چهارشنبه، 5 اردیبهشت 1403 - 07:38   
  تازه ترین اخبار:  
- اندازه متن: + -  کد خبر: 27336صفحه نخست » اخبار علمی ، فرهنگیجمعه، 10 مهر 1394 - 20:14
غدیر
  
فرهنگیان نیوز - تدبیر:

غدیر
 

بسم ربَّ العشق، ربِّ مِهر و ماه - یوسفِ گُم گشته می‌آید زِ راه
به مناسبت فرارسیدن عید غدیر خُم ، مثنویِ عاشقانۀِ «شورِ شرابِ عاشقی» تقدیم به تمامیِ عاشقان امام عارفان، علی علیه‌السلام
گوشه نشینِ خلوتِ، چشمِ خُمارِ لَم‌یَزل - می کِشَد از لبِ علی، در خُمِ عاشقی عسل
پُرشده خُم زِ بادۀِ، لعلِ لبِ علی نِشان - قوم وِلا رود بَسی، بر سَرِ باده جانِشان
می‌رسد از مِنا زِ غم، پیرِ دیارِ عاشقی - در سَحَرِ نگاهِ او، سر زده صبحِ صادقی
آمده دورِ غم به سَر، تا شب او شود سَحَر - قصدِ سپیده کرده آن، فاطمه را به غم سِپَر
چشم و چراغِ فاطمه، نرگسِ باغ ِفاطمه - بسته به ناقه خون‌جگر، بارِ فراقِ فاطمه
آیه به آیه عاشقی، دستِ نبی نوشته خَط - این سفرِ درازِ او، می‌رسد آخَر عاقبت
آمده تا وداعِ غم، با دلِ لاله‌ها کند - از غم و دردِ فاطمه، شِکوِه به ناله‌ها کند
آمده تا که بَر علی، حُکم ولایتش دهد - فاطمه را ز عشق او، رنجِ بغایتش دهد
گرچه به عینه داند او، قوم سقیفه را به سَر - حق ز علی بگیرد و، فاطمه را کُشَد به در
آمده پیرِ عاشقی، زنده غدیرِ خُم کند - تا که نه بعد از او کسی، ره به شریعه گُم کند
تا بنهد ز خود به‌جا، باده و ساغر و سبو - باده به عاشقان دهد، چشم علی ز بعد از او
بُرده دل از خدا رُخَش، او به طریقِ دلبری - کُشته به تیغ ابرویش، حور و ملک زِ بربری
بسته به سَر سپیده وُش، زُلفِ تر از پیمبری - آمده تا که خُم کند، پر زِ شرابِ حیدری
تا که بنا کند به خُم، دولتِ عشقِ حیدری - می‌رسد از ره فلَق، خَتمِ رهِ پِیمبَری
مه به دوپاره می‌رسد، او به اشاره می‌رسد - بوسه زنان به مقدَمش، قومِ ستاره می‌رسد
زلفِ دو تا به سَر مَهی، عِطرِ خوشِ سحرگه‌ی - حکم سپیده می‌زند، بَهرِ علی شهنشهی
شورِ شرابِ عاشقی، در سَرِ لاله می‌رود - در طلبِ غدیرِ خُم، دل به حواله می‌رود
عطرِ نسیمِ عاشقی، کرده جهان دوباره پُر - پَر ز فرشته‌ها نِگر، بارِ جهازِ هر شُتر
در طلبِ لقایِ او، حور و ملک ستیزه جو - بارِ شِکَر بریزد از، لعلِ علی به گفت‌وگو
شَه بنشسته کَج کُلَه، او که کند دوپاره مَه - در پی او ز عاشقی، فوجِ مَلَک فِتاده رَه
می‌شِکند سَر از خُم او، باده دهد به مردم او قوم سپیده را کند، مِهر علی تَحَکُّم او
غنچه حجاب تن دَرَد، در تبِ اشتیاقِ او - لاله به کربلا زند، سَر ز شُکوهِ باغِ او
