پنجشنبه، 30 فروردین 1403 - 08:38   
  تازه ترین اخبار:  
- اندازه متن: + -  کد خبر: 25873صفحه نخست » اخبار علمی ، فرهنگیدوشنبه، 7 اردیبهشت 1394 - 20:17
به جای ما می‌کوشند، می‌خوانند، می‌نویسند و حتی فکر می‌کنند!
  
فرهنگیان نیوز - تدبیر:


در خانواده‌ای به‌ دنیا آمدم که پدرم روحانی بود. برای اینکه بتواند زندگی من و برادران و خواهرانم را بگذراند، فعالیت بسیار می‌کرد اما کمتر نتیجه داشت. روزگار سختی بود. از وقتی کودک بودم شروع به کار کردم. وابستگان و آشنایان وضع خوبی داشتند.

عنوانی که شاید امروز به سخره گرفته می‌شود، علم بهتر است یا ثروت؛ که در گذشته توسط معلمان خوب و دلسوز برایمان مطرح می‌شد. واقعاً به آن فکر کردم و نتیجه گرفتم که ثروت ندارم، پس بهتر است به‌سوی علم بروم. علم منزلت بود؛ فضیلت بود. برای به‌دست آوردنش باید تلاش و کوشش بسیار کنی. جایگاه بسی خوب در میان مردم داشت. دانش دارای اهمیت بود. همه دوست داشتند به آن دست یابند. من هم مستثنی نبودم. تحصیلات را دوست داشتم. علاقمند بودم پزشک شوم ولی همّ و غمّم خواندن بود. صبح‌های بسیار زود بیدار می‌شدم. بعد از نماز صبح یا بعضی اوقات قبل از اذان صبح مطالعه می‌کردم. محیط مساعد بود. شرایط خوب درس‌خواندن باعث تحول و توسعه ما می‌شد. عالمان مورداحترام بودند؛ البته معیار علم، مدرک بود، اما کمتر کسی دوست داشت که از راه مدرک متحول شود.

چند سال قبل، همایشی در تهران با عنوان گسترش زبان و ادبیات فارسی برگزار شد. رئیس یکی از دانشگاه‌های پاکستان هم حضور داشت. هنگامی که با او تنها بودم اظهار داشت آقای پیوند بیا پاکستان یک مدرک دکتری به شما بدهیم؛ سپس ادامه داد که حافظ و سعدی که دکتری نمی‌خواستند؛ ولی امروز انسان‌ها برای معاش خود احتیاج به مدرک دارند؛ پس مدرک معیار معاش شد. از همین جا مدرک‌گرایی آغاز شد. هم مردم و هم دولت‌ها به آن میدان دادند. این موضوع فقط اختصاص به کشور عزیزمان ایران ندارد، بلکه جهانی شده و در همه نقاط جهان این وضع به چشم می‌خورد. در کشورهای پیشرفته و توسعه یافته یا در حال توسعه، فرقی ندارد.

موارد فوق را همگان می‌دانند اما این که چگونه این اتفاق رخ داده است، باید به تصمیم مسئولان برگردیم. آیا هدف آنها از ایجاد دانشگاه‌ها رسیدن و به دست آوردن علم بود یا مکانی برای بهره و سود یا جمع‌آوری جوانان برای مدتی به لحاظ اینکه بازار جذب کار وجود نداشت؟ از طرف دیگر آیا معلمان و مدرسان، خود معیارهای عالمانه را رعایت کرده و می‌کنند؟ آیا موارد لازم و کافی در اختیار دانشجویان و دانش‌پژوهان قرار می‌دهند؟ در دوسویه جریان، رهبران فکری و پیروان وجود دارند که هر دو طرف به گونه‌ای مسئول به وجودآمدن چنین وضع بغرنج و مصیبت‌باری هستند. درست در همین زمان موضوع شایسته‌سالاری و مسئولیت‌پذیری کمرنگ‌تر و سقوط ارزش‌ها آغاز می‌شود.

آیا جامعه‌ای که می‌شناسیم چنین است؟ آیا معیار مدرک است؟ آیا شایستگی و شایسته‌سالاری وجود دارد؟ انگیزه برای دانشجویان و دانش‌پژوهان چیست؟ آیا کسانی که دارای مدرک هستند، در جایگاه اصلی خود قرار گرفته‌اند؟ بهتر نبود تجربه و نخبه‌بودن ملاک قرار گیرد تا از هجوم بیش از حد انسان‌ها به محیط آموزش جلوگیری شود.

اگر معیار مدرک نبود و به دستمایه‌های افراد توجه بیشتری می‌شد، چنین وضعی برای به‌دست‌آوردن مدرک به وجود می‌آمد؟ هر چه بیشتر به جلو می‌رویم فلسفه علم کمتر رعایت می‌شود.

مصیبت از این هم بدتر شده که دانش‌آموزان و دانشجویان امروز به فکر مدرک هم نیستند و می‌گویند که چه فایده، چون کار پیدا نمی‌شود. به سخن دیگر فلسفه آموختن، در بند کسب و کار و درآمد گرفتار آمده است.

این وضع به مراتب بالا یا پایین ربطی ندارد. تهیه پایان‌نامه توسط موسسات و شرکت‌های مشاوره‌ای یکی دیگر از موارد سقوط علم و معرفت است. امروز دیگر به جای ما و برای ما می‌کوشند، می‌خوانند، می‌نویسند، می‌گویند و حتی می‌اندیشند.

دکتر محمدعلی پیوند ـ مدرس دانشگاه

تعداد بازدید: 946 ، امتیاز کاربران: 0 (0 نفر) ،    
  

اضافه نمودن به: Share/Save/Bookmark

نظر شما:
نام:
پست الکترونیکی:
نظر
 
  کد امنیتی:
 
امتیاز شما به اين خبر:
   کد امنیتی:
 
 
 
 
© نسخه سوم فرهنگیان نیوز 1391
shoghlorg@gmail.com | info@farhangiannews.ir
پشتیبانی توسط: خبرافزار
Check  Out My Rank On PRTracking.com!
  خبر فوری: گزارش مراسم هفتمین بزرگداشت روز ملی منابع انسانی