که جهل جاهل نقد بشود .علم عالم تشویق شود .صحبت کردن روی افراد به طور مجزا ، نقد علمی نیست .این که عملکرد یک فرد نقد بشود ، این کاری علمی و منطقی است و افراد هم می پذیرند .کل شخصیت افراد را مورد تخطئه قرار نمی دهند .
افراد حق دارند مطلب بنویسند ،نقد کنند و فضای گرمی باشد .
نقد پذیری تلخ است .نقد اول و آخرش تلخ است .ولی این را باید تمرین کرد . عادت کنیم که چیزی مثل " دنیا روی سر خراب شدن " نباشد .چیزی نوشته اند مثلا گفته اند که مدیران را به اردوگاه شهید باهنر برده اند و به آن ها فرصت حرف زدن نداده اند !این یک حرف درستی است .
یک روز به آقای بیدا خویدی ( معاون آموزشی ) گفتم که همه اش ما حرف زدیم ، کاش ما یک ساعت حرف می زدیم و اجازه می دادیم بقیه را دیگران صحبت کنند ، استراحت کنند ، با هم بنشینند ، تفریح کنند ، حتی فوتبال بازی کنند و...
به معاون آموزشی گفتم این خطایی را که ما در این جا مرتکب شدیم در جای دیگر ( امام زاده داود ) تکرار نکنید !
این همان فضای نظارتی یک رسانه است که انسان متوجه خطای خود می شود .
من تاکید کردم که فضای سازمانی آموزش و پرورش اقناع کردن است ، دستور دادن نیست ، نگاه بالا به پایین و تحکم و... از هیچ کس پذیرفته نیست .همه باید با ادب با یکدیگر حرف بزنند .آدم ها فطرت خدایی دارند و بر جان و دل آن ها می نشیند .
حرف زور و تحکم را هم کسی بر نمی تابد .ممکن است در ظاهر چشم بگویند ، اما در خفا ، کار خود را می کنند .
به میزانی که فضا باشد و مدیر و معلم ما حرفش را بزند ، ما کم تر به خطا می رویم .کم تر اشتباه می کنیم .به میزانی که جهل جاهل و علم عالم مورد بررسی و نقد قرار بگیرد ، این را همه قبول می کنند .
اگر فضای نقد حاکم باشد ، صمیمیت ها هم بیشتر می شود .صمیمیت بدون نقد ، پوشالی و توخالی است . حالت نمایشی دارد و دروغی بیش نیست !
صمیمیت اگرازمسیر نقد بگذرد ، ماندگار است ، برای این که به هم دروغ نگفتیم ، برای هم نمایش بازی نکردیم .
مثلا دیروز دو دختر دانش آموز پیش من آمدند و گفتند که چرا معاون دبیرستان مرا برداشته اید ؟ ما باید پاسخ بدهیم ، باید قانع کنیم . برای این که روابط انسانی به قاعده باشد ، اعتقاد دارم که آدم ها باید یکدیگر را نقد کنند .
اما باید جهل را نقد کرد و نه جاهل را !
فضای تشویق به موقع و نقد به موقع باشد ، آن وقت صمیمیت ها هم پوشالی و توخالی نخواهد بود .
رسانه ای مثل سخن معلم که در جهت اتاق شیشه ای شدن فضا حرکت می کند باید به آن احترام گذاشت و پاسخگو بود .


سخن معلم :
از حسن نظر شما تشکر می کنم و نگرش شما در مورد بحث رسانه ، تشکل و نقد پذیری که اشاره فرمودید ؛ قابل تامل ، تقدیر و البته ستایش است .
تاریخچه ای از فعالیت خودم را خدمت شما عرض می کنم .فعالیت تشکل ما همان گونه که در جریان هستید به سال 77 بر می گردد . سازمان معلمان منطقه 9 درهمان اوایل شکل گرفت و اولین مسئول آن آقای خوانساری بود . جلساتی را با آقای فلاح ( رئیس منطقه ) در قالب شورا به صورت منظم و مستمر داشتیم . شورای ما 15 نفر بود . همکاران مشکلات و مسائل را در هر نشست بیان می کردند . خوشبختانه تعامل خوب ، سازنده و منطقی میان ما وجود داشت .در زمان دولت آقای خاتمی ، این ارتباط و تعامل ادامه داشت . متاسفانه با تغییر دولت ، این تعامل به کلی قطع شد .در زمان آقای درونه ، رئیس سازمان آموزش و پرورش تهران ، نامه ای به ایشان در مورد برگزاری نشست و تبادل آراء نوشتیم .حتی با وجود پیگیری های متعدد ، جواب نامه را هم ندادند و گفتند که حاج آقا وقت ندارند !
