فرهنگیان نیوز - تدبیر https://telegram.me/edufarhangian:
گروهی از معلمان ایرانی در یک سفر ١٠ روزه از نزدیک با نظام آموزشی فرانسه آشنا شدند. این افراد که با هزینه شخصی و توسط یکی از موسسههای پژوهشی به این سفر اعزام شده بودند در نشستی تجربه خود را دراختیار تعدادی از فرهنگیان علاقهمند گذاشتند.
به گزارش فرهنگ امروز به نقل از روزنامه اعتماد؛ گروهی از معلمان ایرانی در یک سفر ١٠ روزه از نزدیک با نظام آموزشی فرانسه آشنا شدند. این افراد که با هزینه شخصی و توسط یکی از موسسههای پژوهشی به این سفر اعزام شده بودند در نشستی تجربه خود را دراختیار تعدادی از فرهنگیان علاقهمند گذاشتند، در این نشست که در محل سالن اجتماعات موسسه روایت برگزار شد چند نفر از گروه ٢٥ نفره این سفر گزارشی را ارایه دادند که این گزارش توسط فرزانه دشتی یکی از اعضای مدیریت سایت سازمان معلمان تهیه و تنظیم شده و در این سایت به آدرس www. iranto. ir آورده شده است که به جهت اهمیت مطالب مطرح شده در این گزارش آن را تقدیم مخاطبان صفحه مدرسه اعتماد میکنیم و منتظر ارایه نظرات و دیدگاههای علاقهمندان به حوزه آموزش و پرورش هستیم.
بازدید از یک مدرسه راهنمایی
مهین اربابی، یکی از فرهنگیان حاضر در این سفر علمی- آموزشی ضمن ارایه گزارشی گفت: در پی سفر یک هفتهای به کشور فرانسه در فوریه ٢٠١٦ با مدیریت پژوهشکده روایت برای آشنایی با سیستم آموزشی و اصلاح آن سیستم، یک هیات ٢٥ نفره از فرهنگیان آموزش و پرورش از مدرسه راهنمایی teofilgotei بازدید کردند. لازم به ذکر است که برنامه این بازدید توسط آکادمی ورسای صورت گرفته است. این مدرسه به نام یک رماننویس قرن نوزدهم فرانسه نامگذاری شده است. نخستین سخنران یکی از بازرسین آموزشی مدارس بود که ایشان شرحی از اهداف آموزشی و اصلاحاتی که در آن ایجاد شده را ارایه کردند. کلا آموزش در فرانسه به چهار مرحله تقسیمبندی میشود، دوره اول پیشدبستانی که اختیاری و رایگان است، از ٢ الی ٥ سال دانشآموز مورد پذیرش قرار میگیرد و هدف آن، ارتقای توانمندیهای کودکان در جهت شکلدهی به شخصیت اجتماعی آنان است. این مدارس توسط شهرداریها احداث و اداره میشود. دوره دوم کودکان در فرانسه آمادگی را در سن ٥ سالگی شروع میکنند و از ٦ سالگی وارد دوره ابتدایی میشوند. در این دوره در فرانسه آموزش پایه شروع شده و دانشآموز با خواندن و نوشتن و ریاضیات آشنا میشود. همچنین کودکان با یک زبان خارجی که معمولا انگلیسی است و تکنولوژیهای مدرن مانند کامپیوتر آشنا میشوند. دوره سوم یک دوره چهار ساله است که برای کلیه دانشآموزان نیز اجباری بوده و به تحکیم دانستهها پرداخته میشود و در پایان به آنان مدرک سیکل ارایه میشود. دوره چهارم در این مقطع دانشآموز به تعیین رشتهها پرداخته و دو انتخاب در پیش دارد. تحصیل در مقطع متوسطه عمومی و اخذ مدرک دیپلم یا شاخههای فنی و حرفهای و اخذ مدرک BEP یا CAP است.
