فرهنگیان نیوز - تدبیر:
رسول پایایی
کارشناس آموزش
اول: درباره سابقه روز معلم و چرایی آن زیاد گفته و نوشته شده است. 12 اردیبهشت ۱۳۴۰ انبوهی از معلمان برای تحقق خواستههای صنفی و افزایش حقوق به خیابانهای تهران آمدند اعتراض معلمها، کمکم به درگیری با پلیس کشیده شد.
سرگرد ناصر شهرستانی، رئیس کلانتری بهارستان، با یک شلیک به سر «ابوالحسن خانعلی» معلم ساده دبیرستان جامی اسباب مرگ او شد. کشته شدن خانلری، آتش خشم معلمان را شعلهور ساخت و شعلههای غضب معلمان، جعفر شریف امامی، نخستوزیر وقت را مجبور به استعفا کرد. ۱۸ اردیبهشت همان سال، معلمها اجتماع بزرگتری را شکل دادند و اعلام کردند از این پس ۱۲ اردیبهشت را به عنوان روز معلم گرامی خواهند داشت. با پیروزی انقلاب اسلامی، ۱۲ اردیبهشت ۵۸، استاد مرتضی مطهری روحانی اهل فکر و قلم به دست گروه فرقان ترور شد و به شهادت رسید. تقارن این رویداد هولناک، با روز ۱۲ اردیبهشت موجب شد تقویم انقلاب اسلامی هم این روز را به عنوان روز معلم به رسمیت بشناسد و معلمان هرسال در این روز یاد و خاطره استاد مطهری و دکتر خانعلی را گرامی بدارند.
دوم: روز معلم فرصت مناسبی است تا با هم حال و روز آموزش و پرورش را مرور کنیم. واقعیت امر این است که هوای آموزش و پرورش سال هاست ابری و در اکثر مقاطع زمانی همراه با گرد و غبار و وزش بادهای شدید بوده وتودههایی پر فشار از طرف نمایندگان مجلس هم در اکثر مواقع بر این ناپایداری جوی افزوده است.
سالهاست که معلمها به این باور رسیدهاند در چنین حال و روز و آب و هوایی نباید چشم امیدی بر آسمان بیباران ستاد داشته باشند و شاید خیلی دور از انصاف و واقعیت نباشد که بگویم در طول این سالها در چنین حال و احوالی رنجوری آموزش و پرورش بیش از پیش شده و هر وزیر و دولتی اعم از اصولگرا واصلاحطلب که آمدند از ظن خود یار آن شده و از درون آن در جستوجوی اسرار به گل نشستگی این کشتی عظیم نبوده و آموزش و پرورش دولت تدبیر و امید به عنوان میراث دار و سکاندار این کشتی لاجرم یا باید به سبک و سیاق پیشینیان ادامه دهد یا بر اساس تدبیر و عقلانیت آسیبهای احصا شده را اولویتبندی کند و براساس درجه اهمیت و اولویت به کم کردن این آسیبها و درمان این بیمار رنجور بپردازد. روشن است که اولی به حال جامعه و معلم و کشور مضر و دومی نیازمند صبر و بردباری و پشتیبانی همه دستگاهها و اهتمامی جدی و حمایتی عملی همانند آنچه در عرصه سلامت و بهداشت رخ داده است. اتفاقی که اگر رخ دهد میتواند مکمل بسته سلامت دولت باشد و تدبیری باشد برای ماندگاری و استمرار ارتقای سطح سلامت و بهداشت کشور زیرا که آموزش زیربنای استمرار و ماندگاری همه طرحهای خوب است.
