شنبه، 1 اردیبهشت 1403 - 19:34   
  تازه ترین اخبار:  
- اندازه متن: + -  کد خبر: 29717صفحه نخست » اخبار علمی ، فرهنگییکشنبه، 12 اردیبهشت 1395 - 13:37
قرآن در آموزش و پرورش مهجور نبود، اگر ...
  
فرهنگیان نیوز - تدبیر https://telegram.me/edufarhangian:


ده سال گذشت
قرآن در آموزش و پرورش مهجور نبود، اگر  ...
 اشاره
ده سال از گلایه رهبر معظم انقلاب از وزارت آموزش و پرورش درباره مهجوریت قرآن کریم گذشت. ایشان در روز معلم سال 1385 در بیانی کاملاً صریح و شفاف درباره ضرورت توجه متولیان وزارت آموزش وپرورش به قرآن کریم و جایگاه آن در این نهاد تربیتی فرمودند :
« قرآن در آموزش و پرورش حقیقتاً مهجور واقع شده است. علّت این است که در دورانی طولانی، قرآن در آموزش وپرورش ما، به‏ خصوص در آن سنین یادگیری مهجور بوده یا اصلاً وجود نداشته است. بعد از پیروزی انقلاب اسلامی، توقع این بود که یک کارِ کارستانی انجام بگیرد. کارهایی هم شده است، لیکن جای حضور قرآن در دوره‏های گوناگون واقعاً خالی است. باید فکر بشود. امروز خوشبختانه حرکت قرآنی در کشور خیلی خوب است؛ لیکن در آموزش و پرورش باید نهادینه شود. »
شایسته آن بود پس از این فرمایش مقام معظم رهبری، ابعاد مهجوریت قرآن کریم در این نهاد تربیتی، بررسی و راه کارهای مناسب برای تحقق منویات معظم له شناسایی و مورد اقدام و عمل قرار می گرفت. این که وزارت آموزش و پرورش در طول یک دهه گذشته در این مسیر چه اقداماتی را عملی کرده است؟ سخنی است که به اشارت خواهد آمد. برای جلوگیری از بیان صِرف نواقص و آسیب ها، مطالب همراه با ارائه راهکارهای پیشنهادی مطرح می شود.
زنگ خطر
پیامبر اعظم صلّی الله علیه و آله فرمودند :‏
« فَـاِذَا الـتَـبَـسَت عَـلَیـکُـمُ الـفِـتَـنُ، کَـقِـطَـعِ الـلَّیـلِ الـمُظـلِـمِ ، فَـعَـلَیـکُم بِـالـقُرآنِ »
« هرگاه آشوب ها و فتنه های زمانه چون شب تار، شما را فرا گرفت، بر شما باد که به قرآن رو آورید. »
 اصول کافی، ج‏2 ، ص599
این حدیث مشهور که از منابع معتبر شیعه نقل شده، گویای آن است که علی القاعده آموزش ها و فعالیت های قرآنی کشور باید بتواند نسل امروز و فردای کشور را در برابر شبیخون فرهنگی غرب صیانت و هدایت کند. اگر چنین نیست قطعاً اشکالاتی وجود دارد که نیازمند بررسی دقیق و بازنگری و اصلاح برنامه هاست.
در نگاه اول تعدد فعالیت های قرآنی آموزش و پرورش ما را به تحسین وادار می کند، اما وقتی با دقت به مأموریت ذاتی و اسناد تحولی و نیز نتیجه اقدامات و هزینه های انجام شده می نگریم، وضعیت نگران کننده ای را مشاهده می کنیم. چرا که نتایج و شواهد حاکی از سیر نزولی جایگاه و اهمیت توجه به قرآن در آموزش و پرورش حکایت دارد؛ به گونه ای که زنگ های خطر به صدا در آمده اند و این هشدار جدّی است که « درس قرآن در آموزش و پرورش در حال تعطیلی است. »
درست است که پیچیدگی مسایل فرهنگی و هجمه رسانه ای غرب را نباید نادیده گرفت؛ اما سهم علل و عوامل ناشی از سوء مدیریت در عرصه های فرهنگی و به ویژه نظام تعلیم و تربیت را نمی توان نادیده گرفت. چرا که آموزش و پرورش اگر مهم ترین خیمه گاه نظام نباشد، حداقل یکی از مهم ترین هاست. بدیهی است ثبات و اقتدار حکومت و تضمین استقرار کشور در حال و آینده ارتباط زیادی به جایگاه و وضعیت امروز نظام تعلیم و تربیت دارد. به همین دلیل است که آموزش و پرورش در هیچ کجای جهان محمل آمد و شدهای سیاسی و جناحی نیست. زیرا مأموریت آموزش و پرورش از چنان استحکامی و وضوحی برخوردار است که قابل معامله و اغماض نیست.
با کمال تأسف باید اعتراف کرد که وضعیت وزارت آموزش و پرورش در نظام جمهوری اسلامی، بی شباهت به داستان جنگ احد نیست. زمانی که سربازان، موقعیت استراتژیک و سنگر حساس خود را به طمع جمع آوری غنایم رها کردند و آن پیروزی شیرین شده را به شکستی سهمگین مبدل کردند. ( سوره آل عمران، آیه 152 )
وَ لَـقَد صَـدَقَـکُـمُ اللهُ وَعـدَهُ ،
خدا وعده خود را به شما ( در پیروزى بر دشمن در جنگ احد ) تحقق بخشید؛
اِذ تَـحُسّونَـهُم بِـاِذنِـهِ،
در آن هنگام دشمنان را به فرمان او، شکست دادید؛ ( و این پیروزى ادامه داشت)
حَـتّى اِذا فَـشِلـتُم ، وَ تَـنازَعـتُم فِی الـاَمـرِ ...
تا این که سست شدید و ( بر سر رها کردن سنگرها ) در کار خود به نزاع پرداختید.