آنچه در ١٦ سال میآموزند
اربابی در ادامه گزارش خود گفت: بهطور کلی برای دانشآموزان در پایان ١٦ سالگی، کسب دانستهها، ارزیابیها و فرهنگها بین تمام دانشآموزان مشترک است. گرچه قبلا در فرانسه نخبهگرایی هدف بود ولی سعی بر تحصیل عمومی جایگزین شد و هدف بر این شد که وقتی دانشآموز وارد جامعه میشود، در ساختن آن نقش بازی کند. یکی از اهداف اصلی کاربرد شیوه علمی در آموزش است. این شیوه با ذهن تحلیلگر همخوانی دارد. مسوولیتپذیری، شخصی و عملی است. آشنایی دانشآموز با فرهنگهای دیگر، باعث میشود پیشفرضهای شخص زیرسوال رفته و در رابطه با فرهنگهای دیگر، درک فضای جغرافیایی و سیر تاریخی مد نظر گرفته شود. در این سیستم آموزشی چند نکته قابل ذکر است؛ یکی اینکه تمام برنامهها از دیدگاه دانشآموز نوشته شده است، دوم برنامههای سالانه به دوره تبدیل میشود و سوم اینکه هر پایه مشترک، یک مرجع واحد برای تمام سطوح کاربرد دارد و چهارم اینکه در هیچ بخشی یک رشته بهخصوص مدنظر قرار نگرفته و تمام رشتهها دخیل هستند نکته پنجم این است که هر چند کسب این تواناییها تدریجی است، ولی وقتی به آخر پایه مشترک میرسیم، باید بر تمامی این موارد تسلط داشته باشد، نکته ششم اینکه ارزشگذاری جنبه تنبیهی ندارد. صرفا برای شناسایی توانایی یا عدم توانایی دانشآموز است. همزمان میدانیم دانشآموز چه کسب کرده و نیاز به چه آموزش دیگری دارد.
سفری با اهداف فرهنگی و علمی
حیدرنیا از مسوولان موسسه در این نشست ضمن اشاره به اهداف برگزاری سفرگفت: هر چند در کشورمان گروههای فرهنگی دیگری نیز اقدام به بازدید از کشورهای پیرامونی یا اروپایی داشتهاند اما هدف موسسه روایت از این سفر فرهنگی صرفا بازدید از مدارس نبوده است بلکه ایجاد ارتباط دوطرفه مدنظر بوده و در حاشیه گفتوگوها بازدید از مدارس نیز گنجانده شده است، آکادمی ورسای در نوبت دوم سفر فرهنگی به فرانسه با توجه به تجربه گذشته سفرمان بهصورت رسمیتر و جدیتر میزبان گروه موسسه روایت بود، آکادمی درخواست داشت که وزارت آموزش و پرورش ما بهطور رسمی از این برنامهها حمایت کند زیرا بخشی به عنوان بخش بینالملل آموزش و پرورش در فرانسه موظف به میزبانی گروههای خارجی است و در صورتی که این دیدارها با هماهنگی آموزشوپرورش ایران انجام شود امکانات بیشتری در اختیار بازدیدکنندگان قرار خواهد گرفت.
نزدیک به نیمی از دانشآموزان
خارج از سیستم رسمی آموزش میبینند
حیدرنیا، نماینده پژوهشکده روایت در نشستی که برای ارایه گزارش سفر در محل سالن اجتماعات این موسسه برگزار شد در بخش دیگری از سخنان خود گفت: همواره تاکید براین بوده که نظام حاکم در فرانسه لاییسیته است و با نظامهای سکولار تفاوت دارد و در واقع سختگیرتر هستند. وزارت آموزش ملی فرانسه تابع قانون اساسی است که لاییک است. نکته قابل توجه دیگر تحصیل حدود نیمی از دانشآموزان یعنی نزدیک به ٤٥درصد خارج از سیستم رسمی موجود بود. با توجه به پوشش فرهنگی گسترده کلیساها آنها در مدارس کلیسایی تحصیل میکنند. خیلی از خانوادهها به ویژه در شهرستانها یعنی خارج از پاریس بچههایشان را به مدارس کلیسایی میفرستند که در آنجا علاوه بر آموزش دینی سایر مباحث آموزشی نیز تدریس میشود و برخی والدین فرانسوی معتقدند که این نوع مدارس از کیفیت بهتری نسبت به مدارس دولتی برخوردارند. البته با وجود اینکه این مدارس خصوصی محسوب میشوند اما غالبا رایگان هستند. در این مدارس فرصت مطالعات دروس بیشتر و از جمله زبان لاتین مهیا است. به همین دلیل خیلی از کنشهای جامعه فرانسه تحت تاثیر این دوگانگی نظام آموزشی است. برای نمونه میتوان به راهپیمایی گسترده میلیونها فرانسوی در سال ٢٠١٣ اشاره کرد که عدهای در اعتراض به گستردگی قوانین همجنسبازان و عدهای هم در حمایت از این قوانین دست به راهپیمایی زدند. یعنی این دوگانگی را میتوان هم در سیستم آموزشی و هم در شهروندان تربیت شده در این سیستم مشاهده کرد.
