فرهنگیان نیوز - تدبیر https://telegram.me/edufarhangian:
آخر ابتکار - تاریخ: ۱۳۹۴/۰۸/۳۰
سینا غلامی-یازده سال از دوران تحصیل من میگذرد و هر چه به جلوتر میروم ضعفهای بیشتری در نظام آموزشی کشور میبینم و این حس آشنایی بین معلمان و دانشآموزان است.هیچ فرقی نمیکند که مقطع دبستان باشد یا دبیرستان،محل تحصیل تهران باشد یا یک روستای محروم در استان لرستان،ضعفهای بزرگی در مهم ترین پایگاه سازندگی کشور یا همان وزارت آموزش و پروش است.یاد گرفتیم که از همان دوران دبستان روزانه 5 ساعت خسته کننده را در مدرسه بدون هیچ تفریحی بگذرانیم و این داستان در خانه هم برای مشق شب ادامه دارد در حالی که در اکثر کشورها علاوه بر آموزش برای تفریح هم برنامه مدوٌن وجود دارد.این قضیه در دوران راهنمایی و دبیرستان هم مطرح است و شدت بیشتری میگیرد. یک دانش آموز دبیرستانی در سطح بسیار بالایی ریاضی، فیزیک، زیستشناسی، شیمی و ... را تعلیم میبیند و دیگر توجهی به سطح بینش اجتماعی و فرهنگی این فرد در جامعه نمیشود و از این حیث سیستم آموزشی دچار ضعف است و زنگهای اغلب کم محتوا و ناکافی پرورشی که هم کوتاه است وهم کم اهمیت نتوانستهاند جای این کمبود را پر کنند. و نمونه بارز این بیتوجهی فرار مغزهاست که در این افراد فقط در بحث علمی رشد کردهاند و توجهی به بینش و سطح تفکر اجتماعی آنها نشده است.ما در اکثر کشورها مشاهده میکنیم که در دوران دبیرستان دروس کاملا اختصاصی شده و یک دانش آموز مثلا فقط درس زیست شناسی را دنبال میکند و کمتر به دیگر علوم پایه میپردازد که آن هم در حد نیاز است اما در ایران همه چهار علوم پایه به یک دانش آموز تعلیم داده میشود بدون توجه به آنکه در آینده همه این مطالب استفاده میشود یا خیر.می توان به جای این آموزش اضافه و کم کاربرد، به دانش آموزان مطالبی آموخته شود که در زندگی به کار میآید و یا میزان آگاهی آنها را بالا برد ولی در کشور این بخش بیشتر مخصوص دانش آموزان رشته علوم انسانی است و این رشته به صورتی در جامعه جا افتاده است که هرکس مثلا در درس ریاضی و ... ضعیف است به رشته علوم انسانی روی میآورد که این موضوع باعث مشکلاتی در آینده نزدیک در کشور میشود.بحث دیگر آن است که آیا همه فارغ التحصیلان دبیرستان باید به دانشگاه بروند؟افراد زیادی هستند که نیازی به حضورشان در دانشگاه نبود اما با بالابردن ظرفیت دانشگاهها و تحصیل این افراد با مدرکهای کم ارزش برای حضور در بازار کار به مشکل برخورد کرده اند. به طور مثال در کشور انگلستان مشاهده میشود که بعد از دوران اجباری تحصیل که تا 16 سالگی است حدود 50 درصد دانش آموزان به تحصیل تکمیلی ادامه میدهند و 50 درصد دیگر آمادگی لازم برای ورود به بازار کار را کسب میکنند و نیز دانش آموزانی که دروه دبیرستان را تمام میکنند که تعداد معقولی هستند به دانشگاه میروند و در بالا ترین سطح آموزش میبینند و بقیه آنها نیز وارد بازار کار میشوند. به لطف این نظام آموزشی در این کشور نه مشکلی در بازار کار بوجود میآید نه سطح علمی پایین است.اینها بخشی از مباحث کلی در نظام آموزشی ایران است که نیاز به یک بازنگری کلی دارد بازنگری که در دولت گذشته دیدیم نه تنها توفیقی حاصل نشد بلکه شرایط را بدتر کرده است.
|