با گذشت زمان مشخص شد که آن ها اصولا اعتقادی به تشکل و برقراری ارتباط با افکار عمومی ندارند .
خوشبختانه آن دوره سپری شد و با روی کار آمدن دولت تدبیر و امید ، روزنه امید برای برقراری مناسبات گذشته فراهم شد .حضور آقای دکتر ربوشه به عنوان یک فرد مطلع با دیدگاه علمی در زمینه تعلیم و تربیت ( منهای دیدگاه فله ای ) در منطقه ما ارزشمند است .
ما خیلی سعی کردیم که د ر8 سال گذشته با مدیریت های قبلی تعامل برقرار کنیم ، اما به خاطر آن تفکر کلی که در راس بدنه ی اجرایی وجود داشت و به پایین سرایت می کرد ، حاضر به این ارتباط گیری نبودند .
باید از این فرصت استفاده کرد و سعی کنیم تا فن گفت و گو و هنر انتقاد کردن را در جامعه تعلیم و تربیت نهادینه کنیم . در جامعه ما ، انتقاد کردن خیلی مشکل است ، گوش کردن کار سختی است ،تحمل کردن و پاسخگویی، کارهای مشکلی هستند و ما نیاز به تمرین داریم .
معلمان ما دراین زمینه آموزش ندیده اند .برخی هم اعتقادی ندارند و می گویند همین گونه باید ادامه داد تا زمان بازنشستگی !
این وضعیت باید متحول و اصلاح شود .
همان گونه که شما گفتید ، در این زمینه رسانه نقش مهمی ایفا می کند .استراتژی ما در سخن معلم " مخاطب محوری " و توجه به نظرات مردم ، معلمان و در یک کلمه افکار عمومی است .
ما در این رسانه سعی کرده ایم که اعتماد سازی کنیم .شما به لحاظ اداری و سایر مسائل ، ممکن است وقت آن را نداشته باشید که بخواهید با تک تک معلمان صحبت کنید و حتی قانع کنید ،اما رسانه این نظرات را یک کاسه می کند ، تجمیع و طبقه بندی می شود و شما راحت تر می توانید بازخورد عملکردتان را دریافت کنید و آن را تصحیح کنید .
مثلا د رمورد مثالی که بیان کردید ( اردوگاه شهید باهنر ) شما یک بازخورد گرفتید .شما به فرض در سایت اداره نمی توانید با این سرعت و به راحتی این بازخورد را بگیرید ، چون در سیستم اداری ما ، فیلترها و مناسبات بوروکراتیک خیلی زیادند و بازخورد واقعی به این سادگی حاصل نمی شود ...
البته این در مجموع به نفع شماست ! سخن معلم ، این بازخوردها را به صورت دست نخورده ، واقعی و مستقیم در اختیار شما قرار می دهد تا شما بتوانید نبض افکار عمومی را در دست داشته باشید و حتی ممکن است از  طریق تصحیح عملکرد ازاین مجرا برای شما محبوبیت و مقبولیت نیز حاصل شود .
انتقادی همکاران مطرح می کنند ، این که آقای ربوشه حرف های خوبی می زند ، اما عملگرایی ایشان در سطح پایین تری قرار دارد . البته ما سخنگوی شما نیستیم و حرف خودمان را می زنیم و اساس کار ما حمایت از دولت آقای روحانی است .
از آقای فانی هم در این چارچوب دفاع می شود . هر چند راهبرد ما از ابتدا " حامی – منتقد " بوده است ."


دکتر ربوشه :
یک چیزی که من در چند ماهه اخیر به آن زیاد فکر کرده ام و روی آن سرمایه گذاری کرده و به آن هنوز اعتقاد دارم ،هم سو کردن برداشت های ذهنی کارکنان منطقه است .ماموریت اصلی من در منطقه هم سو کردن و نه عین هم کردن افکار است .اگر بخواهیم عین هم فکر کنیم ، خطرناک است .
