RSS   |  نسخه موبایل   |  نسخه تلکس   |  پیوندها   |  جستجو پیشرفته   |  تماس با ما  
 صفحه اول    فرهنگی    فرصتهای استخدامی    اجتماعی، سیاسی    مقالات    خدمات    فراخوان    استخدام ( کارفرما ، کارجو)  
جمعه، 31 فروردین 1403 - 05:50   
  تازه ترین اخبار:  
- اندازه متن: + -  کد خبر: 23829صفحه نخست » اخبار آموزشی خارجیچهارشنبه، 26 آذر 1393 - 20:44
چرا آسیای مرکزی کانون آینده بحران خواهد بود؟
  
فرهنگیان نیوز - تدبیر:

ناآگاهی از اصول اسلامی و عدم درک صحیح از آموزه‌های دینی از سوی برخی از مردمان آسیای مرکزی، اکنون به عاملی برای جذب در گروه‌های سلفی و افراطگرا تبدیل شده است.
خبرگزاری فارس: چرا آسیای مرکزی کانون آینده بحران خواهد بود؟

به گزارش خبرنگار دفتر منطقه‌ای فارس در آسیای مرکزی، این روزها دنیا متحیر از پدیده نفوذ افراط‌گرایان و بخصوص داعش است. این گروه طی ماه‌های اخیر بخوبی نشان داد قابلیت استفاده از پتانسیل نارضایتی‌های جمع شده را دارد و می‌تواند با اندکی کار تبلیغاتی بسیاری از مردمان ناآگاه را به سوی بخود جذب نماید.

این وضعیت در آسیای مرکزی به سبب عدم آشنایی مردم با اسلام و آموزه‌های آن بیش از مناطق دیگر زنگ خطر را به صدا درآورده است و آمار عجیب حمایت حدود 20 درصدی اتباع این کشورها از جریان داعش، نشان می‌دهد مردم این منطقه، تا چه میزانی از واقعیات جهان اسلام و دین خود، ناآگاهند و به همین سبب، برای ارضا تمایلات هویت خواهانه و دینی خود، جذب گروه‌های واپس گرا با ادعای گرایش به اسلام ناب می‌شوند.

در توضیح چرایی این رفتار بایستی گفت ساختارهای رسمی-اسلامی کشورهای منطقه عمدتا از سیاست‌های دوران شوروی نشأت می‌گیرند که از مهم‌ترین خصیصه‌های آن قرار دادن دین در خدمت گروه حاکم، می‌باشد. یعنی در حالی ‌که به ظاهر، فضای دینی بیشتر کشورهای منطقه، شاید به‌ استثنای ترکمنستان در اختیار مذهب رسمی سنی حنفی قرار دارد ولی در اصل، ساختارهای رسمی و سنتی تا حد بسیار زیادی رقابت آشکار و پنهان با گروه‌های وارده را باخته که نتیجه آن نفوذ رو به‌ افزایش سلفی‌گری کشورهای آسیای مرکزی به عنوان یکی از واقعیت‌های تلخ این منطقه می‌باشد.

اما چرا باید ناآگاهی از اسلام، اکنون به عاملی برای ادعای بحرانی شدن منطقه آسیای از جهت نفوذ افراطگرایان تبدیل یابد؟ «الینا ستارآوا» از کارشناسان مذهبی حوزه آسیای مرکزی و استاد دانشگاه شرق شناسی بیشکک معتقد است، عدم تدوین و تالیف منابع اسلامی در دوره اتحاد شوروی، بی تفاوتی حکام تازه آسیای مرکزی به آموزش و تاکید بر جدایی دین از سیاست و همچنین عدم آشنایی با الگوهای رایج منطقه همچون الگوی اخوانی یا اسلامی-ایرانی؛ به طور طبیعی مردمان آسیای مرکزی را با الگوی سلفی آشنا کرده و با توجه به نبود هیچگونه سابقه ذهنی از واقعیات اسلام راستین، به القاعات تندروها در لزوم کشتار کفار باور پذیر شدند.

