شنبه، 8 اردیبهشت 1403 - 00:19   
  تازه ترین اخبار:  
- اندازه متن: + -  کد خبر: 25656صفحه نخست » اخبار علمی ، فرهنگیسه شنبه، 25 فروردین 1394 - 03:31
نقش مدرسه در پیشگیری از جرم
  
فرهنگیان نیوز - تدبیر:

 امسال در روز ششم دسامبر (15 آذرماه) مردم کانادا با اشک و اندوه بیست‌وپنجمین سال‌مرگ 14 دختر دانشجوی دانشکده پلی‌تکنیک شهر مونترال را برگزار کردند. دختران جوانی که در یک روز سرد و یخبندان زمستانی، در اثر شلیک گلوله‌های آتشبار پسری که نتوانسته بود در رشته مهندسی قبول شود، جان خود را از دست دادند. پسر جوان که از مدتی پیش به علت شکست تحصیلی و سرخوردگی در زندگی، دچار بیماری روانی شده بود، پس از ارتکاب به قتل با همان اسلحه جان خود را هم گرفت و از 15 دختر دانشجوی کلاس، تنها یک نفر توانست از این مهلکه جان سالم به‌در برد.

شرکت‌کنندگان در مراسم عزاداری در پارکی که به احترام دختران دانشجو، «پارک ششم دسامبر» نام‌گذاری شده است، بار دیگر پیمان بستند که همه امکانات، دانش و تجربه خود را برای مقابله با خشونت و جلوگیری از وقوع رویدادهای مشابه در جامعه به‌کارگیرند.

در ماه‌ها و هفته‌های اخیر، جهان شاهد وقایع مشابه و حتی خون‌بارتر از واقعه فوق بوده است که در نقاط دیگر کره‌زمین به‌صورت تروریسم کور توسط جوانانی که از زندگی خود ناامید بوده و در جست‌وجوی کسب هویت و با توسل به ایدئولوژی‌های افراطی به کشتار انسان‌های بی‌گناه دست می‌زنند روی داده است.

بااینکه اعمال خشونت و ایراد ضرب‌وجرح و قتل افراد بی‌گناه توسط بزرگسالان در جوامع پدیده جدیدی نیست و همیشه وجود داشته است، موضوع نگران‌کننده در سال‌های اخیر فراوانی و شدت وقایع و به‌ویژه پایین‌آمدن سن کسانی است که به مدد اسلحه سرد یا گرم با برنامه‌ریزی قبلی به فرد یا گروهی آسیب وارد کرده و آنان را از زندگی ساقط می‌کنند.

در ایران صفحات حوادث روزنامه‌ها هر از چندی از ماجرای چاقوکشی دانش‌آموز نوجوانی پرده برمی‌دارد که همکلاسی، معلم یا فرد دیگری را مجروح کرده یا به قتل رسانده است. در این‌گونه موارد، قانون و افکارعمومی با انزجار از این عمل و برای جلوگیری از اقدامات مشابه در آینده اشد مجازات را برای فرد خاطی پیش‌بینی می‌کنند. درعین‌حال در کشور ما تحقیقات طولی و گسترده‌ای در این زمینه‌ که این قاتل‌‌‌های جوان چه کسانی هستند، چه مسیری را تا زمان وقوع قتل پیموده‌اند، در چه نوع خانواده‌ای رشد کرده، در مدرسه و در طول تحصیل بر آنان چه گذشته و اینکه آیا هرگز به نیازهای عاطفی و اجتماعی آنها در خانه و مدرسه پاسخ داده شده یا نه، انجام نگرفته است. به همین ترتیب پژوهش‌های چندانی هم در مورد سرنوشت بعدی آنان، اثرهای زندگی در زندان و چگونگی شرایط روحی و روانی آنها پس از آزادشدن نیز انجام نمی‌گیرد. حال‌آنکه شناخت ویژگی‌ها و حمایت از نوجوانان آسیب‌پذیری در مدرسه که ممکن است به خاطر شرایط سخت و بحران‌های زندگی ناگهان دگرگون شده و به هر نوع عملی اعم از آسیب‌رسانی، قتل، خودکشی یا حتی کشتارجمعی روی آورند، می‌تواند از ماجراهای دردناک بعدی جلوگیری کند.