باید این هم سویی بین ارکان مختلف مدرسه و آموزش و پرورش ایجاد شود .این برداشت های ذهنی میان سامانه های مختلف تعلیم و تربیت باید هم سو شود .برداشت های ذهنی از آقای دکتر فانی ، آقای مهندس چهاربند تا مجلس و... هم سو نیست .
من معتقدم ما باید در چرایی و چیستی آموزش و پرورش و سامانه های آن برای معلم ، دانش آموز ، مدیر ، شهردار ، ائمه جماعات صحبت کنیم .
سامانه های آموزش و پرورش می توانند دانش آموز ،معلم ،مدیر ،مدیریت آموزشی مدرسه ،نقش معلم ، نقش دانش آموز ،امتحانات ،کنکور ،یاد دهی و یادگیری ،کتاب درسی ، شاداب سازی ، اولیاء دانش آموزان و مشارکت آن ها و... می توانند باشند .
آیا برداشت های ما در این مواردی که ذکر شد ، هم سو است ؟
آیا برداشت من با مدیران مدارس در مورد مثلا معلم و یا نقش معلم هم سو می باشد ؟
وقتی می گوییم برداشت ها هم سو شوند ، باید این برداشت های ذهنی اول یک چارچوب داشته باشند .
این تقریب برداشت های ذهنی کار واقعا سختی است و تا زمانی که من در این جا باشم ، برای این مهم تلاش خواهم کرد .
همه واحد هایی که مخاطب ما هستند باید برای هم سو کردن و نه یکسان کردن برداشت ها تلاش کنیم .
اگر مدیری در منطقه شعار بدهد ، باید این تبدیل به یک برنامه شود .من از فروردین ماه تصمیم گرفته ام که ستون ها و ارکان این شعارها و برنامه ها را مستقر کنیم و لو این که در کوتاه مدت دیده نشود .
سخن معلم :
چند درصد به این برنامه ها رسیده اید ؟
دکتر ربوشه :
من باید تک تک این برنامه های عملیاتی را بگویم .فکر می کنم در بحث تقریب نگرش ها و برداشت ها به واسطه خوب بودن معلمان ، آماده بودن مدیران ، آماده بودن همکاران منطقه و نجابت آن ها و حرف های علمی را می پذیرند ، توانسته ایم تا حدودی انتقال دهیم .
این یک کار فرآیندی است و البته نیاز به زمان دارد .ما نباید در آموزش و پرورش به دنبال کارهای تصادفی ، کلیشه ای ، دکوری ، دهان پر کنی ، تو بوق کردن و... باشیم . این ها آفت آموزش و پرورش است .
تحول ذهنی خیلی سخت است .پیش نیاز تحول سازمانی ، تحول ذهنی است .تغییر نگرش افراد است .باید در یک پروسه فرآیندی این تحول ایجاد شود .
این که من هر روز طرح اعلام کنم ، طرح فلان و طرح بهمان و...نیستم !
ما به دنبال چند طرح اصلی بودیم .در واقع استقرار همان ستون ها و برنامه ها بودیم ...


سخن معلم :
یکی از ابهامات و دغدغه های همکاران توجه به بحث شایسته سالاری بوده است که حداقل در گذشته به آن خیلی توجه نشده است .متاسفانه از این منظر ، خسارت های زیادی در ابعاد مختلف به نظام آموزش و پرورش وارد شد .
انتظار همکاران این است که در موضوع " انتصابات " به شایسته سالاری و توجه به تخصص ها و نیز هم سو بودن با دولت وقت توجه بیشتری شود . البته این موضوع به صورت گسترده و مفصل در نشست رسانه ای اخیر مدیر کل محترم آموزش و پرورش تهران که از سخن معلم هم دعوت شده بود ، اشاره گردید .
البته مطابق دستور العمل اداره کل ،شما درمنطقه یک شورا و یا کمیته نیروی انسانی تعریف کرده اید .مثلا قبلا در مورد جابه جایی یک معلم در مدرسه ، نظر مدیر مدرسه ومسئول مقطع کافی بود و نظر معلم خیلی وارد نبود ، اما خوشبختانه الان یک سیستم تعریف شده است ( البته ممکن است ایرداهایی هم وارد باشد ) و آن معلم پذیرش بهتر و بیشتری برای این امر می تواند داشته باشد .فقط یک یا دو نفر نمی توانند احتمالا با تبانی در مورد سرنوشت یک معلم تصمیم بگیرند .