نهادینه شدن ایدئولوژی جریانات افراطی در آسیای مرکزی

ستارآوا در تایید اظهارات خود می‌گوید: باور ایدئولوژیکی به آموزه‌های افراطگرایان در قرقیزستان اکنون بگونه‌ای شده است که حتی برخی از هواداران داعش که خواهان حضور در سوریه هستند، علیرغم دارا بودن شرایط مناسب اقتصادی، تمام وسایل و منزل خود را بفروش می‌رساند و با همسر و فرزندان خود به این مناطق برای مبارزه با آنچه جهاد علیه کفار نامیده می‌شود، سفر می‌کند.

به عبارت دیگر، فرضیه نیاز مالی و یا فراری بودن هواداران افراط از کشورهایشان، در مورد بسیاری از مردم که ایدئولوژی سلفی برای آنان نهادینه شده است، باطل است و با تاسف باید این شکل نگاه آنان به مسئله باورهای مذهبی را به عنوان بخشی از واقعیات جامعه امروز آسیای مرکزی پذیرفت. این وضعیت در میان حتی مهاجرین تاجیک شاغل در روسیه هم قابل تامل است، بر اساس اعلام یک موسسه نظرسنجی، 18 درصد مهاجران تاجیک طرفدار گروه داعش بوده در این راه حاضرند حتی سرمایه خود را نیز اهدا کرده و به این جریان کمک کنند. این وضعیت چیزی غیر از مسئله باور و پذیرش ایدئولوژی این جریان، مسئله دیگری نمی‌تواند باشد.

اما اگر بخواهیم از زاویه‌ای دیگر به مسئله چرایی همراهی آسیای مرکزی با جریان افراط طلبی نگاه کنیم، بایستی گفت متاسفانه طی سال‌های اخیر، در دانشگاه‌ها و مراکز آموزش اسلامی در حوزه کشورهای آسیای مرکزی کسانی بر مسند کرسی آموزش نشسته‌اند که خود دانش آموخته مراکز آموزشی در عربستان، اردن، پاکستان، قطر و کویت بودند بطوری که بیش از 50 درصد معلمان حوزه دینی در قرقیزستان از کشورهای عربی فارغ التحصیل شده و حتی گفته می‌شود  برخی از مراکز تعلیمی در کشورهای آسیای مرکزی با قطر به‌ توافق رسیده‌اند که ضمن تعیین و انتصاب امام‌خطیبان جدید که سنشان به‌ صورت عمده بالای 30 سال نخواهد بود، آنان در قطر دوره‌های آموزشی گذرانده و سپس در این کشورها مشغول به تدریس شوند.

بر اساس این طرح، در 2 سال آینده امام‌خطیبان برخی از کشورهای منطقه، این دوره‌ها را در قطر فرا خواهند گرفت که اقدامی جدید در راستای تأمین نفوذ هرچه بیشتر سلفیت در آسیای مرکزی خواهد بود.

ترفند سلفی‌ها برای حفظ از برخورد نهادهای امنیتی

این در حالی است که سلفی‌ها به‌ خاطر منحرف کردن نهادهای امنیتی در آموزه‌های خود، از نظام‌ موجود حمایت و رئیس جمهور را به‌ نوعی «سایه خدا بر روی زمین» اعلام می‌کنند. در بسیاری از موارد، نهادهای امنیتی فریب ظاهر سلفی‌ها را خورده و آن‌ها را از گروه‌های تا حد زیادی هم‌سو و حتی میهن‌دوست می‌پندارند، ولی معمولا پس از پشت سر گذاشتن مرحله مقدماتی و حصول اطمینان «سلامت فکری» در مورد اعضای جدید، اقدام به‌ ایجاد گروه‌های سلفی می‌کنند که غالبا رویکرد جهادی دارند.

در عین حال، وقتی می‌توانیم خطر نفوذ سلفی‌ها در منطقه آسیای مرکزی را بیشتر درک کنیم که بدانیم، بجز 30 درصد مراکز آموزش اصول اسلامی که توسط علمای دولتی اداره می‌شود، 70 درصد مواد درسی، توسط کشورهای معلوم الحال عربی تغذیه می‌گردد.