در میان جایگاه قرآن و آموزش و تدریس آن در آموزش و پرورش بیش ترین لطمه را از افت تحصیلی دیده و می بیند. درسی که در طول 12 سال آموزش داده می شود، ولی نقش اثر بخشی خود را چندان که باید ایفا نمی کند. در بسیاری از مدارس تخلفات گسترده اتفاق می افتد که به صورت آشکارا و پنهان، انزوای تدریجی به دنبال داشته است.
فقدان انسجام اندیشه و عمل و یک پارچگی در فعالیت های قرآنی، نبود نظارت، ارزیابی و سیاست های تشویقی معلمان و مدارس، عدم رغبت معلمان به آموزش و تدریس قرآن در اثر ناتوانی، ورود طرح و برنامه های مغایر با اسناد تحولی و مأموریت های ذاتی آموزش و پرورش، اعمال نظرات مدیران بدون در نظر گرفتن نظرات کارشناسی، همه و همه باعث ناکارآمدی سیستم آموزشی در تحقق منویات رهبر معظم انقلاب و در نهایت مهجوریت هر چه بیش تر قرآن در وزارت آموزش و پرورش می شود.
وزرای محترم آموزش و پرورش
وزارت آموزش و پرورش در طول این ده سال میزبان چهار وزیر محترم بوده است که اغلب ایشان با شعار توجه به جایگاه قرآن کریم در آموزش و پرورش از مجلس شورای اسلامی رأی اعتماد گرفته اند و البته بیش ترین تأثیر را هم در خلق وضعیت موجود داشته اند.
1-    قرآن در وزارت آموزش و پرورش مهجور نبود اگر وزرای محترم آموزش و پرورش، تنها به دلسوزی و اقدام احساسی بسنده نمی کردند و به جای تأمل در وظایف ذاتی این وزارتخانه، اسیر طرح های از پیش برنامه ریزی شده و با منظورهای خاص نمی شدند؛ و این همه منابع مالی و سرمایه های نیروی انسانی را به نام توسعه فعالیت های قرآنی، تلف نمی کردند؛ و با ارائه پیشنهادهای اغلب ناکارآمد، باعث بروز آسیب های فراوان و نیز ایجاد انتظارات بیش از حد در مدارس و معلمان و در نهایت بد بین کردن مردم و جامعه نسبت به عملکردت های قرآنی این وزارت نمی شدند.
سؤالی که مطرح می شود این است که اجرای طرح های عجولانه و پر اشکالی مانند طرح ملی حافظان قرآن، طرح 10 هزار مدرسه قرآنی، طرح نور باران و ... چه ثمره ای برای آموزش و پرورش داشته است ؟ آیا اسناد تحولی را محقق کرده و یا فقط تضعیف مأموریت های ذاتی و تعطیلی کلاس های رسمی قرآن و ایجاد انتظارات نابجا را به دنبال داشته است. ... ؟!
اگر وزیر محترم فعلی به تنها برنامه پیشنهادی خود در « یکپارچه سازی فعالیت های قرآنی وزارت آموزش و پرورش » عمل کنند، و مسیر از پیش هموار شده وزیر پیشین را طی نکنند، آیا بسیاری از آسیب ها و مهجوریت ها قابل رفع نخواهد بود ؟

2-    قرآن در وزارت آموزش و پرورش مهجور نبود اگر فرصت ناب و بی بدیل آموزش قرآن نادیده گرفته نمی شد.
مسئولان فرهنگی کشور در حالی از وضعیت فرهنگی کشور اعلام نارضایتی می کنند که نمی خواهند به بدیهی ترین و مهم ترین مسأله فرهنگی کشور یعنی بی توجهی به آموزش و پرورش فکر کنند. طبق برنامه درسی مصوب، برای هر دانش آموز در طول دوره های تحصیلی  بیش از 870 ساعت زنگ قرآن و حدود 1500 صفحه کتاب درسی تالیف و منظور شده است. این در حالی است که برای همین درس سرانه آموزشی، ساعت آموزشی، کتاب درسی، معلم، رسانه های متعدد و برای معلمان حقوق ماهیانه و نیز دوره های آموزشی در نظر گرفته می شود.
آیا در صورت فعال کردن هریک از این بخش ها و ارتقاء کیفی آموزش و توجه جدّی بر اجرا، نظارت و ارزش یابی و نیز اعمال سیاست های تشویقی، اغلب مسایل قابل حل و نیز پیش بینی و چاره اندیشی نخواهد بود ؟
توجه بیش از حد به کمّی نگری در امور برای ارائه آمارها و گزارش های زیبا ( و البته کم اثر)، کیفیت عملکرد کلاس و مدرسه و نظام آموزشی را دچار آسیب و شکست می کند.
وقتی برای هر دانش آموز در طول شش سال ابتدایی مجموعاً 510 جلسه آموزش قرآن برگزار می شود و برای او حدود 750 صفحه کتاب درسی چاپ می گردد. و وقتی در طول شش سال متوسطه حداقل در مجموع 360 ساعت آموزشی برگزار و حدود 750 صفحه کتاب درسی چاپ می شود، چرا نتایج و برونداد برنامه ها چندان که باید چنگی به دل نمی زند ؟ چرا انس دانش آموزان با قرآن در طول سال های تحصیل نهادینه نمی شود ؟ چرا ...
سؤال : به مدارس اطراف خود نگاهی بیاندازید. آیا در مدارسی که شما سراغ دارید، از ظرفیت ساعات آموزشی استفاده بهینه می شود ؟ آیا مسئولان ( و والدین ) از وضعیت اجرای ساعات آموزشی دانش آموزان با خبر هستید ؟ آیا همین ساعات در صورت احیا و پشتیبانی پاسخ گوی نیازهای آموزشی، تربیتی و فرهنگی کودکان و نوجوانان نخواهد بود ؟ آیا در صورت ترمیم نواقص و مشکلات، اعم از نظارت و پشتیبانی، باز هم باید هر ساله اعتبارات چند صد میلیاری را هزینه تأسیس کلاس ها و دارالقرآن ها و اجرای فعالیت فوق برنامه کرد و باز هم کتاب چاپ نمود ؟!!! آیا به عواقب این کار توجه شده است که بی رغبتی معلمان در آموزش های دینی و تدریس قرآن و طولانی شدن زمان آن و نیز تعطیلی تدریجی کلاس های قرآن معلول چه مسائل و رفتارهایی است ؟ آیا وجود آموزش ها، کلاس ها و محتواهای موازی و متعدد باعث نشده تا از این ساعات برای آموزش دروس دیگر استفاده شود ؟