به طور خلاصه ، جناب ربوشه ، نظر همکاران این است که در مورد انتصابات اداره در سطح کارشناس وکارشناس مسئول ، کم تر به این مساله توجه کرده اید و از طرف دیگر ، بیان می کنند که شما نظارت کافی و وافی را در عملکرد این مسئولان اعمال نمی کنید ؟
البته من وارد مصادیق نمی شوم ... ( تعدادی از آن ها برای شما ارسال شده است و برخی نیز در سخن معلم به آن اشاره گردیده است )
یا ایراد دیگری که همکاران وارد می کنند این است که آقای ربوشه از اتاقش بیرون نمی آید و ازمواجهه با معلمان فرار می کند !
البته باید بگویم که حداقل در مورد تجربه خودم ، شما به صورت سرزده به مدرسه ما آمدید و در شورای دبیران به حرف های همکاران گوش کردید ( هر چند قولی در مورد آن سوله ورزشی دادید و عمل نکردید ! )
یا مثلا درمورد نیروهای هم سو در مورد دولت ، کم تر واکنشی نشان داده شده است ...
برخی نیروهای غیر پاسخگو می خواهند طوری وانمود کنند که چیزی تغییر نکرده است و خودتان را خسته نکنید ...( برخی نیروها که در دولت قبلی کار خاصی انجام نمی دادند و حتی تایید می کردند ، الان برنامه های دولت روحانی را مسخره می کنند و حتی در پی کارشکنی و یا تخریب هستند ؛ این گزارش ها به ما می رسند ... از سوی دیگر ، نمی شود یک نفر اسمش مقام مسئول باشد اما در حوزه یک سازمان ، اما به تناسب مسئولیت ، اختیار کافی نداشته باشد و افرادی در این حوزه که دخالت کنند که در شرح وظایف پست سازمانی آن ها چنین چیزهایی تعریف نشده است)
انتظار ما این است که حضرت عالی به عنوان یک مقام مسئول دراین موارد پاسخگو باشید .


دکتر ربوشه :
من تقریبا هم روز تا ساعت 10 یا 11 صبح به اداره نیامده ام ( مگر این که جلسه ای فوری در اداره کل بوده و یا این جا گروهی جلسه ای گذاشته اند و خیلی مهم بوده است ) به یک تا سه مدرسه رفته ام .
امروز ساعت بیست دقیقه به هشت در مدرسه بوده ام . در این بازدیدها یک صحبت ده تا 15 دقیقه ای با مدیر و کادر اجرایی مدرسه و یک بازدید از کلاس و صحبت با دانش آموز بوده است .
بر اساس همان تقریب برداشت ها ، دوست دارم که همه این قرائت ها را بشنوم .با دانش آموزان و اولیا صحبت کرده ام .
با معلمان نیم ساعت تا یک ساعت ، گفت و گو داشته ایم .
هنگام تابستان از اول تیر تا پایان مرداد هم ، دوشنبه ها و چهارشنبه ها به مدرسه سر زده ام .از شهریور هم ، فعالیت ما روی پروژه مهم متمرکز بوده است .دو سه جلسه دیگر را برای گفت و گو با معلمان و شنیدن سخنان آنان راه اندازی کرده ایم .
قرار بوده است هر سه ماه یک بار نمایندگان معلمان جمع شوند و با یکدیگر گفت و گو کنیم .تا الان دو جلسه داشته ایم .
سخن معلم :
قبلا آقای چهاربند در جلسه ای که با ایشان داشتیم عنوان کردند که ما نمایندگانی از هر منطقه در تهران داریم و این ها مجمعی تشکیل می دهند و از بین خودشان بازهم نمایندگانی را مشخص می کنند و ما با این نمایندگان معلمان که منتخب مناطق شهر تهران هستند جلسه خواهیم داشت و حتی برای آن ها حکم می زنیم .
آقای چهاربند گفتند که این معلمان مشاوره به مدیر کل خواهند داد ، ما به ایشان گفتیم که حوزه اختیارات این نمایندگان نباید فقط در حوزه مشاوره تعریف شود بلکه باید جنبه اجرایی داشته باشد .