از محققانی که در پی شناخت و درک عمیق‌تر مسئله خشونت نوجوانان در جوامع امروز و جست‌وجوی رویکردهای تربیتی حمایت‌آمیز تحقیقات متعددی انجام داده، پیتر لانگمن (Peter Langman) است. نتیجه کلی یکی از پژوهش‌های لانگمن در زمینه بررسی سابقه زندگی 48 نوجوان و بزرگسال جوانی که دست به قتل زده و همکلاسی‌ها، معلم یا فرد دیگری را کشته‌اند، نشان می‌دهد این افراد دارای ویژگی‌‌های مشترکی هستند. به این معنا که بیشتر آنها در دوران کودکی از مراقبت‌های لازم و مناسب برخوردار نبوده‌اند. در خانواده و در مقایسه با خواهران و برادران خود احساس بی‌کفایتی، خودکم‌بینی و عدم‌موفقیت داشته‌اند. در دوران تحصیل دچار ضعف درسی و ناسازگاری بوده‌اند و مدرسه غالباً ناتوان در تشخیص و تأمین نیازهای عاطفی آنها احساس بی‌کفایتی و ناسازگاری را در آنها تشدید کرده است. در میان گروه موردمطالعه لانگمن، 24 دانش‌آموز دبیرستان، 14 دانشجو و بقیه جوانان خارج از محیط‌های آموزشی بوده‌اند.

محقق فوق پس از مطالعه سوابق زندگی خانوادگی، تحصیلی، نوشته‌های این افراد و توجه به ویژگی‌های مشترک، آنان را در سه دسته به شرح زیر جای داده است:

1 ـ روان‌پریش‌ها (پسیکوتیک‌ها)

52 درصد از نوجوانان گروه فوق دچار اوهام،‌ آشفتگی روانی و خودبزرگ‌بینی ناشی از بیماری‌هایی مانند اسکیزوفرنی یا اختلال‌‌های شخصیتی بوده‌اند که با مصرف الکل و موادمخدر شدت یافته بود.

بررسی رفتارهای این گروه در خانواده، از انزواطلبی، کمبود مهارت‌های اجتماعی، بیان و نوشته‌های مغشوش، باورها و رفتارهای عجیب و همچنین اشتیاق به گفت‌وگو و تماشای ماجراهای خشونت‌آمیز مانند زدوخورد و قتل حکایت داشته است.

نوجوانان این گروه غالباً توسط افراد خشن و آزارگر از داخل یا خارج از مدرسه و دانشگاه تحریک شده و با توسل به یک ایدئولوژی، اعمال خود را توجیه می‌کرده‌اند.

باوجود پیچیدگی‌ رفتارهای نوجوانانی که در این دسته‌بندی جای می‌گیرند، راه‌حل مسئله بالا چندان پیچیده نیست و نتایج بررسی‌ها نشان می‌دهد که تجویز داروهای ضدروان پریشی و درمان‌های تخصصی می‌توانست به آنها کمک کند تا از چاهی که در آن سقوط کرده بودند رهایی یابند، اما متأسفانه بیماری آنها در دوره کودکی تشخیص داده نشده و هیچ‌کس به یاری آنان نیامده بود.

2 ـ نوجوانان جامعه‌ستیز (پسیکوپات‌ها)

35 درصد افراد مورد مطالعه دارای تمایلات ضداجتماعی و حتی سادیسمی بوده‌اند. اینها افراد خودشیفته‌ای هستند که فاقد هرگونه احساس همدردی و حمایت از دیگران‌اند. پسیکوپات‌ها با احساس برتری نسبت به دیگران خود را فراتر از قانون می‌پندارند، دیگران را به خاطر کوچک‌ترین خطا سرزنش می‌کنند و حس انتقام‌جویی در آنان شدید است.