3-    قرآن در وزارت آموزش و پرورش مهجور نبود اگر وزرای آموزش و پرورش احیای کلاس های آموزش قرآن و اجرای تمام قد مصوبات شورای عالی و نظارت مستمر بر آن ها و اتخاذ سیاست های تشویقی و جلوگیری از اعمال سلیقه و انجام تخلف در این زمینه را خواستار می شدند.

شورای معاونین وزارت آموزش و پرورش
قرآن در وزارت آموزش و پرورش مهجور نبود اگر شورای معاونین وزارت آموزش و پرورش بدون کار کارشناسی اقدام به تصویب و ابلاغ بخشنامه ها و دستورالعمل های مغایر با مصوبات شورای عالی آموزش و پرورش نمی کردند.
برای نمونه فقط به ذکر نام برخی از موارد اشاره می شود :
1-    طرح سامان دهی نیروی انسانی در دو سال گذشته که مدیران و معاونان را به تدریس ملزم کرده است. و درس قرآن عملاً بر خلاف مصوبه 677 شورای عالی که باید توسط آموزگار پایه تدریس شود، به مدیران مدارس سپرده شده است.
2-    جذب 5 هزار مربی قرآن و سپردن تدریس قرآن به ایشان در بسیاری از مدارس برخلاف مصوبات شورای عالی.
3-    راه اندازی ده هزار مدرسه قرآنی در چند سال گذشته و تعطیلی آن پس از دو سال با هزینه میلیاردها تومان بودجه
4-    اجرای طرح ملی حافظان قرآن با هدف تربیت ده میلیون حافظ قرآن و معرفی سه میلیون و دویست هزار نفر حافظ قرآن در طول کمتر از شش ماه و تعطیلی طرح پس از گذشت یک سال
5-    در تقلیل ساعات کاری معلمان با سابقه بیست سال و بالاتر اغلب زنگ قرآن مد نظر و عمل قرار داده می شود. این طرح، اشتباه محرز و مسلمی است که سال هاست درس قرآن را آزار می دهد و مانع اجرای قانون تدریس قرآن توسط معلم پایه است. با توجه به بالا بودن سن و سابقه معلمان، این موضوع از همیشه نگران کننده تر است. شورای عالی باید نسبت به تناقضات مصوبات پاسخگو باشد و راهکارهای لازم را پیش بینی کند.

شورای توسعه فعالیت های قرآنی کشور
4-    قرآن در وزارت آموزش و پرورش مهجور نبود اگر شورای توسعه فرهنگ قرآنی به جای وادار کردن وزارت آموزش و پرورش به اجرای طرح های متعدد و بی ثمر که صرفاً جنبه شعاری و تبلیغی داشته و تا کنون هم ثمری نداشته است؛ از آموزش و پرورش انجام و تکمیل وظایف محوله را که شامل آموزش، ترویج، ارزیابی و تشویق در راستای تحقق اهداف مصوب شورای عالی و مندرج در اسناد تحولی و نیز اهداف آموزش عمومی قرآن بود را خواستار می شد.
با توجه به تزریق بودجه آموزش عمومی قرآن در دو دولت دهم و یازدهم، هزینه های زیادی به نام قرآن در این ارگان انجام شد. اما با کمال تأسف هیچ یک مخاطبا اصلی که وظیفه اصلی تحقق اهداف آموزش عمومی قرآن را بر عهده دارند یعنی معلمان و دبیران قرآن از این اعتبارات نه ریالی بهره بردند و نه اصلاً خبردار شدند. نتیجه آن که پس از گذشت چند سال از تشکیل شورای توسعه فرهنگ قرآنی، بود و نبود کمیسیون آموزش عمومی قرآن برای معلمان و کلاس های قرآن مدارس یکی است.
آیا بهتر نبود در تخصیص اعتبارات به جای پرداختن به امور تأسیسی و سخت افزاری، به آموزش نیروهای انسانی این وزارت خانه که مأموریت و وظیفه ایشان تحقق اهداف آموزش عمومی قرآن است توجه می شد ؟
آیا اگر شورای توسعه فعالیت های قرآنی این وزارتخانه را در یک بازه زمانی حداقل پنج ساله موظف به آموزش و ارتقای صلاحیت های عمومی و حرفه ای معلمان می نمود، امروز نتیجه بهتری نمی گرفت ؟
آیا بدون داشتن نیروی انسانی قابل، انجام هر طرح و برنامه ای بیهوده و بی ثمر نخواهد بود ؟
آیا این ضعف اثر بخشی هر برنامه موفقی را به تدریج ضایع نخواهد داد ؟
تغییرات 180 درجه ای شورای توسعه فرهنگ قرآنی در هر سال، نشان دهنده ناکارآمدی آن است.