در آن 30 درصد هم، وقتی ائمه مساجد، عملا از سوی نهادهای رسمی انتصاب می‌شوند و از دولت حقوق دریافت می‌کنند (به‌ عنوان مثال در تاجیکستان)، چاره‌ای جز تعریف و تمجید از مقامات ندارند یعنی هیچ یک از آنها جرأت کوچک‌ترین انتقاد از عملکرد دولت‌ها را ندارند. بعنوان مثال آن‌ عده از امام‌خطیبانی که در تاجیکستان با ممنوعیت حجاب و به‌ مسجد رفتن جوانان زیر 18 سال مخالفت کردند، خیلی زود کنار گذاشته شدند. حتی از 2 سال پیش به‌ این طرف پرسش و پاسخی که حداقل یک ساعت قبل از نماز جمعه میان نمازگزاران و ائمه مساجد جامع صورت می‌گرفت، ممنوع شد.

پس در این شرایط و زمانی‌که رفتن به‌ مسجد برای رفع ابهامات و شک و تردیدهای شرعی و اعتقادی مسلمانان همراه نباشد، به‌ صورت طبیعی انگیزه رفتن به‌ مسجد را از بین می‌برد و در نتیجه آنها و بخصوص جوانان ناچار خواهند بود تا برای گرفتن پاسخ به‌ پرسش‌های متعدد خود به‌ دنبال منابع دیگری بروند که از چنین فضای به‌ صورت قطعی جریان‌های افراطی مذهبی بهره‌برداری لازم را به‌ عمل می‌آورند.

فضای دینی حاکم بر افکار امروز مردمان منطقه ( به ترتیب تاجیکستان، قرقیزستان، ازبکستان، قزاقستان و ترکمنستان) که در سطور بالا به اختصار ترسیم آن رفت، در حالی است که در کشورهای منطقه بنابر عدم شناخت صحیح از اهداف سلفیت، مقامات انتظامی و امنیتی دیدگاه‌ها و عملکرد‌های ضد و نقیضی از خود نشان داده‌اند.

سردرگمی مقامات ارشد آسیای مرکزی در نحوه مقابله با خطر گروه‌های تندرو

مثلا قبل از اعلام ممنوع سلفیت در تاجیکستان نهادهای امنیتی این کشور فعالیت‌ پیروان این جریان را نگران‌کننده و خطرناک تلقی می‌کردند در حالی که دقیقا در ژانویه سال 2008 وزیر سابق کشور تاجیکستان ضمن نشست مطبوعاتی اعلام کرده بود که سلفی‌ها به‌ دلیل عدم نقض قوانین و تهدید برای نظام دولتی تاجیکستان هیچ نوع خطری ندارند. اما در یک سال بعد خود وزارت کشور تاجیکستان مبتکر مبارزه شدید با سلفی‌ها شد که حاکی از عدم شناخت نهادهای انتظامی این کشور از اهداف واقعی جریان‌های افراطی مذهبی بود. از آن موقع چندین سال گذشته اما ظاهرا هنوز هم نخبگان حاکم تاجیک در مورد حضور و فعالیت جریان‌های مذهبی غیربومی منطقه و مشخصا سلفیت به‌ نتیجه قاطعی نرسیده‌اند.

به‌ عنوان مثال، کمتر از یکسال پیش، «سعیدمراد فتاح‌اف» مشاور رئیس جمهور تاجیکستان اعلام کرد که به‌ دلیل مذهب رسمی بودن سلفیت در یکی از کشورهای مهم اسلامی نمی‌شود با پیروان آن در تاجیکستان به‌ طور جدی برخورد کرد. ضمنا برخی از مقامات و مسئولین نهادهای مربوطه کشورهای دیگر منطقه نیز بر این باورند که سلفی‌های آسیای مرکزی برخلاف بیشتر پیروان این جریان در کشورهای عربی و حتی قفقاز شمالی که ساقط کردن نظام‌های قانونی را هدف قرار داده‌اند، میان‌رو و متعادل می‌باشند.

این نوع نگاه ضمن اینکه سطحی و غیرمنطقی است، نشان می‌دهد، تعریف خطر جریانات سلفی که در واقع پایه‌های تئوریک گروه‌های تندرو و خواهان برقراری خلافت اسلامی را تشکیل می‌دهند، علاوه بر اینکه در مردم عادی نیز وجود ندارد و آنان برای بدیل اسلام دولتی به سوی آن مراجعه می‌کنند، حتی در میان مقامات ارشد دولتی نیز این خطر قابل درک نیست و آنگونه که باید و شاید به جهت عدم شناخت از ظرفیت و پتانسیل رایج در دین، با دیده تساهل به آن می‌نگرند.