سابقه نوجوانان جامعه‌ستیر نشان می‌دهد که آنان با جلب‌کردن و بازی‌دادن دیگران به‌ویژه دانش‌آموزان ضعیف و آسیب‌دیده، آنها را در رفتارهای زورگویانه و مشارکت در آزار دیگران، به همدستی می‌طلبند.

پژوهشی توسط اف.بی.آی نشان می‌دهد که 44 درصد از نوجوانانی که دست به قتل یا کشتارجمعی زده‌اند، توسط دیگران به این کار تشویق شده و 11 درصد با کمک آنها به قتل مبادرت کرده‌‌اند.

3 ـ دانش‌آموزان آسیب‌پذیر و درمانده

25 درصد از نوجوانان گروه فوق که به قتل و خونریزی مبادرت کرده‌ا‌ند، در طول زندگی کوتاه خود از افسردگی یا ناامیدی شدید ناشی از آسیب‌های واردشده رنج می‌برده‌اند.

البته تشخیص این دسته از دانش‌آموزان مشکل‌تر از گروه‌های قبلی است،‌ زیرا نه پریشانی و سردرگمی دسته اول را از خود نشان می‌دهند و نه خودشیفتگی و خودخواهی دسته دوم را دارند. بررسی دقیق‌تر شرایط زندگی آنان نشان می‌دهد که این نوجوانان غالباً در خانواده‌های آشفته، از هم پاشیده یا محروم رشد کرده، از والدین خود کتک خورده و حتی گاهی از نظر جنسی آزار دیده‌اند. سابقه خانوادگی آنها همچنین نشان می‌دهد که دست‌کم یکی از والدین آنان رفتارهای خشونت‌آمیز و سابقه جرم داشته است.

بررسی پرونده‌های تحصیلی نوجوانان این گروه نمایانگر این است که 74 درصد از آنان از شاگردان ضعیف کلاس و تقریباً طردشده بوده‌‌اند و بسیاری از آنان تحت‌فشار همکلاسی یا افراد قلدر مدرسه به درگیری و قتل تشویق شده‌‌اند. نکته امیدوارکننده در مورد دانش‌آموزان آسیب‌پذیر و ناامید این است که افسردگی و کاهش اثرات عمیق ضربه‌های روحی و اختلال‌های شناختی از طریق مشاوره و روان‌درمانی قابل‌درمان است و برخی از مهارت‌های اجتماعی مانند مدیریت خشم یا روش‌های کاهش استرس را می‌توان به دانش‌آموزان از ابتدای تحصیل آموزش داد.

نتایج این نوع تحقیقات ما را به جست‌وجوی راه‌ها و رویکردهایی تشویق می‌کند که می‌توان در خانه و مدرسه و جامعه محلی برای تأمین بهداشت روانی دانش‌آموزان به کار برد. این رویکردها در وهله اول ‌حق مسلم آنها و سپس به خاطر تضمین سلامت جامعه و پیشگیری از خطراتی است که هر فرد بیمار می‌تواند ایجاد کند.

اولیا مهم‌ترین الگو برای رفتار فرزندان در جامعه

نخستین قدم در مهار خشونت در جامعه ارائه برنامه‌ها و فعالیت‌های مستمر برای آگاه‌سازی عموم به‌خصوص اولیای دانش‌آموزان است. در این برنامه‌ها لازم است افراد جامعه در زمینه مسائل مربوط به خشونت نوجوانان و علل بروز آن راهنمایی شوند و همچنین بتوانند به ارزیابی رفتارهای خود با نوجوانان که در مرحله بلوغ و تحولات سریع، اما ناهماهنگ جنبه‌های مختلف رشد خود قرار دارند و بیش از همه دوره‌های زندگی خود، حساس و نیازمند توجه هستند بپردازند.