کمیسیون آموزش عمومی قرآن کشور
5-    قرآن در وزارت آموزش و پرورش مهجور نبود اگر کمیسیون آموزش عمومی قرآن کشور به جای حضور الصاقی و تحمیلی در آموزش و پرورش و ایجاد مزاحمت در انجام وظایف و افزایش کمیت های غیر اصولی در فعالیت های قرآنی و اتلاف وقت و سرمایه مالی افراد در انجام طرح و برنامه های غیر ضروری و غیر کارشناسی و ایجاد اختلاف در بین بخش های مختلف و ایجاد انتظارات نا معقول در مدارس و بین معلمان
اولاً - جایگاه مناسب و شایسته خود در این وزارت خانه را مشخص کند. در وضعیت فعلی این کمیسیون زیر مجموعه معاونت پرورشی است. در حالی که باید بر کل آموزش و پرورش و مراکز و بخش های مرتبط با آموزش عمومی قرآن تفوق داشته باشد.
ثانیاً – به جای الازم و اجبار مراکز و نهادها به اجرای طرح های متفرقه، ایشان را به اجرای کامل و دقیق وظایف محوله متناسب با مأموریت ذاتی هریک ملزم نماید.
به عنوان نمونه فقط در دوره ابتدایی ( پایه های اول تا ششم ) حدود 400 هزار آموزگار، وظیفه آموزش قرآن به بیش از هفت میلیون نفر دانش آموز را در طول یک سال تحصیلی بر عهده دارند. در پایه اول ابتدایی دو جلسه در هفته و در پایه های دوم تا ششم ابتدایی سه جلسه در هفته.
آیا آموزش و ارتقای معلمان مهم تر است یا تأسیس 10 هزار مدرسه قرآنی ؟ آیا اگر کمیسیون آموزش عمومی آموزگاران دوره ابتدایی را در طول حداقل 5 سال مورد آموزش جدی قرار بدهد و ایشان را در کسب صلاحیت های مشترک و حرفه ای آموزش قرآن یاری نماید، بهترین و مؤثرترین کار نخواهد بود ؟

و باز به عنوان نمونه در طرح ملی حافظان قرآن شاهد اتفاق هولناکی در کشور بودیم که از کنار آن با اغماض عبور شد. به بهانه تربیت ده میلیون حافظ قرآن، بدون هیچ گونه آموزشی در عرض کمتر از شش ماه حدود سه و نیم میلیون نفر دانش آموز از کل کشور به عنوان حافظ قرآن کریم همراه با اسم و مشخصات در سایت معاونت پرورشی معرفی شدند. در حالی که اغلب این دانش آموزان نه تنها حافظ نبودند بلکه حتی روحشان هم از این موضوع خبر نداشت.
این که چه کسانی، با چه منظوری دست به چنین اعمالی زدند و از نام و اعتبار رهبری در این زمینه هزینه کردند و نیز اعتبارات کلان این طرح از کجا تأمین شد و با خاطیان چه برخوردی گردید و برای جلوگیری از تکرار چنین وقایعی چه راهکارهایی ارائه گردید. و آیا امروز هم همان افراد، همان طرح و برنامه ها را البته با نام و شکل دیگری در حال اجرا ندارند ؟!!! خود مثنوی دیگری است.
با این که این نوع برنامه ها مغایر با اسناد تحولی است و سیاست های ابلاغی مقام معظم رهیری، سند تحول بنیادین آموزش و پرورش وظایف را به روشنی بیان کرده است. اما هم چنان فرهنگ تکرار اشتباهات وجود دارد.
بی تردید افراد و جریان های خاص، بیش ترین نقش را در این میان دارند. و از آن سود می برند. تجربه نشان می دهد مهم ترین اشکال در ضعف برخورد با خاطیان است که زمینه و جرأت تکرار خطاها را به قانون گریزان و افرادی که فراقانونی عمل می کنند، فراهم می آورد.
 شورای توسعه فرهنگ قرآنی کشور باید بر اساس مصوبات خود، از هر نهاد و ارگانی مأموریت سپرده شده را به صورت دقیق مطالبه کند به گونه ای که انجام آن به سایر بخش ها و نهادها کشانده نشود. به عنوان مثال اگر وظیفه آموزش و پرورش آموزش روخوانی قرآن کریم تا پایان دوره اول ابتدایی است، تحقق این موضوع نباید به صورت رسمی به سایر مقاطع و یا حتی سایر بخش ها مانند  مساجد و سازمان ها کشیده شود.
عملاً چیزی به نام کمیسیون آموزش عمومی قرآن در آموزش و پرورش وجود ندارد. شورای توسعه فرهنگ قرآنی در حالی وظیفه آموزش عمومی قرآن را از وزارت آموزش و پرورش مطالبه می کند که خود به خطا، تمام اختیارات و اعتبارات را در اختیار معاونت پرورشی قرار می دهد. در صورتی که این معاونت کم ترین سنخیت را چه به لحاظ وظایف و چه به لحاظ کمیت و مخاطب و چه به لحاظ توجه و ورود به موضوعات و سرفصل های آموزشی با اهداف آموزش عمومی قرآن کریم ندارد. همین خطای بزرگ، زمینه بروز آسیب های متعدد در چند سال گذشته را شده است.

