فرهنگیان نیوز - تدبیر: معرفی ایشان براساس نظر اکثریت اعضاست و این را یک فرصت برای اصولگرایان میدانیم.
پایگاه خبری تحلیلی «پارس»- سعید صدرائیان- پنجره، مرتضی طلایی نه تنها در سطح تهران بلکه در کل کشور چهره شناختهشدهای است. فرماندهی انتظامی اصفهان، مازندران و تهران بزرگ او را تبدیل به یک چهره کارآمد و مردمی کرد تا در انتخابات شورای شهر سوم و چهارم بهعنوان نماینده اصولگرایان با رای بالایی از حوزه انتخابیه تهران به این شورا راه پیدا کند. ریاست کمیسیون فرهنگی و اجتماعی شورای شهر و نایب رئیسی این شورا، مسئولیتهای محلی است که وی بر عهده دارد. هرچند با انصراف فرمایشی حکیمیپور، آرای وی شمارش رسمی نشد، ولی 25 رایی که بهنفع وی به گلدانها ریخته شد نشان از پایگاه وی در بین صندلیهای خیابان بهشت دارد. آنچه میخوانید ماحصل گفتوگوی ما با این عضو شورای شهر تهران درباره یک سال گذشته و سه سال پیش روی شورای شهر تهران است. گفتوگویی که بخشهای منتشر نشده آن میتوانست تاثیرات جدی بر فضاهای سیاسی کشور بگذارد.
* لطفا در ابتدا دوره یکساله شورای چهارم شهر تهران را با سه دوره قبل مقایسه کنید و بفرمایید با توجه به اختلاف سلایقی که در این شورا وجود دارد و هیچ اکثریت مطلقی در آن نیست چه فرصتها و تهدیدهایی به وجود آمده است؟
نسبت به دوره چهارم شورای شهر تهران باید نگاه متفاوتی داشت. در این شورا و البته برخی دیگر از کلانشهرها، اکثریت اعضا در اختیار جناح خاصی نیست. در واقع ترکیبی از سلیقههای مختلف در این شورا حضور دارند. نکته بعد در خصوص کمیت اعضای شورای چهارم به نسبت سه دوره قبل از آن است. تعداد اعضا به بیش از دو برابر افزایش یافته است. البته این موضوع بسیار خوب بود و حتی میتواند با افزایش بیشتر به نقطهای رسید که شوراهای شهر در نقش پارلمان شهری ایفای نقش کنند. نکته دیگر ظرف محدودی است که در اختیار ماست. به این معنی که ما در نام، شورای شهر هستیم. اما در عمل شورای شهرداری بهشمار میرویم. در واقع وزن شوراها بسیار بیشتر از آن چیزی است که اکنون از آن استفاده میکنیم. بحث بعدی افزایش حساسیت نسبت به شوراها به نسبت سه دوره قبل است. به این معنی که شوراها دیده میشوند و دیده شدن هم حساسیت بهدنبال خود دارد. در واقع سه عامل ترکیب اعضا، تعداد اعضا و اهمیت یافتن شورا در نزد افکار عمومی و مسئولین این دوره را با دورههای قبل متفاوت میکند. با پذیرش این سه تفاوت باید نگاه متفاوتی به شورا داشته باشیم. نمیتوان با همان نگاه سه دوره قبل به این دوره هم نگاه کرد. در کنار این سه عامل که عرض کردم، حداقل دو عامل مهم بیرونی را در نظر بگیریم؛ یکی دولت و همزمانی با انتخابات ریاستجمهوری و تاثیرات و نتیجه برآمده از آن در شوراها و دومی مجلس. باید دقت داشت که در این دورههایی که شوراها وجود داشت، دو رئیسجمهور قبلی چه شرایطی داشتند. اول آقای خاتمی که در واقع شکلدهنده شوراها بودند و دوم آقای احمدینژاد که بهنوعی برآمده از شوراها بودند. هرچند که رفتار خوبی با شوراها نداشتند و از این منظر گلایههای جدی از ایشان وجود دارد. اما رئیسجمهور جدید که همزمان با شوراها بر سر کار آمده، هم میتواند تهدید باشد و هم فرصت. بهعبارت دیگر تاثیرات بیرونی را هم باید بر تحولات شورا در نظر گرفت. بهعنوان نمونه برخلاف دوران ریاستجمهوری آقای احمدینژاد که امکان دیدار با ایشان نبود، آقای روحانی در همین یک سال با شورا دیدار داشتند و وزرا و معاونین به صحن میآیند که این خیلی خوب است، اما از نظر کمک کردن آب پاکی را روی دست ما ریختند و گفتند که انتظار کمکی از سوی دولت نداشته باشید. یک تفاوت مهم دیگر این دوره این است که شورای چهارم پرسشگر شده است. ما اصل پرسشگری را خوب میدانیم. البته در شیوههای آن اختلاف نظر وجود دارد.
* ولی برخلاف گذشته چوب هم لای چرخ شورا و شهرداری نمیگذارند.