جناب ربوشه
آیا شما در این راستا برای این نمایندگان معلمان ، اختیارات اجرایی تعریف و یا تبیین کرده اید ؟
دکتر ربوشه :
به نمایندگان معلمان قول دادیم که هر فصلی جلسه داشته باشیم .اگر ما بتوانیم سالی چهار جلسه با این نمایندگان معلمان داشته باشیم ، خوب و منطقی است .حرف ها در حضور معاونین مربوطه گفته می شود و این فضای تعاملی خوبی است .
به مدیران مدارس گفته ایم که حتما قبل از شروع سال تحصیلی ، جلسه شورای دبیران را انجام داده و مقدمات تمام شود .
خیلی از مدیران ما انصافا از نماینده معلمان کمک می گیرند .یکی دیگر از ارکان که باید حرف آن ها را شنید ، اولیا هستند .این ها بر گردن ما حقوقی دارند .ما با تمام روسای انجمن اولیا و مربیان همه مدارس جلسه داشته ایم .
من به دنبال درست کردن محفل های کوچک نیستم !
من به دنبال ایجاد یک سیستم هستم .
سخن معلم :
من سوال خود را تکرار می کنم . حرف من این است که اگر منطقه 9 یک نماینده معلمان داشته باشد ، او قدرت اجرایی داشته باشد و معلمان برای بیان و حل مشکلات خودشان به او مراجعه کنند . آیا شما در این زمینه تدبیری اندیشیده اید ؟
دکتر ربوشه :
به آن هم می رسیم . ما از روسای شوراهای دانش آموزی غفلت کردیم و باید از مهر ماه شروع کنیم .مشارکت دانش آموزان مهم است .
ما الان 4 نفر ، هنرستان ، دبیرستان ، راهنمایی و ابتدایی که نماینده نمایندگان معلمان هستند .این 4 نفر در شواریی که آخر دوشنبه هر ماه پیش بینی شده است به گفت و گو و تبادل آراء می پردازیم .
ما به دنبال ایجاد و استقرار یک سیستم هستیم و نه فرد .باید گروه محور باشد و نه فرد .
سخن معلم :
خیلی از معلمان این سیستم را نمی دانند و اطلاع رسانی نشده است !
آقای ربوشه :
در پرتال منطقه آن را اطلاع رسانی کرده ایم .اتاق فکری داریم که از بین مدیران ، نمایندگان معلمان منطقه ( آن 4 نفر ) ، مشاوران ، معاونین اجرایی و حتی خدمتگزاران و سرایداران و... انتخاب شده اند . برای همه آن ها ابلاغ صادر کرده ایم .
ما به آن ها گفته ایم که شما انتخاب شده اید و ما شما را انتصاب نکرده ایم .باز هم تاکید می کنم ما دوشنبه آخر هر ماه ، این جلسات را برگزار می کنیم .از اسفند سال قبل ، برای اولین بار استارت این کار زده شده است .
سخن معلم :
آیا به فرض این نمایندگان معلمان در اداره اتاقی دارند که به آن مراجعه شود .آیا در سیستم شما برای این اتاق فکر ، یک مکان فیزیکی پیش بینی شده است ؟
ربوشه :
نه ! اما موضوعاتی که شما مطرح می فرمایید ، قابل بررسی و تفکر است .البته من هم دوست دارم که اولیاء دانش آموزان یک اتاق داشته باشند و محل رجوع مردم باشد .اما سیاست وزارت بر این است که ساختار تشکیلاتی خیلی فربه نشود .
سخن معلم :
بحث من ، ایجاد یک پست سازمانی با تخصیص حقوق و مزایای مربوطه نیست !
برخی از معلمان و حتی اولیا با انگیره های خیرخواهانه و بدون دریافت حقوق حاضرند که این کارها را انجام دهند . بحث ما ، ایجاد یک سیستم منظم و تعریف شده برای مردمی کردن آموزش و پرورش است .
ربوشه :
البته ما به دنبال فضا و فیزیک نیستیم . ما به دنبال آن باورها هستیم که این ها چه کارکردی برای ما دارند .ما به دنبال راه اندازی آن سامانه ها هستیم .البته این پیشنهادات قابل تامل است .
مهم این است که ما نقش یک معلم را به عنوان یکی از ارکان مدرسه بپذیریم و به آن احترام بگذاریم و در تصمیم گیری ها و تصمیم سازی ها ، دیده شود .
ما باید این ها را تمرین کنیم .