درسی که نظام آموزشی فرانسه
از حملات داعش گرفت
دکتر روحبخش، یکی از حاضران در این سفر هم با تاکید بر مشاهدات خود از سفر گفت: در بازدید از آکادمی ورسای چند نکته به نظر قابل ذکر است آنچه در نظام آموزش و پرورش فرانسه قابل مشاهده بود کمرنگ بودن سیطره نگاه ایدئولوژیکی است، هر چند هیچ سیستم آموزشی نمیتواند بدون نگاه ایدئولوژیک باشد اما اندازه آن متفاوت است مثلا در کشورهای کمونیستی این سیطره خیلی پر رنگ است و ماموریت انتقال نگاه سیاسی حکومت را دارد ولی در نظام آموزشی فرانسه این نوع نگاه کمرنگ بود. نکته دیگر سخنان معاون مدرسه مورد بازدید بود که با اشاره به ترورهای داعش توجه بیشتر به فرهنگهای مختلف جهان را امری مغفول در فرانسه قلمداد کرده و به طرحی اشاره کرد که در نظام آموزشی فرانسه تحول گستردهای باید ایجاد شود و توجه کمتری به نگاه سکولار شده و به دانشآموزان یاد داده شود که فرهنگهای مختلف چه تاثیراتی دارد و همچنین خالی الذهن بودن نسبت به ادیان مانع دیگر است، در این صورت اگر در معرض تبلیغات امثال داعش قرار بگیرند جذب این گروهها به راحتی نخواهند شد. آمارها حکایت از این دارد که بخش عمدهای از داعش از کشورهای اروپایی بوده و دانشآموختگان مخصوصا رشتههای مهندسی و بعد پزشکی هستند. در آسیبشناسیای که انجام دادند به این نتیجه رسیدند که به فرهنگ سایر کشورها توجه کنند. با توجه به اینکه به هر چیزی که نشان از مظاهر دینی بودن دارد در نظام آموزشی فرانسه ممانعت به عمل میآید این سوال باقی میماند که چگونه میتوانند به فرهنگ سایر کشورها بدون در نظر گرفتن دین غالب در آن فرهنگ و کشور بپردازند؟
مشکلات آموزش و پرورش شبیه مشکلات ایران است اما اصلاحات را
خیلی وقت است آغازکردند
در بخش دیگری از این نشست دکترسیدمحمد مرد، یکی دیگر از اعضای گروه علمی و پژوهشی گفت: هر سیستمی یک ارتباط منطقی و طبیعی با سیستمهای بالادستی خود دارد. برای شناخت نظام تعلیم و تربیت فرانسه باید با فرهنگ و مردم کشورشان آشنا باشیم. یک سیستم کوچک درون سیستم بزرگتر است و به همین جهت مدارس جدای از حاکمیت نیستند، چند مفهوم در این مدت مد نظرم بود. معماری نخستین مفهومی بود که در این سیستم نظر مرا جلب کرد. در پاریس معماری بهگونهای است که انسان را به فکر وامیدارد، دیگر مفهوم غرور فرانسوی است آنها چون خود را مبنا میبینند خیلی محافظهکارانه حرکت میکنند. آموزش و پرورش فرانسه نسبت به سایر حوزههای اقتصاد و سیاست و غیره حوزه ضعیفتری دارد. خودشان هم روی رفورم که از سال ٢٠١٣ شروع کردند تاکید داشتند. الگوی آموزشی ما و فرانسه شبیه است و مشکلات ما را دارند. اصلاح سیستم نخبهگرا، جدی گرفتن آموزش پایه، توجه به مهارتهای زندگی و فرهنگهای متنوع در برنامه کلی آنها وجود دارد. در معماری مدرسه توجه به اینکه صدای مدرسه بیرون نرود و همینطور دانشآموزان دیده نشوند وجود داشت و هیچ اِلمان اضافهای در محیطهای آموزشی و حتی غیر آموزشی مانند تابلوهای تبلیغاتی مشاهده نمیشدو به عبارتی شلوغی و سردرگمی وجود نداشت. با توجه به اینکه باید