اولیا به‌عنوان نخستین معلم کودک می‌توانند منبع مهمی برای مشاهده و یادگیری رفتارهای منفی و پرخاشگرانه باشند. رفتارهای خشن اولیا و استفاده از تنبیه بدنی در خانواده الگویی در اختیار فرزندان قرار می‌دهد که چگونه می‌توان دیگران را به‌ویژه وقتی ضعیف‌ترند آزار و اذیت کرد. تنبیه بدنی، دشمنی و خشونت نوجوانان را برمی‌انگیزد و این احتمال را افزایش می‌دهد که آنها نیز به‌نوبه خود در برخورد با دیگران به خشونت‌های فیزیکی روی بیاورند. در این صورت همچنان که شاهدیم خشونت از طریق نسل‌ها به‌صورت مدارهای معیوب همچنان ادامه می‌یابد.

یادگیری خشونت همچنین از طریق الگو گیری از تصاویر و کلمات رسانه‌ها به‌خصوص ‌تلویزیون، سینما، بازی‌های خشن ویدئوئی و دیگر رسانه‌های الکترونیکی و همچنین مشاهده مجازات‌های خشونت‌آمیز دیگران در جامعه حاصل می‌‌شود. کودکان از این طریق روش‌های زیادی را برای آزاررساندن به دیگران یاد می‌گیرند و رفتار مشاهده شده را در مواقعی که عصبانی، خشمگین یا ناکام در رسیدن به اهداف خود یا در تعارض با دیگران هستند، به کار می‌برند.

در همین حال بسیاری از محققان تعلیم و تربیت ضمن تأکید بر اهمیت آگاه‌سازی عموم، در زمینه علل افزایش رفتارهای خشونت‌آمیز نوجوانان و افزایش جرم، نظام‌های آموزشی را به‌عنوان یکی از نهادهای مؤثر و مسئول به چاره‌جویی با این معضل اجتماعی به یاری می‌طلبند.

مدرسه مهم‌ترین محل پیشگیری و کاهش جرم است

بااینکه بسیاری از تنش‌ها و ناآرامی‌های مدرسه ناشی از رفتارهای میان فردی دانش‌آموزان است که باوجود زمینه‌های اجتماعی و فرهنگی متفاوت کنار هم تحصیل می‌کنند و هرگز آموزشی برای برقراری تفاهم و تقویت مهارت‌های اجتماعی دریافت نمی‌کنند، اما بخشی از رفتارهای خشونت‌آمیز مدرسه می‌تواند نتیجه مستقیم برخوردهای غیراصولی و غیرسازنده برخی از مسئولان و معلم‌های مدرسه در برابر دانش‌آموزان یا حاصل تبعیض، وجود مقررات خشن انضباطی و جو رقابت‌آمیز و ناسالم مدرسه باشد و سازمان مدرسه ممکن است به‌نوعی رفتارهای پرخاشگرانه و خشونت‌آمیز دانش‌آموزان را تقویت کند.

بااینکه نمی‌توان مسئولیت کنترل و حذف خشونت را تنها بر دوش کارکنان مدرسه گذاشت، اما بسیاری از پژوهشگران به قابلیت وسیع تغییر و تحول در مدرسه معتقدند. مدرسه محلی است که دانش‌آموزان بیشترین ساعت‌های روز را در آن می‌گذرانند و تعامل‌های درون مدرسه می‌تواند عمیق‌ترین اثرات را بر زندگی آنان بگذارد.

ازسویی مدرسه برای برخی دانش‌آموزان که از نظر اجتماعی، فرهنگی و اقتصادی در شرایط دشواری قرار دارند گاهی تنها پناهگاه و قابل‌اعتمادترین مکان است برای این کودکان، معلمان و کارکنان مدرسه تنها کسانی هستند که می‌توانند مسائل خصوصی خود را با آنان در میان بگذارند و تقاضای کمک کنند.

1.  آموزش معلم‌ها و کارکنان مدرسه

از مهم‌ترین برنامه‌های مقابله با شکل‌های مختلف خشونت و ایجاد فضایی سالم در مدرسه، آموزش معلم‌ها و دیگر کارکنان مدرسه است. معلم‌ها باید از ریشه‌ها و علل رفتارهای ناسازگار دانش‌آموزان و چگونگی برخورد سازنده با آنها و شیوه‌های نوین تربیت اخلاقی و اجتماعی دانش‌آموزان آگاه باشند.