شورای عالی آموزش و پرورش
6-    قرآن در وزارت آموزش و پرورش مهجور نبود اگر شورای عالی آموزش و پرورش در نظارت بر اجرای صحیح و دقیق قوانین دچار مسامحه کاری و کوتاهی نمی شد. امروز شاهد ارسال بخشنامه های مغایر با مصوبات آن شورا به مدارس و نقض آشکار قوانین نبودیم.
مانند بخشنامه ساماندهی نیروی انسانی معاونت ابتدایی که دو سال است مدیران و معاونان مدارس را ملزم به تدریس قرآن می کند. در حال که این بخشنامه بر خلاف مصوبات 677 و 841 این شورا است.
و یا نبود هیچ ساز و کاراجرایی و رسمی در شورای عالی آموزش و پروش برای نظارت مستمر بر دروس از جمله تدریس قرآن که سال به سال نور چراغش در حال فروکش کردن و خاموش شدن است.
شورای عالی باید قاطعانه از معاونت های ابتدایی و متوسطه، برنامه مشخص برای نظارت و پشتیبانی مستمر از فعالیت های آموزشی قرآن را مطالبه کند. شورای عالی باید از خودمختاری بخش های مختلف در انجام هرگونه فعالیتی خارج از ضوابط و مصوبات جلوگیری نماید. بسیاری از طرح و برنامه های در حال اجرا نه تنها برخلاف مصوبات شورای عالی است، بلکه بر خلاف مصوبات خود آن مجموعه هاست.
به عنوان نمونه در حال حاضر « طرح نور باران » با داشتن صدها اشکال برنامه ای، ساختاری و محتوایی مغایر با مصوبات همان معاونت پرورشی در حال اجراست.
زمانی که اولویت ها و واجبات ( فرایض ) جای خود را به مستحبات ( فضایل ) و فعالیت های جنبی و شعاری می دهد که اغلب هیچ کمکی به بهبود و ارتقاء وضعیت موجود نمی کند و بلکه در اغلب موارد مغایر با اهداف و اسناد تحولی و برنمامه های مصوب در حال اجراست، نمی توان نتیجه بهتری را انتظار داشت.
نمونه اول : راه اندازی 10 هزار مدرسه قرآنی چه ثمره ای به جز تلف کردن سرمایه های مادی و عمر نیروهای انسانی و شکست برای فرهنگ قرآنی کشور و آموزش و پرورش داشت ؟
چرا باید در یک سیستم و نظام، یک فرد به خاطر داشتن پست مدیریتی، این قدرت را داشته باشد که چنین طرح و برنامه هایی را به نظام آموزشی و پرورشی تحمیل کند و کسی را یارای رویارویی حتّی در حد تذکر به ایشان نباشد. پس شورای عالی آموزش و پرورش در این گونه امور چه وظیفه ای دارد ؟
نمونه دوم : مدارس تخصصی قرآن دوره ابتدایی که قدم مثبت و موفقی در آموزش و پرورش به شمار می رفت و با دستور شورای عالی آموزش و پرورش تشکیل و راه اندازی شده بود، چرا در عمل تعطیل و به حال خود رها شده است. چرا طبق ضوابط عمل نمی شود و تکلیف روشن نمی گردد. این امور مشخص که در درون سیستم قابل حل و فصل است.
نمونه  سوم : معاونت پرورشی به جای پرداختن به اموری مانند برگزاری « مسابقه شکوفه های قرآنی » که در اصل و تا کنون وظیفه سازمان اوقاف و امور خیریه ( وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی ) بوده است و به دلیل بالا بودن سطح مسابقات، حتی نیم درصد از دانش آموزان کشور را هم شامل نمی شود، به برگزاری هر چه بهتر مسابقات آن هم نه فقط حفظ و قرائت، بلکه در رشته های روخوانی، روان خوانی، مفاهیم و حفظ نسبی قرآن می پرداخت تا اهداف اسناد تحولی سریع تر و بهتر محقق می شد.

سوال : آیا مسابقات قرآنی وزارت آموزش و پرورش با مسابقات ( شکوفه های قرآنی ) سازمان اوقاف و امور خیریه ( وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی ) که دانش آموزان زیر 16 سال را شامل می شود، باید یکی می شد ؟
جواب : مسلماً خیر؛ زیرا اولاً مأموریت ذاتی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی یک مأموریت تبلیغی و ترویجی است. و مسابقات در آن مجموعه فرهنگی موضوعیت دارد اما مأموریت وزارت آموزش و پرورش یک مأموریت آموزشی و تربیتی است. پس مسابقات دانش آموزی در این نهاد طریقیت دارد و این آموزش است که موضوعیت دارد و مسابقات و فعالیت های تکمیلی برای تقویت فرایند آموزش است.

نمونه سوم : کاش به جای اعمال مدیریت وزیر سابق در جذب 5000 نفر از افراد به نام « مربی قرآن » که بلاتکلیفی چند ساله ایشان و سپس واگذاری این افراد به بخش های گوناگون مانند معلمی در دوره ابتدایی و سمت های اداری، زمینه ای فراهم می شد تا این افراد از مجاری قانونی در حوزه نظارت بر حسن اجرای برنامه درسی قرآن, دوره های لازم را سپری می کردند و در این زمینه به کار گرفت می شدند. اما این تصمیمات خلق الساعه و شکست های بعدی پیامدهای منفی طولانی مدتی را بر آموزش و پرورش گذاشته که کم ترین آن سلب اعتماد مردم از مدیران و برنامه ریزان است.
7-    قرآن در وزارت آموزش و پرورش مهجور نبود اگر هر بخش به وظیفه خود عمل می کرد؛ تا آموزش روخوانی از دوره پیش دبستانی شروع نشود و تا فوق لیسانس ادامه پیدا نکند و در آخر هم مهارت مورد انتظار تأمین نگردد. صلاحیت های مشترکی مانند روخوانی و روان خوانی نه تنها در آموزش و پرورش انتظارات برنامه ریزان را تأمین نمی کند؛ بلکه علی رقم همه فعالیت هایی که بخش های مختلف مانند مرکز آموزش نیروی انسانی، معاونت پرورشی و دارالقرآن ها در داخل آموزش و پرورش و سایر ارگان ها در خارج از آموزش و پرورش هم رضایت بخش نیست.  
8-    قرآن در وزارت آموزش و پرورش مهجور نبود اگر آموزش و پرورش موظف می شد تا در زمان معین به وظیفه آموزش عمومی قرآن خود عمل کند تا دیگر بخش ها مجبور به تکرار آن نباشند و بلکه در راستای ارتقاء آموزش قرآن در جامعه قدم بردارند.
9-    قرآن در وزارت آموزش و پرورش مهجور نبود اگر قوانین مصوب شورای عالی آموزش و پرورش مانند ساعات رسمی آموزش قرآن ( سه زنگ در هفته ) به آسانی در اکثر مدارس به یک یا دو زنگ تقلیل پیدا نمی کرد و به جای آن ریاضی تدریس نمی شد.  
10-    قرآن در وزارت آموزش و پرورش مهجور نبود اگر به جای تجمیع ساعات قرآن در یک روز و خسته کردن دانش آموزان، طبق مصوبه شورای عالی آموزش و پرورش، در سه روز با فاصله معین و آن هم ترجیحاً زنگ اول یا دوم آموزش داده می شد.
11-    قرآن در وزارت آموزش و پرورش مهجور نبود اگر بر سر نخواستن درس قرآن توسط آموزگار، دبیر غیر مرتبط، معلمان دارای تقلیل ساعات کار، مربیان قرآن ، مدیر و معاونان و خلاصه هرکس که ساعات اضافی دارد و برای پرکردن ساعت باید قرآن تدریس کند، دعوا و شکایت نمی شد.
12-    قرآن در وزارت آموزش و پرورش مهجور نبود اگر به جای تعطیلی نظارت و ارزش یابی آموزشی و از بین بردن معلمان راهنمای شهری و روستایی در سال های گذشته، این بخش احیا و مورد حمایت قرار می گرفت تا انگیزه و تلاش آن دسته از معلمان و مربیان علاقمند تدریس قرآن رفته رفته به سردی نمی گرایید و از بین نمی رفت.
13-    قرآن در وزارت آموزش و پرورش مهجور نبود اگر طبق قانون شورای عالی آموزش و پرورش هر طرح و برنامه قرآنی ابتدا به تصویب و تایید این شورا می رسید تا در صورت داشتن اعتراض و انتقاد معلوم می شد چه کسی باید پاسخگو باشد، شورای عالی یا وزیر سابق که دیگر در آموزش و پرورش نیست.  
14-    قرآن در وزارت آموزش و پرورش مهجور نبود اگر هر طرح و برنامه قرآنی پس از تایید نظرات کارشناسی و اخذ مجوزهای قانونی ابتدا به صورت آزمایشی اجرا و سپس نسبت به اجرای سراسری آن اقدام می شد. در سال های اخیر این رویه سازمان پژوهش به دلیل اعمال مدیریت اشخاص کنار گذاشته شده و همین مسئله موجب بروز اختلاف نظرهای زیادی بین کارشناسان و مدیران شده است.