در مدرسه سبک زندگی نیز آموزش داده شود وجود بعضی فضاها مانند فضای غذاخوری در مدارس فرانسوی در این راستا مفید به نظر میرسید. نکته بعدی تلفیق دانشآموزان کمتوان ذهنی در مدارس است. کلا دو نوع مدرسه دولتی و خصوصی دارند و تنوع مدارس ما را ندارند تاکیدشان روی مهارتهای عمومی دانشآموز است پس دانشآموز کمتوان هم با سایر دانشآموزان، مهارت پیدا میکند. این طرح تلفیق از ١٩٦٠ در دنیا مطرح شده است و در فرانسه اجرا میشود. نکته بعدی راهنمایی تحصیلی است، با اینکه ما بخش اعظمی از سیستم آموزشی فرانسه را گرفته بودیم اما بخشهایی را از دست دادیم. به عنوان نمونه در زمان قدیم که سیستم پنج، سه، چهار دایر بود، در مدارس ابتدایی معلم راهنما یا راهنمای تحصیلی داشتیم که بازرس تحصیلی بودند و در ارتقای آموزش هم نقش کلیدی داشتند، تفاوت سنی در مدرسههای فرانسوی زیاد بود و دانشآموزان یازده تا شانزده ساله در مدرسه مشاهده میشدند در حالی که معمولا این اختلاف سنی سبب نگرانی ما در کشور است چون ثبتنامها براساس منطقه جغرافیایی است. دانشآموزان سرویس نداشتند. نکته جالب دیگر رضایت شغلی معلمان بود که متوجه شدم همان دغدغههای معیشتی و منزلتی را مانند معلمان کشور ما دارند نکته دیگر عدم تفکیک جنسیتی معلمان در مدارس بود. جدی گرفتن اردوهای آموزشی نکته دیگر است. دانشآموز برای تفریح نمیرود. در بلژیک هم دانشآموز برگهای در اردو دریافت میکند و هر قسمتی را پس از بازدید باید علامت گذارد حتی هتلهای بلژیک، هلند و فرانسه فصلی را که فصل گردشگری نیست به دانشآموز اختصاص میدهند تا برای اردوها استفاده شود، این هم تمرین برای مهارتهای پایه زندگی است.
آموزش زبان و حقوق شهروندنی
برای تعامل با دنیا موردتاکید است
زهرا رحمت، یکی دیگر از معلمان حاضر در این نشست و عضو گروه علمی و آموزشی که از مدارس فرانسه بازدید کرده است نیز در گزارشی گفت: فضای آموزشی شبیه فضای آموزشی کشور خودمان است نکته جالب توجه من این بود که آموزش و پرورش فرانسه به صورت شراکتی اداره میشود یعنی ساختمان و لوازم آموزشی توسط شهرداری تامین میشود و حقوق و استخدام معلمین و هدایت تحصیلی به عهده آکادمی ورسای است. یعنی با تلفیق دو نهاد رسمی آموزش و پرورش اداره میشود. آکادمی ورسای حدود ٨٥ هزار معلم را در اختیار دارد و منابع حقوق به عهده آنان است. نکته بعدی که برای همه ما ارزشمند بود این بود که با توجه به اینکه سفر ما از طرف نهاد نیمه دولتی و غیررسمی و با هزینه شخصی بود ولی نمایندهای از آکادمی ورسای که بسیار فرد مطلع و مبرزی بود مسائل آموزشی را برای ما به گونهای توضیح میدادند که گویی ما بازرسان مدرسه هستیم حتی نقاط ضعف سیستم آموزشی خود را بیواهمه از بزرگنمایی و انعکاس در حضور ما که خارجی محسوب میشدیم مطرح میکردند و این برخورد برخلاف آن چیزی است که در کشور ما مرسوم است. نماینده آکادمی مطرح کرد که چهار قرن است که آموزش زبان عربی مورد توجه است و از ١٩٧٠ این آموزش وارد مقطع راهنمایی نیز شده است. از ٢٠١٣ تصمیم به رفورم آموزشی گرفتند. به نظر