معلم‌ها همچنین لازم است از باورها، ارزش‌ها و پیش‌داوری‌های خود که ممکن است در رابطه آن‌ها با دانش‌آموزان تأثیر بگذارد، آگاه باشند و الگوی مناسبی برای همانندسازی و انتقال ارزش‌های مثبت باشند.

طبیعتاً چگونگی تهیه و تدوین این نوع برنامه‌ها در حیطه مسئولیت مراکز آماده‌سازی معلمان و برنامه‌های آموزش ضمن خدمت مدیران مدارس است. از مدیران انتظار می‌رود با تقویت مهارت‌های ارتباطی معلمان و تشویق آنها به استفاده از انضباط مثبت و روش‌های نوین نظارت بر رفتار دانش‌آموزان، ظرفیت حل اختلاف را در معلم‌ها بالا ببرند.

2.  آموزش و توانمندسازی دانش‌آموزان

بااینکه مسئولیت عمده فعالیت‌های پیشگیری از خشونت در مدرسه به عهده مسئولان مدارس است، اما دانش‌آموزان هم می‌توانند درصورتی‌که در تلاش‌های پیشگیری و مقابله با این مسئله مشارکت داده شوند، از عوامل مهم بازدارنده خشونت باشند. مشارکت دانش‌آموزان در این برنامه‌ها در مرحله اول به معنای اندیشیدن در مورد قبح خشونت، حرف‌زدن درباره آن، آگاهی از قوانین و مقررات و آشنایی با حقوق و مسئولیت‌های خود است.

مرحله دوم شامل توانمندسازی دانش‌آموزان برای حمایت از خود در برابر اعمال خشونت به کمک مجموعه‌ای از راهبردهای مفید برای استفاده در وضعیت‌های دشوار در مدرسه و جامعه است. بدیهی است اقدام‌های پیشگیرانه مدرسه باید از سال‌های اولیه تحصیل آغاز شود. این آموزش‌ها شامل مدیریت خشم و کنترل تنش‌ها و تمایلات آنی، احترام‌گذاشتن به تفاوت‌های فردی و استفاده از راهبردهای مسالمت‌آمیز برای بهبود روابط میان فردی است. برخی رویکردها شامل میانجیگری و مدیریت تعارض (Mediation) مهارت‌های مقاومت‌ورزی و نه گفتن در برابر رفتارهای زورگویانه یا استفاده از دخانیات، مواد مخدر و پرهیز از دیگر عادات ناپسند است.

از برنامه‌های مؤثر برخی از مدارس آلمان در مقابله با مسئله خشونت در مدرسه تهیه و اجرای مجموعه‌ای از پروژه‌های آگاه‌سازی دانش‌آموزان از ارزش‌های شخصی خود و کسب مهارت‌های اجتماعی است. این پروژه‌ها برای تقویت آگاهی دانش‌آموزان و تأیید ارزش‌های شخصی آنان طراحی و اجرا می‌شود و بر این پیش‌فرض استوار است که معمولاً عقده حقارت و کمبود اعتمادبه‌نفس دانش‌آموزان منزوی باعث می‌شود کمبودهای خود را با پرخاشگری و آسیب‌رساندن به دیگران و به اشیا جبران کنند.

پروژه مفید دیگری که در جلسات مشاوره کلاسی در مدارس آلمان اجرا می‌شود تمرین خودشناسی است. دانش‌آموزان در کلاس از جنبه‌های مثبت و منفی شخصیت خود و چگونگی تثبیت ارزش‌های شخصی آگاه می‌شوند. پروژه «مربیگری دانش‌آموزان» از طرح‌های دیگر مدارس ابتدایی است که در انجام آن دانشگاه‌ها نقش عمده‌ای به عهده دارند. در این پروژه دانشجویان داوطلب با برقراری ارتباط نزدیک و کار با دانش‌آموزان ضعیف کلاس‌ها، در خانه‌های آنان به آنها کمک درسی می‌دهند.