ان شاءالله نماینده شوراهای دانش آموزی دختران و پسران هم از مهر ماه پیگیری خواهند شد .
سخن معلم :
به بحث انتصابات هم اشاره ای داشته باشید .
ربوشه :
آموزش و پرورش ما با محدودیت ها و تنگناهای زیادی مواجه است مثل کسر آموزگار ،ساختار 6-3-3 و تامین آموزگار ،محدودیت های مالی ،سرانه های بسیار کم ...
از طرف دیگر ، از چند سال پیش ما رویکردهای تحولی را در دستور کار خود قرار داده ایم .تحول هم با همه این تنگناها و سختی ها و با این رویکرد تدبیر ، اعتدال ، امیدوارانه جهت خود را ادامه دهد .
اگر یک مدیر در دولت تدبیر و امید ناامید باشد باید جای خود را به کسی بدهد که به ادامه راه امیدوار باشد .باید راه را روشن ببیند ، معلمان ، دانش آموزان و اولیاء را امیدوار کند . نباید سیاه نمایی کند .ماموریت ما ایجاد تحول در نظام تعلیم و تربیت است .این کار سختی است .
در چنین شرایطی ، در این اداره ، ما به چنین افرادی نیاز داریم .در اداره به دنبال کسانی هستیم که حال و حوصله کار کردن داشته باشند ! امید داشته باشند .کسانی باشند که روابط انسانی خوبی داشته باشند .متکبر نباشند .با مدیر و معلم متکبر نباشند .نگاه از بالا به پایین نداشته باشند .
بزرگ ترین افتخار ما ، معلمی کردن است .افرادی که در اداره کار می کنند باید به این موضوعات توجه داشته باشند .
اما یافتن چنین افرادی باید با تدبیر ، دقت ، حوصله باشد .نظام تعلیم و تربیت ، یک نظام فرهنگی است .رسالت اصلی ما تربیت کردن است .شایستگان ما کسانی هستند که به جوهره تربیت اعتقاد داشته باشند .
باور من این است خیلی از کسانی که به عنوان مدیر و یا معلم در مدارس کار می کنند ، فارغ از نگرش های سیاسی کار خودشان را تربیت می دانند .خیلی از دوستانی که در اداره کار می کنند تا ساعت چهار و ربع اینجا هستند و حقوق آن ها برابر مدرسه است . د رمدرسه صبح تا ظهر کار می کنند اما این جا بیشتر هستند . خیلی از کارشناس مسئولان و معاونین اداره تا ساعت 6 یا 7 بعد ظهر کار می کنند . لیست حقوقی را تنظیم می کنند ، سامان دهی نیروها را انجام می دهند ، فضا را سامان می دهند ،دنبال جبران کسری نیرو هستند ، این را متقاعد می کنند که به آن جا برود ، آن ها را آموزش می دهند و... در مجموع کار ما در اداره خیلی مضاعف شده است .با یک تراکم کاری فراوانی روبه رو هستند .
برخی از نیروهای اداری واقعا نمی رسند که دراداره کار خود را تمام کنند .هفت یا 8 سال پیش اضافه کاری این دوستان 100 تا 150 ساعت بود والی الان اضافه کار 40 یا 45 ساعت شده است !
در حالی که اگر همین فرد یک روز به مدرسه غیرانتفاعی برود ،این جبران می شود .
بسیاری از این ها پیش من آمدند و درخواست کردند که به مدرسه برگردند .مثلا د رمورد آقای بیدا خویدی ، من می خواستم که یک نیرو از داخل منطقه باشد ،چون خودش دارای نیروهای ارزشمندی است .من نظری نداشتم که از جاهای دیگر ، نیرو بیاورم .
دوست داشتم نیروی مورد نظر جوان باشد ، حال و حوصله کار کردن داشته باشد ؛ به آقای بیدا خویدی گفتم که شما می توانید در یک دوره زمانی ، برنامه ریزی کنید و کار کنید . باید طوری شود که از خود منطقه نیرو انتخاب شود ، نه این که از جاهای دیگر نیرو بیاورند .
همه مدیران ، آقای بیدا خویدی را پذیرفتند و کمک کردند . من به ایشان گفتم که به گذشته نگاه نکنید ! خودتان یک رویه بسازید .ساختار و قالب ها را بشکن .مثلا چرا همیشه از این طرف می رفتیم ، یک بار هم آن طرف را امتحان کنیم .