اسناد تحولی
15-    قرآن در وزارت آموزش و پرورش مهجور نبود اگر تحقق اسناد تحولی مبنای عمل قرار می گرفت و نه مصالح افراد و جریان های حاکم؛ و از اجرای هرگونه طرح و برنامه مغایر یا موازی جلوگیری می شد. امروز چه کسی بر اجرای اسناد تحولی نظارت می کند ؟ باید غم این همه مشکلات را به چه کسی گفت ؟ مجریان باید از کجا بر اجرای صحیح اسناد تحولی اعتماد پیدا کنند؟ معلوم نیست!
در سه سند تحولی وزارت آموزش و پرورش شامل سیاست های ابلاغی مقام معظم رهبری، سند تحول بنیادین و سند برنامه درسی ملی
اهداف آموزش عمومی قرآن ( مصوب شورای توسعه فرهنگ قرآنی کشور ) شرح وظایف و مأموریت های این وزارت خانه به روشنی بیان گردیده است. اما این که چرا به جای تحقق اهداف و کیفیت بخشی به آن ها، همواره با گسترش کمیت ها، از کیفیت برنامه های درسی و فعایت های رسمی کاسته می شود، جای بسی تعجّب و شگفتی است.
16-    قرآن در وزارت آموزش و پرورش مهجور نبود اگر پس از گذشت چهار سال از تصویب اسناد تحولی، مغایرت های اسناد که به دلیل تولید موازی به وجود آمده بود، برطرف می شد. تا زمینه اختلاف نظرات را کاهش می داد.
اسنادی که در نگاشت های اولیه صحیح بود، اما در اثر نفوذ افراد و جریان های خاص به گونه ای دیگر آن هم به صورت ناگهانی به تصویب رسیده و ارائه گردیده است.
مانند اهداف آموزش عمومی قرآن که چشم انداز آن در مرحله تصویب و بدون کارشناسی به تصویب رسیده و با سایر مفاد تناسب و سنخیت ندارد. و یا در سند برنامه درسی ملی موضوع تلفیق دروس دینی و قرآن در مرحله نهایی به سند تحمیل شده است. این امر با نگاشت های پیشین تناسب و سنخیت ندارد و در صورت اجرا نگران کننده است.

مرکز آموزش و ارتقای نیروی انسانی
17-    قرآن در وزارت آموزش و پرورش مهجور نبود اگر معلمان مدارس از آموزش های لازم به اندازه کافی بهره مند می شدند.
سال هاست که آموزش معلمان، فاقد حداقل کارآیی لازم است.
مشکلاتی که دوره های آموزشی را تهدید کرده و اثر بخشی آن را ناچیز می کند فراوان است. و متاسفانه در طول این سال ها هم به قوت خود باقی است. انتخاب نامناسب نیروهای واجد شرایط و شایسته برای تأمین مدرس کشوری؛ اختصاص ساعات آموزشی ناکافی برای آموزش آنان؛ تعداد بیش از اندازه افراد حاضر در کلاس های آموزشی، که مانع اجرای کارگاهی کلاس ها شده و کیفیت را تا حد زیادی کاهش می دهد؛ قبولی همه افراد شرکت کننده به دلیل کمبود امکانات و شرایط ارزیابی و ... به علت ضعف سیستم موجود؛ تنها بخشی از دلایل ناکارآمدی دوره های تأمین مدرسی و نیز آموزش معلمان است.
در آموزش و پرورش حدود یک میلیون نفر معلم مشغول تدریس هستند که نیمی از ایشان در دوره ابتدایی فعالیت می کنند. اغلب این افراد در خواندن روان قرآن کریم دچار اشکال هستند و در عین حال آموزش قرآن مدرسه را هم به عهده دارند.
18-    قرآن در وزارت آموزش و پرورش مهجور نبود اگر مرکز نیروی انسانی برای مدیران مدارس دوره های نظارت و ارزش یابی از دروس مخصوصا درس قرآن را پیش بینی می کرد تا این امر خطیر به بهانه سر رشته نداشتن مدیر مدرسه مورد غفلت قرار گیرد. و یا مربیان و افرادی که به هر دلیل به آموزش قرآن می پردازند حتماً صلاحیت ایشان مورد تایید مراجع ذی صلاح قرار گرفته باشد و در صورت نیاز به شرکت در دوره های آموزشی مؤثر فراخوانده شوند.