من تحولات ساختاری که در فرانسه در حال اتفاق است بیش از رفورم به انقلاب شباهت دارد، اهداف پایهای مشترک برای دانشآموز از وقتی وارد محیط آموزشی میشود از پیشدبستانی تا فارغالتحصیلی مورد توجه است. اهداف اصلی این رفورم یا پایه مشترک این است که میخواهند دانشآموز رفتار صحیح اجتماعی را بیاموزد. در حقیقت یک انسان ساخته شده باشد و پدیده نخبهگرایی که دامنگیر کشور ما نیز هست. را با برنامههایی تعدیل کردهاند اولا ارزیابی آموزش سالانه به ویژه در مقطع راهنمایی را کنار گذاشتهاند و نمره داده نمیشود و بعد از گذراندن سه سال آخر راهنمایی قابلیتهای دانشآموز ارزیابی میشود. تمام معلمان با وجود میل باید این رفورم را بپذیرند پنج سرفصل مشترک در سیستم آموزشی مد نظر است، تحول زبانی یکی از این موارد است. با وجود تعصبات زبانی به نظر من میرسد که آموزش زبان عربی در مدارس به دلیل این است که بیشترین مستعمرات فرانسه در شمال آفریقا بوده که زبانشان عربی بوده است و لزوم اداره مستعمرات آنها را به سمت آموزش زبان عربی پیش برده اما ضرورت آموزش زبانهای دیگر سبب شده است که آموزش دو زبان دیگر در انتهای فارغالتحصیلی گنجانده شود، بالاترین توریست دنیا را فرانسه داراست که لزوم ارتباط با توریستها و همینطور با مهاجران آموزش زبان را ایجاب میکند. حوادث اخیر منجمله بمبگذاری در تئاتر، فرانسویان را به فکر ارتباط بین فرانسویان و سایر ملتها انداخته است الفبای ارتباط هم زبان است و به همین دلیل به آموزش زبان رویآوردهاند. علاوه بر زبان روی حقوق شهروندی نیز تاکید میشود. به دانشآموزان آموخته میشود کسانی که در کنار تو زندگی میکنند از حقوق شهروندی برخوردارند.
در کنار دانشآموزان عادی دانشآموزان معلول نیز که اغلب اوتیست هستند حضور دارند و معلمان برای این دسته دانشآموزان آموزشهای بیشتری دارند. جالب توجه اینکه معلمان برای کار با این دسته دانشآموزان حقوق بیشتری دریافت نمیکنند و براساس علاقه این کار را به عهده میگیرند. به فعالیتهای انسانی اهمیت داده میشود، برخلاف ژاپن که حقوق ماهیانه معلم ٧٥٠٠ دلار است به نظر میرسید که از وضعیت حقوقی راضی نبودند. اما نکته قابل توجه بیان آزادنه و بیدغدغه از مشکلات و نارساییهایشان در حضور یک جمع خارجی بود که این نشانگر این است که به مراتب در محافل داخلی خود این انتقادات صریحتر و آزادانهتر است.
فصلهای مشترک
رشتههای تحصیلی در فرانسه
خدیجه اصغری کارشناس ارشد تاریخ و یکی دیگر از معلمان حاضر در این نشست ضمن ارایه گزارشی از این سفر گفت: شهر پاریس شهر کوچکی است و دور تا دور آن حومه پاریس است، پاریس جمعیتی حدود دو میلیون و نیم دارد و حومه پاریس حدود نه میلیون و نیم جمعیت دارد. جمعا ١٢ میلیون نفر میشود. برنامه دیدار ما در حومه پاریس بود. معماری این شهر بسیار چشمگیر بود. پنج سرفصل پایه مشترک همه رشتهها بود، زبانهایی برای فکر کردن و ایجاد ارتباط، شیوه و ابزار برای یادگیری، آموزش شخص و شهروندی، سیستمهای طبیعی و تکنیکی و فنی و پنجم آشنایی با تصویرهای جهان و فعالیت انسانی.