البته باید به آرمان های دولت وفادار باشد .
به آقای بیدا خویدی گفتم که تکبر با معلمان ، خط قرمز من است ! این جا پادگان نیست !
در مدرسه ، خط قرمز من این است که مدیر فکر کند آن جا پادگان است !
مهم این نیست که سواد سیاسی و علمی مدیر من چقدر باشد ، اما با زهم می گویم که پادگانی فکر کردن ، خط قرمز من است !
من اصلا بر نمی تابم جایی را که بخواهند پادگانی فکر کنند !
من این جا بنشینم و بگویم که مدیر انتخاب کرده ام و کسی حرفی نزند و شما چه کار به این ها دارید و... این ها خودکامگی است !
خود رایی و استبداد است !
این ها باید برچیده شود .ما به تدبیر و عقلانیت و امید باور داریم و باید آن ها را جاری کنیم .مدیر در مدرسه ، معلم در کلاس ، من رئیس اداره ، هیچ کس نباید خودکامگی به خرج دهد و بگوید این را که می گویم ، شما باید انجام دهید !
همان طورکه شما نیز اشاره کردید ، امسال این گونه نبود که من بگویم این باید مدیر شود . قبلا مقطع برای مدیریت گزینه می آورد . امسال گفتیم که در کمیته نیروی انسانی هر کس هر فردی را می خواهد به کمیته بیاورد .گفتیم که این فرد از " برنامه اش " دفاع کند .یک مقدار حرف بزند ببینیم چگونه است ؟ یک ذره او را عصبانی کنیم ببینیم آستانه تحملش چقدر است ؟
به عنوان مثال به برخی از آن ها گفته می شد که بیکارید مدیر بشوید ! می خواستیم جواب آن را بدانیم . به فرض آیا خواهد گفت که من عاشق مسئولیت پذیری هستم ...
همه انتخاب ها رای گیری شده است .
در تمام انتخاب ها ، من به عنوان آخرین نفر رای داده ام به خاطر این که تحت تاثیر رای من نباشند .
مثلا حتی در برخی کامنت ها ( نظرات ) گفته شده است که فلان فرد خوب است . ما از او هم دعوت کرده ایم .مهم رای شورا بوده است .
سخن معلم :
این کمیته متشکل از چه کسانی هستند ؟
ربوشه :
معاونین اداره ، حراست ،بازرسی ، رئیس امور اداری و من که جمعا می شویم 9 نفر .
سخن معلم :
آیا از آن نمایندگان معلمان هم ، کسی در این کمیته حضور دارد و یا دعوت شده است ؟
ربوشه :
در دستور العمل اداره کل ، چنین چیزی دیده نشده است .
سخن معلم :
منظورم این است که این شورا فقط اداری نباشد . معلمان هم احساس کنند که کاره ای هستند و نماینده ای دارند که حق رای دارد و فقط دکور نیستند !
ربوشه :
سیاست تمرکز زدایی که آقای فانی روی آن تاکید می کند و چیز درستی هم هست ، من هم معتقدم که این باید باشد .
از نظر من اشکالی ندارد .اگر فایده ای نداشته باشد ، ضرری هم ندارد .
سخن معلم :
البته این به نفع شماست ! شما می توانید راحت تر و منطقی تر از انتخاب های خودتان دفاع کنید . در این کمیته ، نماینده معلمان هم نظر و رای دارد .

ربوشه :
این خوب است که نماینده معلمان منطقه هم در این کمیته رای داشته باشد و البته آقای چهاربند و دوستان آن ها می توانند روی این تغییراتی ایجاد کنند .
سخن معلم :
آیا شما این پیشنهاد را داده اید ؟
ربوشه :
نه . من پیشنهاد نداده ام .می شود روی آن فکر کرد .شما مطرح کنید و من هم به اداره کل خواهم گفت .این نکته خوبی است .
اما در ادامه بحث قبلی بگویم که ما د رمنطقه موضوع شاداب سازی 116 مدرسه را در دستور کار داریم .
سخن معلم :
یکی از نکاتی که معلمان به سخن معلم منعکس کرده اند و البته مثبت وقابل دفاع است این است که شما به ظاهر مدارس خیلی توجه می کنید و این جای تقدیر و تشکر دارد .