معاونت پژوهشی
19-    قرآن در وزارت آموزش و پرورش مهجور نبود اگر هر یک از فعالیت های قرآنی آموزش و پرورش پیوست پژوهشی داشت تا معلوم شود بر اساس کدام نظریه و دیدگاه علمی و پژوهش میدانی به این روش و طرح و برنامه رسیده شده است؟
با آن که معاونت پژوهشی این وزارت خانه در ارائه آثار و منابع پژوهشی در زمینه آموزش قرآن موفق و پیشرو بوده و نیز در تهیه و تولید اسناد تحولی و ونابع آموزشی و کتب درسی مهم ترین نقش را داشته، در حال حاضر اغلب طرح و برنامه های قرآنی در وزارت آموزش و پرورش از اعتبار علمی قابل قبولی برخوردار نیست و تنها بر اساس سلایق و علایق افراد و جریان ها بنا نهاده شده است.
20-    قرآن در وزارت آموزش و پرورش مهجور نبود اگر پژوهش های متعددی که در قالب ارزش یابی ها، بروندادها، پایان نامه ها و ... از سوی افراد حقیقی یا حقوقی انجام شده است، کار بست پژوهشی داشت و مورد استفاده سایر معاونت ها و دفاتر ستادی قرار می گرفت. مدیریت های فعلی این قدرت را دارد که در مقابل کاربست های پژوهشی به راحتی مقاومت کند و نسبت به آن ها بی توجه باشد.

معاونت آموزشی
21-    قرآن در وزارت آموزش و پرورش مهجور نبود اگر به اجرای برنامه ها تا حصول نتیجه توجه می شد. بررسی ها و تجارب عینی نشان می دهد برنامه های درسی و آموزشی به دلیل عدم نظارت صحیح و دقیق و مستمر به صورت تمام قد و کامل اجرا نمی شوند. همین مسئله در شکاف آموزشی موجود بین اهداف قصد شده و اهداف کسب شده به خوبی نمایان است.
22-    قرآن در وزارت آموزش و پرورش مهجور نبود اگر سیستم ارزش یابی دقیق نسبت به شناسایی و تشویق افراد و مدارس و مناطق موفق در امر آموزش عمومی قرآن و فعالیت های قرآنی طبق برنامه ریزی و اجرای دقیق و نظارت مستمر اقدام می کرد. در حال حاضر ملاک های ارزیابی و تعیین افراد نه بر اساس کیفیت کار بلکه متناسب با مدارک و مسائل کمی است.

معاونت پرورشی
23-    قرآن در وزارت آموزش و پرورش مهجور نبود اگر حوزه ستادی ( یعنی وزیر محترم و شورای معاونان وزارت آموزش و پرورش، شورای عالی آموزش و پرورش، شورای توسعه فرهنگ قرآنی و سایر مدیران عالی ) دچار این خطای اساسی نمی شدند که آموزش و فعالیت های قرآنی یعنی معاونت پرورشی و معاونت پرورشی است که عمده ترین برگزار کننده فعالیت های قرآنی و فرهنگی است.
در صورتی که با یک نگاه اجمالی به میزان فعالیت ها، تعداد تولیدات بسته های آموزشی و تیراژ آن ها و ساعات آموزشی و تعداد مخاطبان و نیز اثر بخشی آن ها، آیا سهم معاونت پرورشی کمتر از حوزه های دیگر نیست ؟!!
آنچه که این وضعیت را باعث شده مشخص نبودن مأموریت ذاتی و اصلی معاونت پرورشی است که به او این اجازه را می دهد. و الّا آموزش عمومی قرآن در وهله اول در حوزه اهداف و برنامه های معاونت پژوهشی به عنوان برنامه ریز آموزشی و درسی است و در وهله دوم با معاونت آموزشی است که وظیفه اجرای کامل و مستمر و نیز نظارت بر حسن اجرای برنامه های درسی را بر عهده دارد. و در وهله سوم معاونت پرورشی است که وظیفه تبلیغ و ترویج برنامه های آموزشی و تربیتی را بر عهده دارد.
سوال : با توجه به این که وظیفه برنامه ریزی درسی و آموزشی با معاونت پژوهشی است و اجرای آن با معاونت آموزشی؛ و اگر معاونت پرورشی در حوزه آموزش و برنامه درسی وظیفه تبلیغی و ترویجی ندارد، پس چرا کمیسیون آموزش عمومی قرآن به این معاونت سپرده شده است ؟!!! و اگر وظیفه دارد، پس چرا با وجود مسئولیت آموزش عمومی قرآن در سال های اخیر، تا کنون کاری نکرده است ؟
24-    قرآن در وزارت آموزش و پرورش مهجور نبود اگر به جای راه اندازی 10 هزار مدرسه قرآنی و تلف کردن سرمایه های مادی انسانی در این راه، به تجهیز امکانات درسی مانند لوحه آموزشی، لوح فشرده و ضبط پخش صوت قرآن و ... حداقل در مدارس محروم روستایی می کردند.
25-    قرآن در وزارت آموزش و پرورش مهجور نبود اگر به جای اجرای طرح ملی حفظ قرآن - که در عمل، مطالبه رهبری در خصوص تربیت ده میلیون حافظ قرآن را در مقابل اسناد تحولی قرار می دهد - به اجرای سیاست های ابلاغی رهبر معظم انقلاب همّت می گماشت، مقبول تر و معقول تر نبود ؟
آیا اگر به جای ارائه آمار سه میلیون و دویست هزار نفری دانش آموزان حافظ قرآن در سایت معاونت پرورشی که البته با تهدید و وعده و وعید در ادارات آموزش و پرورش استان ها و مناطق اتفاق افتاد، از فضا و ساعات آموزش قرآن برای حفظ پیام های قرآنی و سوره های پرکاربرد که در کتاب های درسی آمده است، بهره می جستند، مناسب تر نبود ؟
26-    قرآن در وزارت آموزش و پرورش مهجور نبود اگر مانند دهه های اول انقلاب، مدارس محروم و روستایی کشور در تخصیص اعتبارات و طرح و برنامه های حمایتی در اولویت بودند. نه این که از اعتبارات موجود نه تنها ریالی برای حمایت از این مدارس در زمینه رشد و توسعه آموزش های قرآنی کمک گرفته نمی شود، بلکه با چنین فکری هم موافقت و همراهی لازم صورت نمی گیرد. بررسی طرح و برنامه های بی شمار چند سال اخیر به خوبی بیانگر این نکته است.

