فرهنگیان نیوز -تدبیر تلگرام 👈 https://telegram.me/edufarhangian:
اعتراض معلمان، فریادی که شنیده نشد!
حسین طاهریفرد / فعال فرهنگی و رسانهای
این روزها مشکلات نظام آموزشوپرورش به یکی از بحثهای مهم و چالش برانگیز فضای مجازی و شبکههای اجتماعی تبدیل شده است. در هفته پایانی مهرماه تعدادی از معلمان در اعتراض به بیتوجهی دولت به مقوله آموزشوپرورش و مشکلات اقتصادیاشان دست تحصن زدند.
بدون تردید انتقاد و اعتراض قانونی در همه امور براساس آنچه در قانون اساسی آمده، نهتنها حق مردم بلکه مطابق با «منشور حقوق شهروندی» یکی از حقوق اساسی ملت ایران است. از این رو انتظار میرود حاکمیت در راستای احترام به حقوق شهروندی، اعتراضات مدنی و مسالمت آمیز معلمان را به رسمیت شناخته و از برخوردهای قهری و امنیتی که موجب پیچیدهتر شدن شرایط میگردد پرهیز نمایند.
مهمترین دستاورد اعتراض صنفی و مدنی معلمان میتوانست ریشهیابی مشکلات و نابرابریهای اجتماعی و اقتصادی حوزه آموزشوپرورش باشد اما متاسفانه بیاعتنایی دولت و مجلس به انتظارات و توقعات معلمان باعث شد تا آنان از رسیدگی به مشکلاتشان مأیوس شده و در این شرایط برای بیان مطالباتشان چاره ای جزء تحصن و اعتصاب دوباره نداشته باشند.
فارغ از موافقان و مخالفان اعتصاب معلمان و سوءسیاستهای منجر به این وضع که بسیار گفته شده، آنچه را که نمیتوان کتمان کرد این است که در دو دهه گذشته تشکلهای صنفی معلمان از رشد کمی و کیفی خوبی برخوردار نشدهاند و به همین دلیل در نبود پشتوانه قوی، از قدرت و اعتبار چندانی برخوردار نبودند و نتوانستند خواستههایشان را به دولتهای مستقر بقبولانند و آنها را به توجه بیشتر به آموزشوپرورش و انجام اصلاحات مورد نظرشان مجبور نمایند.
شوربختانه روشهایی که تشکلهای صنفی در چند سال اخیر برای پیگیری خواستههای فرهنگیان در پیش گرفته بودند، اغلب با انحراف مواجه شده و نتوانستند مسیر مطالبات را آن طوری که باید، دنبال کرده و از این فضای باز به وجود آمده سود ببرند. حقیقت اینست که تحصن و اعتراض صنفی معلمان آخرین راهکار موجود برای بیان خواستهها و مشکلات متعدد نظام آموزشی کشور است اما به نظر میرسد این روش نه تنها نتیجه بخش نبوده بلکه بنوعی تضیع حقوق دانشآموزان و بیاعتنایی به سرنوشت و آینده آنان تلقی میشود.
اگرچه نباید این واقعیت را فراموش کرد که تشکلهای صنفی فرهنگیان در دو دهه اخیر برای تامین آموزش رایگان، کیفی و عادلانه تلاشهای بسیاری نموده اند و چه بسا در این راه قربانیهایی داده اند، اما عدم بلوغ فکری و ساختاری تشکلهای صنفی از یک سو و عدم همسویی و تعامل مثبت میان بدنه جامعه فرهنگیان و تشکلهای صنفی از سوی دیگر مانع اصلی موفقیت این تشکلها در پیشبرد اهداف و خواستههای صنفیاشان بوده است.
بنابراین از آن چه که گذشت باید به این نتیجه برسیم که هم دولت و هم تشکلهای صنفی باید در سیاستها و استراتژیهای گذشته خود تجدید نظر نمایند.
تشکلهای صنفی معلمان نباید اشتباه قبلی خود را دیگر تکرار کنند چراکه ادامه روشهای ناکارآمد قبلی و اصرار بر تحقق خواستهها از روشهایی که پرهزینه بودنش به اثبات رسیده است جزء گسترش شکاف بین فرودستان و فرادستان نتیجهای به دنبال نخواهد داشت.
از سوی دیگر دولتمردان و سیاستگذاران کلان باید بدانند که جامعه امروز ایران درگیر مجموعهای از مشکلات است و راه حل بسیاری از مشکلات کنونی، اصلاح ساختار ناکارآمد نظام آموزشوپرورش است. بنابراین استمرار کمتوجهی به آموزشوپرورش و مشکلات متعدد آن در نگاه کلان علاوه بر خسارت ملی، از یک طرف میتواند به آشفتگی بیشتر اوضاع نهچندان مناسب نظام آموزشی منجر گردد و از جانب دیگر میتواند منجر رشد تصاعدی آسیبهای اجتماعی فرورفتن جامعه در وضعیت بحرانی شود.
در چنین شرایطی «رویکرد تعاملی و گفتگو محور» میتواند استمرار کم توجهیها و ناشنوایی سیستماتیک دولت در شنیدن صدای اعتراضات را متوقف سازد. روشن است که اولین و مهمترین گام در این راه، شکلگیری تشکلهای مدنی و صنفی برآمده از خواسته اکثریت است و فقط در این صورت میتوان به اصلاح نظام آموزشی و تحقق خواستههای فرهنگیان امیدوار بود.
|