شاهدی دیگر بر مثال فوق، در 11 ماهه سال جاری میلادی در قالب بنیادهای خیریه کشورهای عربی، ساخت مسجد در شهرهای مختلف قرقیزستان شروع و تاکنون بالغ بر 2 هزار مسجد نیز ساخته شده است. علاوه بر این، 10 مرکز اسلامی و 70 مدرسه علمیه نیز ساخته شده که هزینه آن از طرف بنیادهای خیریه اعراب تامین مالی شده و در آن برخی آموزه‌های سلفی‌گری آموزش داده می‌شود.

این حجم سرمایه‌گذاری اعراب در حالی است که بنابر اعلام سازمان یونسکو، 600 هزار کودک قرقیزی از امکان تحصیل محرومند و بیش از 85 درصد کودکان زیر 6 سال آموزش‌های پیش از ابتدایی را فرا نگرفته‌اند. کارشناسان با اشاره به سرمایه‌گذاری اعراب برای تربیت افرادی که حاضر به شرکت در درگیر‌ی‌های خاورمیانه شوند، تاکید کرد: میلیون‌ها دلار از پول نفت کشورهای عربی در حالی برای ساخت مساجد در قرقیزستان هزینه می‌شود که هدف از آن، نه ایجاد مکانی برای عبادت خدا، بلکه بوجود آوردن فضایی برای آشنایی با آموزه‌های سلفی‌گری است و ناآگاهی مردم و عدم خواست و یا عدم شناخت دولت‌ها از طراحی این پروژه، اکنون بحران را به یک قدمی منطقه آسیای مرکزی کشانده است.

نتیجه گیری:

تاکید بر فرضیه عدم آگاهی از اصول اسلامی و تاثیر این مسئله برای تحرکات افراطگرایان در حالی است که شاید گفته شود، مسلمانان مناطق عراق و سوریه که اکنون درگیر بحران‌های افراطی‌گری شده‌اند، نیز آنچنانی که در منطقه آسیای مرکزی است، با اسلام و قواعد آن بیگانه نبوده‌، پس چرا این مناطق نیز درگیر بحران تشکیل خلافت اسلامی گشته است؟ در پاسخ به سوال فوق بایستی مجددا تاکید کرد، جمع زمینه‌های گسترش افراط در منطقه آسیای مرکزی از قبیل، نحوه حکمرانی دولت‌ها، موقعیت ژئوپلتیک منطقه، داران بودن منابع انرژی، فضای نامساعد زندگی، ساختار قومی-قبیله‌ای، مسیر ترانزیت قاچاق مواد مخدر و.. که در منطقه آسیای مرکزی وجود دارد، در کنار یکدیگر؛ این منطقه را بعنوان کانون مستعد بحران تعریف می‌کند. اتفاقی که شاید در بسیاری مناطق دیگر، همچون کشورهای خاورمیانه، کشورهای جنوب شرقی آسیا، شمال و مرکز آفریقا کمتر شاهد جمع شدن مجموع این عوامل باشیم.
- See more at: http://www.farsnews.com/newstext.php?nn=13930926000079#sthash.EM7du4xW.dpuf

تعداد بازدید: 778 ، امتیاز کاربران: 0 (0 نفر) ،    
  

اضافه نمودن به: Share/Save/Bookmark

نظر شما:
نام:
پست الکترونیکی:
نظر
 
  کد امنیتی:
 
امتیاز شما به اين خبر:
   کد امنیتی:
 
 
 
 
::  صفحه اصلی ::  تماس با ما ::  پیوندها ::  نسخه موبایل ::  RSS ::  نسخه تلکس
© نسخه سوم فرهنگیان نیوز 1391
shoghlorg@gmail.com | info@farhangiannews.ir
پشتیبانی توسط: خبرافزار
Check  Out My Rank On PRTracking.com!
  خبر فوری: گزارش مراسم هفتمین بزرگداشت روز ملی منابع انسانی