از حرف تا عمل
27-    قرآن در وزارت آموزش و پرورش مهجور نبود اگر عزم جدی و ملّی در رفع مهجوریت قرآن کریم در مسئولان و مدیران این وزارتخانه دیده می شد. تجربه نشان می دهد کارهای متفرقه، سلیقه ای و مقطعی هرگز پاسخ گوی منویات رهبر معظم انقلاب در انجام « کار کارستان » نبوده است، تا جای خالی قرآن در آموزش و پرورش را پر کند.
آیا به راستی مدیران محترم آموزش و پرورش می توانند بگویند در راستای لبیک گویی به رهبر انقلاب کار کارستانی کرده اند و قرآن را از مهجوریت خارج کرده اند ؟ و یا همواره گناه را به گردن دولت های قبلی می اندازند. و از آن جا که دولت های پیشین همواره در یک حاشیه امن قرار دارند، هر کس به خود اجازه انجام هر نوع سلیقه کاری را می دهد ؟
28-    قرآن در وزارت آموزش و پرورش مهجور نبود اگر مدیران آموزش و پرورش بدون نظر و امضای متخصصان و کارشناسان علمی و نیز کاربست نتایج پژوهشی، دست به اقدام و عمل نمی زدند.
 
29-    قرآن در وزارت آموزش و پرورش مهجور نبود اگر مدیران مدارس به جای سفارش به معلمان برای دادن نمرات بالا در درس قرآن و یا اختصاص ساعت درس قرآن به سایر دروس، بر امر آموزش معلم نظارت دقیق و مستمر داشتند و بی سوادی قرآنی دانش آموزان کشور را تحمل نمی کردند. و در صدد تحقق هدف کسب سواد قرآنی توسط دانش آموزان بر می آمدند.

نتیجه کار
30-    قرآن در وزارت آموزش و پرورش مهجور نبود اگر باور داشتیم که امروز دقیقاً نتیجه کشته گذشته را درو می کنیم و با برنامه ریزی ها و رفتار آموزشی گذشته، نباید بیش از این انتظار موفقیت داشته باشیم.
جایی که مدیران کشور به کمیت ها و آمارهای فریبنده دلخوشند و برایشان مهم نیست که در مدرسه و کلاس درس چه اتفاق می افتد، آیا آن ها از امکانات و شرایط آموزشی صحیح برخوردارند و یا به دلایلی چون نداشتن امکانات اولیه چون لوحه و سی دی و یا آشنا نبودن با روش های صحیح تدریس، همواره از آموزش قرآن وحشت دارند ؟
تعدد دروس و حجم کتاب های درسی و کمک درسی از یک سو و انتظارات اولیای دانش آموزان از معلمان در توجه بیش تر به دروس پایه ( ریاضی، علوم تجربی و ... ) از سوی دیگر و ناتوانی معلم در اثر سوء مدیریت در سال های گذشته، از جمله آسیب هایی هستند که باعث می شوند معلم به راحتی ساعات آموزش قرآن را به دروس دیگر اختصاص دهد.

سخن پایانی
ده سال قبل مقام معظم رهبری از مهجوریت قرآن گله داشتند و ما گوش نکردیم و روزگار گذشت.
نمی دانم سخن آن روز رهبری، حرف دل امام زمان عجل الله تعالی فرجه الشریف هم هست یا نه ؟
اما من از روزی می ترسم که رسول اکرم صلی الله علیه و آله قرآن را دست می گیرند و از امت خود در مهجوریت قرآن این گونه شکوه می نمایند که : « یـا رَّبِ اِنَّ قَومِ اتَّـخَـذوا هـذَا الـقُرآنَ مَهـجورًا » ( سوره قرقان / آیه 30  )
و ما آن روز، مخاطب پیامبر اعظم و این آیه شریف باشیم.
و السلام
اردیبهشت 1395

با احترام و عرض ارادت
رضا نباتی
کارشناس آموزش قرآن دفتر برنامه ریزی و تألیف کتب درسی
و مؤلف کتاب های درسی قرآن

وبلاگ فرهنگ آموزش قرآن         QURAN-EDU.BLOGFA.COM

nabati50@yahoo.com

تعداد بازدید: 770 ، امتیاز کاربران: 0 (0 نفر) ،    
  

اضافه نمودن به: Share/Save/Bookmark

نظر شما:
نام:
پست الکترونیکی:
نظر
 
  کد امنیتی:
 
امتیاز شما به اين خبر:
   کد امنیتی:
 
 
 
 
© نسخه سوم فرهنگیان نیوز 1391
shoghlorg@gmail.com | info@farhangiannews.ir
پشتیبانی توسط: خبرافزار
Check  Out My Rank On PRTracking.com!
  خبر فوری: گزارش مراسم هفتمین بزرگداشت روز ملی منابع انسانی