3.‌ کمک به پیشرفت تحصیلی دانش‌آموزان

نتایج پژوهش‌های سالیان اخیر بر این واقعیت تأکید دارد که یکی از عوامل بروز خشونت و رفتارهای ناسازگارانه دانش‌آموزان، ضعف تحصیلی است. بررسی و تحلیل پژوهش‌ها در زمینه ارتباط بین مسائل درسی و رفتاری نشان می‌دهد که عملکرد ضعیف درسی دانش‌آموز با شروع، فراوانی و شدت اعمال بزهکارانه او رابطه مستقیم دارد. حال‌آنکه عملکرد تحصیلی مطلوب غالباً با امتناع از ارتکاب جرم و دست‌کشیدن از رفتار خلافکارانه همراه است. دانش‌آموزانی که دچار ضعف تحصیلی هستند، اغلب کلاس را نه به‌عنوان محلی برای انجام فعالیت‌های یادگیری شوق‌انگیز، بلکه به‌صورت فضایی کسالت‌آور، رقابت‌آمیز و تحقیرکننده می‌بینند. کمک به پیشرفت تحصیلی دانش‌آموزان با ایجاد فرصت‌هایی برای کسب موفقیت و جلب تأیید دیگران، احتمال شرکت آنان را در رفتارهای ناسازگارانه و خشونت‌آمیز کاهش می‌دهد.

4 ـ تغییر و بهسازی سازمان مدرسه

سیاست‌ها و برنامه‌های مقابله با خشونت در مدارس به‌منظور بهبود وضعیت کلی مدرسه و حذف رفتارهای ضداجتماعی باید با اراده جدی کادر مدیریتی مدرسه، با تخصیص اعتبار و منابع لازم و مشارکت همه عوامل ذینفع در مدرسه انجام گیرد. هدف از این برنامه‌ها ایجاد مدارس امنی است که مسئولان آن برای حل مسائل و اختلال‌های رفتاری به عدم خشونت باور داشته باشند و آن را در عمل نشان دهند. (همان، 1393)

تعیین خط‌مشی رفتاری در مدرسه درباره حقوق و مسئولیت‌های هر فرد با تشویق و قدردانی از رفتارهای مثبت، آموزش مفاهیم صلح به‌صورت ملموس و عملی، برخی از فعالیت‌های مدارس در کشورهایی است که رسالت مدرسه را فقط انتقال معلومات و ارزشیابی آموخته‌ها تلقی نمی‌کنند، بلکه ارزش‌هایی مانند احترام‌گذاشتن به خود و دیگران، تفاوت‌ها، دوستی‌ها و تقویت احساس مسئولیت را اصل و مبنای آموزش قرار می‌دهند. این ارزش‌ها به زندگی دانش‌آموزان معنا می‌بخشد و احساس تعلق، وحدت و همبستگی را در آنان تقویت می‌کند. (همان)

نکته دیگر جلب همکاری و هماهنگ‌کردن اولیای دانش‌آموزان با اقدام‌های پیشگیرانه در زمینه خشونت است. مدرسه در صورت آگاهی از وجود روابط و روش‌های تربیتی ناسالم در خانواده لازم است با همکاری و حمایت سازمان‌های ذیصلاح مداخله لازم را برای بهبود محیط تربیتی خانواده و رفع مشکل دانش‌آموزان انجام دهد. خانواده‌ها باید از خطرات غفلت از نیازهای عاطفی و اجتماعی فرزندان خود آگاه و در مراجعه به متخصصان بهداشت روانی و گرفتن کمک‌های حرفه‌ای تشویق شوند.