بله، البته باید تغییر رویکرد دولتها را در همه زمینهها بررسی کرد؛ یعنی تغییر رفتار در جامعه، نخبگان سیاسی، اداره کشور
و... . ما شاهد یک تغییر گفتمانی هستیم که این تغییر شامل حال شورا هم میشود. ما شورای شهر را سیاسی نمیبینیم بلکه محل کار، تلاش و خدمت به مردم میدانیم. انتظار ما از دولت واضح و مشخص است. قانون برنامه سوم، چهارم و پنجم، میگوید که در جهت مدیریت یکپارچه شهری حرکت کنید. دولت باید به مصوبات مجلس در خصوص حمل و نقل احترام بگذارد و به تعهداتش عمل کند. چیزی نزدیک به 7000 میلیارد تومان بدهی دولت به شهرداری است. اینها را پرداخت کند. اگر دولتی به اینها عمل کرد دولت همراهی است. نفس رفتوآمد دولت و شورا مهم نیست. خروجی این رفتوآمد برای مردم چیست؟ اگر به نسبت احترام و حرف و اینها باشد، این دولت رفتار بهتری دارد. حداقل بهمحض درخواست دیدار از سوی شورا با آن موافقت شد. بهطور خلاصه آن سه عامل داخلی و این دو عامل بیرونی هرکدام میتوانند لرزهای بر اندام شورا بیندازند.
* درباره ترکیب شورا چطور؟
ترکیب شورای چهارم تهدیدها و فرصتهایی را پیش روی ما قرار داد. فرصتها عبارت بودند از حضور یک مجموعه از نیروهای مدیریتیِ کار ملی انجام داده، آشنا به مسائل اجرایی کشور، دارای سابقه نمایندگی مجلس، وزارت و... که باعث شده بود تا نگاه نسبت به این شورا متفاوت باشد. در کنار این فرصتها تهدیدهایی هم وجود داشت که البته بسیار تلاش میکنیم آنها را علنی بیان نکنیم. البته این تهدیدها که عموما از بیرون از شوراست، باعث شده تا همواره شورا را با شورای اول مقایسه کنند و در تلاش برای فروپاشی انسجام آن باشند.
* چه نمرهای به عملکرد شورا و هیئت رئیسه آن میدهید؟
ارزیابی من از عملکرد شورا خوب است. متوسط و منفی نمیبینم. اما با خیلی خوب، عالی و بسیار عالی هم تفاوت دارد. یکی از الزامات خوب بودن شورا احترام به رای اکثریت است. بهعنوان نمونه ما به رای آوردن آقای مسجدجامعی احترام میگذاریم، به همین نسبت هم توقع داریم که دیگران هم به آرایی که در قسمتهای دیگر داده شده است احترام بگذارند.
* برخی جریانات تلاش دارند تا انتخابات هیئترئیسه در سال اول دوره چهارم و انتخاب شهردار را نوعی معامله صورتگرفته عنوان کنند. در اینباره چه نظری دارید؟
من شخصا فکر نمیکنم انتخابات هیئترئیسه و شهردار تهران در فضای بده بستان صورت گرفته باشد. این را باور ندارم و برای آن هم استدلال دارم. شاید دو طرف بهنوعی غافلگیر شدند. اعضا نصف به نصف بود و دو سه نفر از دوستان میتوانستند تاثیرگذار باشند. از آنجایی که دو طرف با این دو سه نفر کار کرده بودند و مذاکره کرده بودند و این افراد هم عمدتا بدون سابقه بودند، هر دو گروه غافلگیر شدند. با ورود مهندس چمران بهعنوان شیخ و بزرگتر نیروهای اصولگرای شورای شهر و بهواسطه نوع گفتمان و ارتباطات ایشان، گروه اصولگرایان فکر میکردند که گروه دیگری از دوستان اصلاحطلب هم به ایشان رای میدهند. البته ارتباط ایشان با اصلاحطلبان ارتباط بدی نبود. در شورای سوم به ایشان احترام میگذاشتند. تلقی ما این بود که عدهای از آن دوستان به ایشان رای دهند. در انتخاب نایب رئیس هم دو نفر ثبتنام کردند. که پس از جمعآوری و مشخص شدن آرا، آقای حکیمی پور اعلام انصراف کردند. بهنظر میرسید که با توجه به روشن شدن تعداد آرا و با این اعلام انصراف آقای حکیمیپور، شمع ریخته نذر امامزاده شود و گفته شد حالا که رئیس از ما شده است، نایب رئیس از شما باشد.