سوم: حال و روز آموزش و پرورش در کشورهای توسعه یافته و پیشرفته اگر خوب است به این دلیل است که معلم و مدرسه و دانشآموز اولویت کشورشان است. اگر آب و هوای آموزش و پرورششان آفتابی و همراه با وزش نسیم صبحگاهی است به این دلیل است که نزد آنها سهم آموزش و پرورش از تولید ناخالص ملی بالاتر از پنجدرصد است اما در کشور ما، با وجود همه حرفهای قشنگی که درباره آموزش و پرورش زده میشود و با وجود تولید ناخالص ملی ۴۷۰ میلیارد دلاری تنها در یک سال دولت قبل، سهم آموزش و پرورش در لایحه بودجه پیشنهادی همان دولت بسیار کمتر از استاندارد جهانی بوده است. اگر حال آموزش و پرورش آنها خوب است به این دلیل است که بیش از98درصد از اعتبارات آموزش و پرورششان صرف هزینههای پرسنلی و حقوق نمیشود آنها برای کیفیتبخشی به محتوا و آموزش معلمان، ایمنسازی کلاسهای درس، کتابخانه، آزمایشگاه، به روز کردن معلمان، بودجههای خوب اختصاص میدهند. حال آموزش و پرورش آنها به این دلیل خوب است که میداننداگر 98درصد اعتبارات آموزش و پرورش به پرداخت حقوق اختصاص یابد معنایش چیزی جز تداوم معلممحوری و ارتقا نیافتن کیفیت آموزشها و رها کردن معلم با مشکلاتش نیست. آنها میدانند مدیران جوان با انگیزه با نشاط و علاقهمند به کار و سرشار از ایده میتوانند حال مدرسه و کلاس درس و معلم و نظام آموزشیشان را خوب کند و سالها در یک چرخه بسته مسببان بدحالی نظام آموزشی خود را تنها جابهجا نمیکنند و عرصه مدیریت را برای مدیران نوآور و خلاق و جوان باز میکنند!!
چهارم: این روزها خوشبختانه فارغ از هیاهوی رسانهای و ژستهای تبلیغاتی در آموزش و پرورش اتفاقات خوبی رخ داده که اگر صبوری و حمایت همه جانبه به کمک آن بیاید میتوان امیدوار بود در آیندهای نه چندان دور حال آموزش و پرورش ما هم خوب شود. این روزها از طرحهای فیالبداهه و خلقالساعه خبری نیست، جابه جایی و تغییرات مستمر در ساختارها و دورههای تحصیلی متوقف شده، طرحهای نمایشی و عامهپسند مانند ضیافت تعطیل شده است از استخدامهای بیرویه و مبتنی بر سیاست اثری نمانده، نگاه آزمایشی جایش را به نگاه پژوهش محور و مطالعاتی داده، ارتقای کیفیت آموزشی در مدارس صاحب ردیف خاص شده است و مدیریت و ساماندهی نیروی انسانی در دستور کار قرار گرفته است و تلاش شده تا پیچ و خمهای اداری و موانع برای حضور و مشارکت بخش خصوصی در اداره مدارس به حداقل برسد، نشاط و جنب وجوش تشکلهای صنفی و معلمی زیاد شده و امنیت فرهنگی جای فرهنگ امنیتی را گرفته و اراده دولت در اجرای رتبه بندی معلمان امید به ایجاد انگیزه در بین معلمان ایجاد کرده است. اگر میخواهیم آب و هوای آموزش و پرورش ما هم آفتابی شود باید مسئولانه از آموزش و پرورش دفاع کرد. مشکل معلمان را تنها در پرداخت دیون و مطالبات جستوجو نکرد و کم کاریها و ملی نگاه نکردن به آموزش و پرورش را پشت برگزاری جشنهای نمایشی و تعریف و تمجیدهای شعاری پنهان نکرد باید در حمایت از این دستگاه انقلابی رفتار کرد و فارغ ازمطامع جریانی و منطقهای و گروهی به مطالبه رهبری پاسخ داد که همه دستگاهها باید پشتیبان آموزش و پرورش باشند و باور کنیم اگر حال اینجا خوب شود حال همه ما و همه جای این سرای عزیز هم خوب میشود.
|