سرو و صنوبرِ سَهی، سجده کند به درگَهی سِکّه سپیده میزند، نام علی شهنشهی
سبزه به خون نشسته از، ژالۀِ چشمِ لاله‌ها - ناوک ِ چشم یاسَمَن، کرده نشان، غزاله‌ها
تِشنه لبِ نگاهِ او، صورتِ قُدسیِّ مَلَک - شانه به موی او زند، ماه خمیدۀِ فدک
صبحِ غدیرِ عاشقی، سر زند از پگاهِ حق - میزند آسمان صَلا، هرچه به‌جُز علی، زَهَق
زلفِ بنفشه می‌دهد، بوی خوشِ تو را علی - بر دلِ خونِ لاله‌ها، نقشِ غمِ تو یا علی
وز لب او خورَد ملک، بادۀِ حق سبو سبو - رازِ درونِ پرده را، جز به علی که گوید او
ژاله چکد ز چشم او، وقت سَحَر سپیده را - سرمۀِ عشقِ فاطمه، کِشته حصارِ دیده را
لاله به اقتدایِ او، نقشِ سقیفه بر دِلَش -اشکِ خدا چکیده تا، خاک علی کند گِلَش
ساقیِ آب سَرمَدی، مستِ میِ محمدی – بانگ الستِ عاشقی، از لب او درآمدی
دل به فریبِ چشم او، رفته به دامِ فتنه‌ها- او که نداده جز خدا، فاطمه را به خون بها
کرده به پا قیامتی، قامت او صنوبری - او که به یک نظر کند، فتحِ قُلاع خیبری
سر زده شمس عاشقی، نورِ خدا از او جلی - مِی ز الستِ عاشقی، می‌چکد از لب ِعلی
کعبه ز هم شکافد از، مُعجزِ مرتضی علی - گشته زمین و هم زمان، مست سبویِ یا علی
سر به عَدَم نِهَد هرآن، ره زِ علی جُدا کند - می‌سِزَد عاشقی اگر، بهر علی خدا کند
خِیلِ مَلَک به گِردِ او، مستِ طوافِ عاشقی - شَهپَر کرده خانه در، قُلۀِ قافِ عاشق
صافِ شرابِ او خورَد، هرکه به جامِ عاشقی - سر زند از نگاهِ او، لاله و یاس و رازقی
یوسفِ رویِ او بَرَد، دل ز قبیلۀِ ملک - بر سر دوش او روان، عرش و سماء و نه فلک
او که دریده کعبه را، وقتِ سپیده پیرهَن - می‌چکد از نگاه او، اشکِ زُلالِ نسترن
باده چکد ز چشم او، از خُمِ کُهنۀ غدیر - دشتِ بنفشه می‌کند، چشم پر آبِ او کویر
قامتِ او کمانِ از، بارِ فراقِ فاطمه -مانده به شهر غم رها، چشم و چراغ فاطمه
کرده تمام هستی‌اش، مهر و صِداقِ فاطمه - جان به خدا نمی‌برد، او به فراقِ فاطمه
بر سر او چه رفته تا، مرگِ خود آرزو کند - با همه قومِ اشعری، مانده که تا، چه او کند
لشکرِ رو کشیده او، غارتِ دیده تا کند - محشرِ عاشقی به پا، جلوۀِ مرتضی کند
دل ز خدا نمی‌بَرَد، جز رخِ مرتضا علی - باده خدا نمی‌خورد، جز به سبوی یا علی
تیغ دودِم به کف جز او، بَر دلِ ما نمی‌زند – غیر علیِ مرتضا، ره ز خدا نمی‌زند
هرکه چشیده جرعه‌ای، از خُمِ بادۀِغدیر- در خَمِ زلفِ حیدری، تا به همیشه او اسیر
خاک مرا به یک نظر، چشم علی چو زَر کند - دیده کِشَم به آتش او، جُز به علی نظر کند