* تعداد رای شما چند تا بود؟
ببینید ما در شورا 31 نفر هستیم. وقتی دور هم مینشینیم معلوم است چه خبر است. من 25 رای داشتم. لذا این انتخابات هیئت رئیسه هیچ نشانی از بده بستان ندارد. البته مذاکراتی شده بود ولی از هر دو گروه، افرادی این موضوع را نمیپذیرفتند. دنبال شایستهسالاری بودند و عمل به تکلیف شرعی در رای دادن. در انتخاب شهردار هم دو پیشبینی میشد؛ اول اینکه در یک روند فرسایشی برای انتخاب شهردار قرار بگیریم. عدهای معتقد بودند که با توجه به رای انتخاب رئیس، شهردار هم از همان جریان انتخاب میشود. عدهای این صحنه را مدیریت کردند و با مدیریت خوبشان باعث شدند تا این فرسایشی شدن اتفاق نیفتد و در همان روز و در یک مرحله شهردار انتخاب شود. با این اتفاقات مشاهده میکنید که واقعا بده بستانی اتفاق نیفتاده است.
* آقای مسجدجامعی در این دوره نسبت به دوره قبل چه تفاوتهایی دارند؟
رئیس شورا شدن در شورای چهارم خیلی سخت است. هر فردی رئیس شورا شود باید آمادگی داشته باشد که از هر دو طرف مورد انتقاد قرار گیرد. اداره کردن این شورا با این ترکیب و ظرفیت کار سختی است. آقای مسجدجامعی تلاش را کردند طوری خودشان را معرفی کنند که فارغ از نگاه سیاسی شورا را اداره میکنند. در موارد زیادی هم اینگونه است. شناخت رفتار آقای مسجدجامعی بسیار سخت و پیچیده است. اگر چه بسیار ساده و بیآلایش رفتار میکنند، اما بهنظر من تجربه زیادی را که در مسئولیتهای گذشته داشتند اینجا و برای اداره شورا بهکار میبندند. ایشان دارای نقاط ضعف و قوتی بودند. از جمله نقاط قوت اینکه ایشان توانستند وزرا و معاونین را به شورا بیاورند. ارتباط با مجلس و دولت را برقرار بکنند. بعضی روزها دیده شده که ایشان مجبور شدند در مقابل دوستانشان و موضعگیریهایشان بایستند. البته انتظاری که از آقای مسجدجامعی میرفت، بیش از اینها بود. ایشان میتوانستند در بسیاری از مواقع با شیوههای دیگری رفتار کنند. بهعنوان مثال ایشان در یک سال گذشته 21 جلسه هیئت رئیسه شورا را برقرار کردند. این در گذشته نبود، اما خروجیهای این جلسه و این احساس که سایر اعضای هیئت جلسه داشته باشند که در اداره شورا سهیم و دخیل هستند و نقشآفرین هستند، محقق نشد. همین الان که با شما صحبت میکنم بنده بهعنوان نایب رئیس از هیچگونه مسئولیت مشخصی در قالب هیئت رئیسه شورای چهارم برخوردار نیستم. درحالیکه هیئت رئیسه سه وظیفه مشخص دارد، داخل شورا، ارتباط با شهرداری و ارتباط بیرونی، که میتوان این سه حوزه را با مدیریت خوب تقسیم کرد.
* تهرانگردی را یک نمایش تبلیغاتی میدانید یا یک حرکت کاری؟
من مخالف با تهرانگردی نیستم اما معتقدم که هر کاری باید هدف و نتیجه داشته باشد. خوب است. اگر برای آشنا شدن با تهران باشد، امر بسیار پسندیدهای است، اما باید خروجیش را ببینیم. مثلا باید این گزارشها در صحن مطرح شود. تبدیل به مسئله شود. بهدنبال حل آن باشیم. طرح بیاوریم. وقتی این بخش دوم اتفاق نیفتد هر فردی که این رفتار را ببیند، بهنظرش میرسد که بیشتر یک رفتار سیاسی است تا یک رفتار کاری. من بهدنبال قضاوت نیستم. میگویم بهتر بود که این تهرانگردی خروجی مشخص و کارآمدی داشت.
* عدهای در تلاش هستند تا انتخابات هیئت رئیسه مجلس را بهجای سالیانه دورهای برگزار کنند، نظر شما چیست؟
به اعتقاد من هر سال برگزار شدنش بهتر است. بهدلیل آنکه ریسکپذیری در واگذاری مسئولیتها کاهش مییابد و اگر کسی مسئولیتی پذیرفت و از عهده آن برنیامد، در یک فرآیند قانونی و مدنی میتوان او را برکنار کرد.
* انتخابات سه شنبه را چگونه میبینید؟
نسبت به سال اول شرایط سختتر و پیچیدهتر شده است. برخی از این افراد سوابق مدیریتی و مجلس دارند. اینطور نبود که همه نسبت به شورا ناآشنا باشند. دوستان تعیینکننده وضعیت رفتارشان قابل پیشبینی نیست. از مجموعه جریان اصولگرایی، جناب آقای چمران بهعنوان نامزد رئیس شورا مطرح است و اصولگرایان با یک گزینه در انتخابات شرکت میکنند. معرفی ایشان براساس نظر اکثریت اعضاست و این را یک فرصت برای اصولگرایان میدانیم.
|