ربوشه :
تلاش ما هم در این راستاست .به یک مدرسه راهنمایی پسرانه رفته بودم . به آن ها گفتم که مدرسه را رنگ آمیزی کنید . تورهای ورزشی را نصب کنید .وقتی بچه ها می آیند لذت ببرند . پول ندارید حداقل این فنجان " معلم" را عوض کنید تا معلم بگوید که وقتی من نبودم به فکر من بوده اند !
چقدر برای ما احترام قائل هستند .
با تمام وجودم و تمام قد از همه مدیرانم تشکر می کنم .مدیران به خاطر آن " جوهر تربیت " فارغ از گرایش های سیاسی احترام می گذارند .آن ها نگاه دلسوزانه ای دارند .این همراهی آن ها واقعا ستودنی است .در یک مدرسه ، تمام در و دیوار را با مواد شوینده شسته اند .شیشه ها را پاک می کنند ، عوض می کنند .
صندلی اتاق معلمان را عوض کرده اند .این ها نیاز به تشویق و مراقبت دارد .
درمدارس باید کاری شود .شهردارهای دو منطقه انصافا به ما کمک کرده اند .نگذاشتیم هر منطقه خودش به شهرداری اعلام نیاز کند ،چرا که ممکن است اساسا آن مدرسه فرضا به آن خدمات نیازی نداشته باشد درحالی که مدرسه دیگر واقعا به آن خدمات نیاز داشته باشد .
مدارس را راستی آزمایی کرده ایم . این که کدام مدارس به مشکل افتاده اند .چهار تا پنج مدرسه در منطقه 21 با الویت انجام شده است .
تریبونی ایجاد شده است . شما بگویید و معلمان هم نظرات ( کامنت های ) خودشان را بگذارند . جلسه ای بگذاریم ، نمایندگان معلمان هم بیایند و میزگردی داشته باشیم .با هم گفت و گو کنیم .
در مورد انتصابات باید نکاتی را بگویم . خیلی از نیروهای خوب و کیفی به اداره نمی آیند . تمام تلاش من این است که برای این نیروها ، جذابیت ایجاد کنم .
(سخن معلم : در واقع می شود گفت که در سطح اداره و منطقه ، سر " نیامدن " دعواست اما در سطوح بالاتر ، بر عکس است ، سر "آمدن " دعواست ! )
من اگر نیرویی را نخواهم ، باید نیروی بهتری باشد که آن را جایگزین کنم .
به خیلی از کسانی که در منطقه پایگاه و جایگاه دارند گفتم که نیرو معرفی کنند .برخی گفتند که ما نمی آییم چون برای ما صرفه ای ندارد !
این عین جمله ای است که آن ها گفته اند .
ما باید برای همین نیروهایی که کار می کنند مراقبت کنیم .اما این که برخی بخواهند در اداره محفل درست کنند ، بدگویی کنند ، به رای مردم بی احترامی کنند ، به رای مردم که آقای دکتر روحانی را انتخاب کردند بی اعتنایی کند ؛ این ها پسندیده نیست و من دعوت می کنم که به این رای احترام بگذارند .
به هیچ فرد ، گروه و یا سازمانی اجازه دخالت نداده ام که رای ما را زایل کند . این رامطلق می گویم .
اگر با شورا به رایی رسیدیم ،آن را اجرا کرده ایم . با هیچ کس رودربایستی نداشته ایم .
جلسه بعد را دقیق تر ، همه جانبه تر طبق آن پیشنهادی که داده شد ، برگزار می کنیم .
نکاتی را که فرمودید درمورد آن فکر می کنم و از حمایت های شما در جهت همان نقد جهل جاهل و علم عالم تشکر می کنم .

تعداد بازدید: 488 ، امتیاز کاربران: 0 (0 نفر) ،    
  

اضافه نمودن به: Share/Save/Bookmark

نظر شما:
نام:
پست الکترونیکی:
نظر
 
  کد امنیتی:
 
امتیاز شما به اين خبر:
   کد امنیتی:
 
 
 
 
© نسخه سوم فرهنگیان نیوز 1391
shoghlorg@gmail.com | info@farhangiannews.ir
پشتیبانی توسط: خبرافزار
Check  Out My Rank On PRTracking.com!
  خبر فوری: گزارش مراسم هفتمین بزرگداشت روز ملی منابع انسانی