ورود به شبکه مدیران حرفه ای... https://t.me/hrmSupergroup سایت انجمن صنفی مدیران ( مدیریت ،اشتغال و ...)👈http://www.shoghl.org/:
مدیریت در نظام آموزش عالی کشور ما، یکی از فاسدترین بخشهای آموزش عالی است. کمتر مدیری را در آموزش عالی میتوان پیدا کرد که از موقعیت خود سوءاستفاده نکرده باشد. مجوز تاسیس مراکز آموزش عالی، اعطای بورسیه و انتخاب دوستانشان به عنوان اعضای هیئت علمی تنها نمونههایی از این فساد است.
به گزارش خبرنگار گروه دانشگاه ایسکانیوز، فساد یکی از بزرگترین موانع کارآمدی یک سیستم است. فساد در آموزش عالی هم نه تنها عملکرد نظام دانشگاهی را مختل میکند بلکه سبب ایجاد نوعی بیاعتمادی و ناامیدی میشود.
در این راستا، با داوود حسینی هاشم زاده نویسنده کتاب فساد دانشگاهی، پژوهشگر حوزه سلامت اداری و مدرس دانشگاه درباره فساد دانشگاهی در ایران گفتوگو کردیم.
آماری که شما در کتاب و مقالات خود از فساد دانشگاهی در ایران ارائه مطرح کردید، حدود 75 درصد است که آمار بسیار بالایی است. به نظر شما راهکار برطرف کردن این فساد دانشگاهی در درون دانشگاه است یا بیرون آن؟
هم در درون سازمان دانشگاه میتوان استراتژیهایی برای مقابله با فساد طراحی کرد و هم بیرون از نظام دانشگاهی. ما بر این باوریم که فساد در سطوح مختلف با هم ارتباط دارد. یعنی این گونه نیست که دانشگاه و آموزش عالی ایران یک نظام خودبسنده و منفک از سایر نظامها باشد.
از آنجایی که دانشگاه از کلیت جامعه و فساد در نهادهای دیگر تاثیر میپذیرد. بنابراین میتوان استراتژیهایی فراتر از دانشگاه طراحی کرد.
دو استراتژی خیلی کلان برای مقابله با فساد دانشگاهی وجود دارد. نخست این که اراده سیاسی برای مبارزه با فساد وجود داشته باشد. اراده سیاسی مبارزه با فساد، میتواند در کلان جامعه باشد یا معطوف به بخشهای مختلف مثل آموزش عالی باشد. یعنی در آموزش عالی هم نیازمند اراده سیاسی برای مبارزه با فساد هستیم. مثلا نمونه چند هزار بورسیه را به یاد آورید. اینها تحمیلهایی هستند که به آموزش عالی وارد میشوند.
اگر اراده سیاسی وجود داشته باشد، سیستم مبارزه با فساد میتواند فعالانه و موثر عمل کند و نتیجهبخش باشد. دومین بال مبارزه با فساد، به نظام قضایی کشور مربوط میشود. وقتی نظام قضایی یک کشور، نظام قضایی سالم و بی طرفی بوده و سیاسی عمل نکند، مبارزه با فساد در آن کشور به صورت جدی و ثمربخش صورت خواهد گرفت. ما در ایران، در هر دو این استراتژیها مشکل داریم.
استراتژیهای دیگری هم تحت عنوان شفافیت وجود دارند. به این معنا که لازم است همه چیز شیشهای بوده و تمام امور قابل رصد باشد. بر اساس این استراتژی، نظام دانشگاهی باید نظام بسیار شفافی باشد؛ اما نظام دانشگاهی در ایران شفاف نیست.
شفافیت با جلوگیری از رشد فساد به کارآمد شدن سیستمها کمک میکند. به تعبیر علم پزشکی، فساد مانند باکتری است که در محیط تاریک رشد میکند و وقتی نورتابانده شود، رشد آنها متوقف میشود.
یکی از رسالتهای رسانهها، تاباندن نور به این تاریکخانهها با ایجاد شفافیت، گزارشدهی درست، بیطرفانه و غیرسیاسی است. هرچند متاسفانه خیلی از مواقع، خود رسانهها آلوده به فساد هستند.