ایشان در ادامه گزارش خود افزود: در مورد آموزش زبان این نکته مورد تاکید است که زبان برای فکر کردن و ارتباط است که آموزش زبان فرانسه اولویت است و بعد زبانهای زنده دنیا و زبانهای بومی در فرانسه مورد توجه است دانشآموز باید بتواند در پایان دوره راهنمایی به دو زبان زنده دنیا حداقل صحبت کند و انشا بنویسد، زبانهای علمی و ریاضی و انفورماتیک را بیاموزد، زبانهای علمی آشنایی با فرمولها زبان یونانی است. زبانهای هنر و بدن نیز مورد توجه بود، صرف و نحو و گرامر هم در آموزش زبان در نظر گرفته میشود و تلاش میشود که دایره لغات دانشآموز گسترده شود و آشنایی با ریشه تاریخی لغات و ریشه لاتینی زبان نیز جزو اهداف محسوب میشود. در آموزش زبانهای زنده خارجی کارهای مشترکی به دانشآموز یاد داده میشود تا بتواند با دیگران ارتباط برقرار کند. دانشآموز باید بتواند پیامهای کتبی و شفاهی را درک کند و در مکالمه زنده نقش ایفا کند، قبلا تمرکز بر اصول آموزش زبان بود ولی الان تواناییها نیز در نظر گرفته میشود مثلا اینکه بتوانند یک هتل را رزرو کنند یا دانستههای فرهنگی کشور مورد نظرشان را دریابند آنها بر این باورند که یک زبان روح یک ملت محسوب میشود. بنابراین در کنار آموزش زبان باید فرهنگ را هم یاد بگیرند. آموزش یکسری زبانها در تمام مدارس وجود دارد مانند اسپانیولی، انگلیسی، ایتالیایی، آلمانی که بستگی به استقبال دانشآموز دارد، ولی آموزش زبانهای چینی، عبری، رومی در برخی مدارس وجود دارد، زبان از سال دوم شروع میشود و در هفته دو ساعت به آن اختصاص دارد. در این نگرش، زبان را تصویر یک ملت قلمداد میکنند و از مشکلاتی که قبلا تکبعدی بوده است،
پرهیز میشود.
اصغری در بخش دیگری از گزارش سفر گفت: یکی دیگر از اهداف این سرفصل تفکر نقادانه است، در فراگیری زبان فرد باید بتواند شیوه صحبت کردن با مخاطب را نیز فرا بگیرد یعنی هم آموزش زبان شفاهی و هم کتبی، علاقه به کتاب خواندن هدف دیگر است، بهگونهای که ما در مترو و مکانهای عمومی کتابخوانی مردم را مشاهده میکردیم. توجه به صرف و نحو و گرامر نیز در آموزش زبان مد نظر بوده است. دایره لغات را افزایش میدهند در آموزش زبان فرانسه و سایر زبانها به تاریخ و ریشههای تاریخی نیز توجه میشود، درس جداگانهای به اسم تاریخ ندارند، درسها بیشتر تلفیقی است و برای دانشآموز پروژههای مختلف تعریف میشود و دو معلم از دو رشته مختلف به صورت میانرشتهای در انجام پروژه دانشآموز را یاری میدهند. برای ریشه تاریخی زبان فارسی باید زبان لاتین را فرا بگیرند. زبان انگلیسی در آنجا خیلی رواج ندارد و این به خاطر غرور فرانسوی است و یکی از دلایل آن پیشینه تاریخی از قبیل جنگهای ١٠٠ ساله انگلیس و فرانسه میتواند باشد. نمونه این را میتوان در ایالات فرانسوی در کانادا دید که تعصب بر عدم آموزش زبان انگلیسی دارند. این امر برای کشوری که فقط شهر پاریس سالانه ٨٠ میلیون توریست دارد یک معضل است که حکومت متوجه این امر شده و آموزش و پرورش را موظف به رفورم کرده است. این رفورم از بالا به پایین است، معلمان فرانسوی نیز یک مقاومتی در برابر طرحهای جدید دارند و دلیلش شاید عادت به روشهای پیشین باشد، به عنوان نمونه برای آنها عدم نمرهدهی مشکل بود. فضای آموزشیشان خیلی متفاوت از ما نبود ولی یک معلم چند دستیار داشت و برای کنترل دانشآموز به خصوص آموزش به دانشآموزان دیرفهم کمک خوبی محسوب
میشد.
|