لیلیِ چشم نازِ او، محرم رنج و رازِ او – می‌بَرَد از خدا یقین، دل به سَرِ نمازِ او
مِی ز غدیرِ عاشقی، هرکه خورد سبو سبو - خنجر کینه‌اش برد، تشنه لب از قَفا گلو
هرکه ندارد این توان، تا که به سر کشد سبو - خون بنگر که می‌چکد، چون ز شقایق از گلو
او که سپیده مست او، خلق جهان ز ِهست او - بیعتِ کربلا کند، دستِ علی به دست او
والیِ وادیِ ولا، مورثِ ارث ِکربلا - بر غم و دردِ عاشقی، تا به همیشه مبتلا
تاج ولا به سر نهد، مِی زِ خُمی دگر دهد - او که شمیم زلف او، بویِ خوشِ سَحَر دهد
هست علی نشانه تا، گم نشود رهِ ولا - مرد رهی تو هم اگر، خیز و بیا به کربلا
تا زِخُمِ غدیر او، باده سبو سبو زنی - بر سرنیزه بایَدَت، غرقه به خون گلو زنی
عیدِ غدیر او بُوَد، اوَّلِ را هِ عاشقی - نور ولا زند سَر از، خُم به پگاه عاشقی
تا ‌که به کربلا کِشَد، او تو به ماهِ عاشقی - سر زِ قَفا تو را بُرَد، هَم زِ گناه ِعاشقی
دعویِ حُبّ بر علی، تا بدهد تو را اثر - شیعۀِ حیدری اگر، بر سَرِ نیزه کن تو سَر
وعدۀِ و ما و فاطمه، بر سَرِ نیزه کربلا - هرکه ندارد این به سر، کی بُوَد عاشقِ ولا
از یَمنم صدا زند، غرقه به خون مُنوَری - از چه به‌جا نشسته‌ای؟ شیعه تو گر به حیدری
بوده همیشه شیعه را، رسم و رهِ شقایقی - داغ یمن به سینه‌ها، هست نشان عاشقی
- تا به کجا به سینه‌ها رنجِ فراقِ او بَسی - ای شبِ سردِ بی‌کَسی، می‌شودَم به سَر رَسی
تا شِکُفد به دشتِ دل، یاس و بنفشه، اطلسی – تا که بیاید از فلق، همچو علی مُقدَّسی
بار دگر بیامده، جمعۀِ دیگری وَلی - زلفِ سحر نمی‌دهد، بوی خوشِ گُلِ علی
منتظرم که آید او، در سحری ز آسمان - در قدمش فدا کنم، روح و تن و جهان و جان
تا به کُجا به عاشقان، جور و جفایِ اَشقیا - یوسف گُم زِ چشم ما، فاطمه را قسم بیا
داغ مِنا به سینه‌ها، شور دوباره کرده پا - می‌رسد از رهِ سَحَر، موکبِ سرخِ– کربلا
بوی بنفشه می‌دهد، زلفِ سحر به شوقِ او - می‌رسد از ره آخر آن، گرمِ خدا به گفتُگو
به امید ظهور حضرت یا ر
جمعه دهم مهرماه 1394 – منصور نظری

تعداد بازدید: 1073 ، امتیاز کاربران: 10 (1 نفر) ،    
  

اضافه نمودن به: Share/Save/Bookmark

نظر شما:
نام:
پست الکترونیکی:
نظر
 
  کد امنیتی:
 
امتیاز شما به اين خبر:
   کد امنیتی:
 
 
 
 
© نسخه سوم فرهنگیان نیوز 1391
shoghlorg@gmail.com | info@farhangiannews.ir
پشتیبانی توسط: خبرافزار
Check  Out My Rank On PRTracking.com!
  خبر فوری: گزارش مراسم هفتمین بزرگداشت روز ملی منابع انسانی