پاسخگویی سوی دیگر این استراتژی است. پاسخگویی باید در تمام سطوح اتفاق بیفتد. هر کس مسئولیتی دارد باید پاسخگو باشد. مسئولیت بدون پاسخگویی مساوی با فساد است، از پایین ترین سطح گرفته تا بالاترین سطح. استراتژی دیگر که به نظام قضایی مربوط میشود؛ اعمال و اجرای قانون است. قانون باید به شکل بیطرفانه و به صورت یکسان برای همه اعمال و اجرا شود.
بخش دیگری از استراتژیها، پیشگیرانه هستند مانند آموزش و آگاهیبخشی. رسانهها در این بخش هم نقش موثری دارند که میتوانند درباره فساد بنویسند. رسانهها باید روشن کنند که فساد چیست؟ گونههای مختلف آن کدام است؟ چه پیامدهایی دارد؟ حتی نام مفسدین را افشا کند.
این استراتژیها کلی هستند و در آموزش عالی هم میتوانند استفاده شوند. من در مورد راهکارها به صورت منبسوط در فصل پنجم کتاب فساد دانشگاهی بحث کرده و انواع استراتژیهای سیاسی، قانونی-قضایی، آگاهیبخشی عمومی، اقتصادی، فرهنگی و اجتماعی را تبیین کردهام.
یکی از موارد فساد دانشگاهی که در کتاب شما آمده است، فساد بیندانشگاهیان است. مانند این که استادان، دانشجویان را وادار به مقالهنویسی میکنند بدون این که حقالزحمهای به آنها پرداخت شود. آیا دانشجویان راهی برای مقابله با این مشکل دارند؟
واقعیت این است که دست دانشجو زیر سنگ استاد است. به عبارت دیگر استاد در ارتباط با دانشجو قادر مطلق است و میتواند با سرنوشت دانشجو هر کاری بکند، در حالی که دانشجو خیلی کم میتواند از خودش دفاع کند.
اگر دانشگاه سالم بود و کدهای اخلاقی در آن تعریف شده بود، در نتیجه، نقش استاد و دانشجو روشن بود و این همه دانشجو تحت سلطه و ستم قرار نمیگفتند. مشکل این است که این فساد به یک هنجار تبدیل شده است.
من در سخنرانیای که سال 97 در دانشگاه تهران با عنوان «فساد نظاممند» داشتم، این موضوع را مطرح کردم. البته افراد کمی مانند احمد توکلی در این زمینه صحبت کردهاند که فساد در ایران نظاممند است.
معمولا بحثهایی که در زمینه نظاممند بودن فساد در ایران مطرح میشود، سیاسی است؛ اما من نمیخواهم بحث سیاسی کنم. من میخواهم به روش علمی به این سوال پاسخ دهم که آیا فساد در ایران، نظاممند است یا نه؟
نظاممند بودن فساد شاخصهایی دارد. برای مثال همانطور که گفتم فساد در کشور به صورت هنجار درآمده و دیگر قبحی ندارد. به نظر میرسد فرهنگ فساد در حاکمیت و در میان مردم غلبه پیدا کرده است.
مثلا من در آپارتمانی چهار واحدی زندگی میکنم و به صورت اتفاقی متوجه شدم که یکی از ساکنین دو سال است از برق عمومی به صورت شخصی استفاده میکند. وقتی ما اعتراض کردیم، ایشان گفتند که در این سالها هر ماه هزینه استفاده از برق را پرداخت کردهاند؛ اما این مبلغ در هیچ کدام از حسابهای ساختمان از طرف مدیر وارد نشده بود. این نمونه روشنی از فساد است.
وقتی فساد گسترده میشود، هر طرف را نگاه کنیم، فساد دیده میشود به طوری که افراد وقتی مسئولیت کوچکی هم دارند، از آن سواستفاده میکنند. سازمان شفافیت بینالملل فساد را این گونه تعریف میکند؛ سواستفاده از قدرت، مقام و منصب به امانت داده شده در راستای منافع شخصی، گروهی و سازمانی.
من در 30 سالی که در آموزش عالی بودهام به جرات میتوانم بگویم حتی یک مدیر سالم ندیدهام. فساد در ایران به یک هنجار تبدیل شده است. دومین شاخص آن این است که فساد گسترده باشد. یافتههای پژوهشهایی که من و همکارانم انجام دادهایم، موید این است که فساد در ایران گسترده است.
ادامه در
iscanews.ir/xcjGY
|