منحنی سیکل عمر سازمانی کاملا جدید و متحول شده در سال 2015
مهم است دریابیم واقعا کجا هستیم؟
در مرحله courtship سازمان هنوز متولد نشده است و موسس آن در اندیشه تاسیس آن است.
زمانیکه موسس شرکت شروع به هزینه کردن می کند به مرحله Infancy ورود پیدا می کند. در این مرحله عملگرا شده و به دنبال فرصتهاست.
در این مرحله ممکن است شاهد ناهماهنگی های بسیاری باشیم.
Go Go مرحله موفقیت شرکت در ارائه محصول یا خدمت به بازار و کسب درآمد است
رشد سریع، درآمد و نقدینگی خوب از مشخصات این مرحله است.
آقای زارعی عزیز، فرمایشتان را دنبال می کنم، ارادت
این مرحله خطرناکی است از این جهت که موسسین شرکت فکر می کنند همه چیز رو به راه است، در حالیکه واقعا اینگونه نیست!
در واقع این مرحله شبیه کودکی است که آرام آرام راه رفتن را می آموزد!!!!!!!!!!
شرکتها ممکن است با دست زدن به ریسک های نامتناسب با منحنی عمر شرکت، دست به نابودی خویش بزند.
یکی از دام های خطرناک این است که موسس فکر می کند، که اگر در این کسب و کار موفق شدم حتما می توانم در سایر کسب و کاره هم موفق باشم !!!
مرحله Adolescence مرحله تولد دوباره شرکت است.
در این مرحله مدیریت شرکت از موسس جدا می شود،
یعنی شرکت به این نتیجه میرسد که ادامه مدیریت و مالک بودن دیگر ممکن نیست.
این مراحل رو چه کسی طرح کرده؟ Prime
منطقه مطلوب مابین کنترل و انعطاف پذیری شرکت است.
رسیدن به این مرحله به معنای رشد و بلوغ شرکت است.
فرآیند شناسایی مراحل برعکس ظاهر آن، کار ساده ای نیست! اینکار شبیه این است که با دیدن یک علامت، ما شخص را از یک بیماری مهلک آگاه کنیم و یا اینکه او را بترسانیم
طبق تعاریف شما ما در گام سوم یا مرحله go go هستیم
فرصت ها شناسایی شدن و سرمایه گذاری حقوقی شروع شد
در مرحله Aristocacy شرکت از نظر مالی غنی می شود.
انتظار برای رشد کاهش می یابد
و علاقه به رشد، بازارها و تکنولوژی های جدید کاهش می یابد.
و از همه مهمتر، آدمها دل خودشان را خوش می کنند که در گذشته چه چیزهایی داشتیم !!!! تا اینکه تلاش کنند آینده ای بهتر را برای خود بسازند.
در این مرحله به تغییر به دیده شک و تردید می نگرند.
در مرحله recrimination شرکت به افت خود ادامه می دهد، مدیران و کارکنان به جای آنکه به دنبال دلیل افت باشند به دنبال شخص مقصر !!! میگردند
حرکات پارانویایی عملکرد شرکت را متوقف کرده و سبب سقوط سریعتر شرکت میگردد.
حفظ منافع شخصی سبب می شود انرژی شرکت به جای اینکه صرف امور بیرونی و مشتریان گردد، صرف حفظ منافع شخصی گردد!!!
و در ادامه شاهد کاغذبازی های بی حاصل و نهایتا مرگ شرکت میگردد.
شما چی فکر می کنید؟ نظر شما چیست؟
وضعیت شرکت خودتان را در سیکل عمر چگونه ارزیابی می کنید؟