پیشگیری از جرم در مدارس دانمارک

دانمارک از کشورهایی است که در زمینه پیشگیری از جرم سابقه‌ای طولانی دارد. در این کشور که به‌تازگی کارگاه‌های مقابله با افراط‌گرایی در برخی از شهرها به راهنمایی، حمایت و هدایت جوانان و بازداشتن آنان از پیوستن به گروه‌های افراطی می‌پردازند، مدارس‌ نقش عمده‌ای را در زمینه مبارزه با خشونت به عهده دارند.

درواقع امور مربوط به پیشگیری از جرم در دانمارک عمدتاً‌ به مدارس، سازمان خدمات اجتماعی و پلیس واگذار شده است که به خاطر تماس نزدیک با کودکان و نوجوانان در منطقه محلی خود، دانش و اطلاعات کافی از وضعیت آنان در اختیار دارند. این سه سازمان تحت نظر و با هماهنگی «شورای پیشگیری از جرم» که برای گسترش امنیت در جامعه فعالیت می‌کند، تربیت و بهزیستی دانش‌آموزان را به عهده دارند. سازمان‌های فوق ارتباط نزدیکی با هم دارند و در هماهنگی کامل با هم کار می‌کنند تا علل ارتکاب به جرایم را پیدا کنند و پیش از اینکه جرمی اتفاق بیفتد و به مجازات‌های سنتی روی آورده شود کار را با کودکان و نوجوانان برای رفع یا کاهش آن علل آغاز کنند.

فعالیت‌ها و اقدام‌های کلی شورای پیشگیری، متناسب با گروه‌های مختلف دانش‌آموزان یا جوانان و اهدافی که برای هر گروه در نظر گرفته می‌شود، شامل سه محور زیر است:

1 ـ آموزش و تأثیرگذاری بر همه دانش‌آموزان، یعنی کسانی که نشانه‌هایی از رفتار خلاف در آنان دیده نشده است. بخشی از فعالیت‌ها در این محور، انجام پژوهش‌های گسترده در مورد علل ارتکاب جرم در کودکان و نوجوانان است.

2 ـ‌ شناسایی و انجام اقدام‌های حمایتی برای کودکان و نوجوانان آسیب‌پذیری که دچار کمبودهایی از نظر مراقبت‌های خانوادگی بوده و مورد غفلت قرار گرفته‌اند.

3 ـ فعالیت‌های متمرکز بر نوجوانانی که به کارهای خلاف دست زده‌اند و تلاش برای جلوگیری از بازگشت مجدد آنان به‌سوی جرایم. در این محور نوجوان و خانواده وی از کمک‌های حرفه‌ای کارشناسان و متخصصان بهداشت روانی و دیگر حمایت‌های ضروری برخوردار می‌شوند.

سخن آخر

براساس آنچه با تأکید بر نتایج پژوهش‌های مختلف گفته شد برای پیشگیری و کاهش بزهکاری و رفتارهای ضداجتماعی در جامعه، پیشگیری زودرس جرم ضروری است، زیرا اقدام‌های پیشگیرانه می‌‌تواند پیامدهای منفی چهار عامل خطرزا مانند بهره هوشی محدود، روش‌های تربیتی ناسالم خانواده، برانگیختگی هیجانی و فقر را کاهش دهد.

برخی از محققان در بررسی ویژگی‌های قاتل‌های جوان معتقدند نیازهای دانش‌آموزان، مسائل تحصیلی، اختلالات تکانشی و رفتارهای مبتنی بر ضدیت و مخالفت‌جویی آنها باید به‌موقع در مدرسه تشخیص داده شده و چاره‌جویی شود. در غیر این صورت دانش‌آموز با احساس ناامیدی، بی‌کفایتی و عدم تعلق به مدرسه، در جست‌وجوی هویتی برای خود به گروه‌هایی جذب خواهد شد که به او و مهارت‌هایش نیاز دارند و از او برای دستیابی به اهداف شیطانی خود استفاده خواهند کرد.

به‌هرحال پیچیدگی عمل جرم ایجاب می‌کند که برای شکستن مدار خشونت و پرخاشگری در کودکان و نوجوانان از رویکردی بین‌سازمانی‌ و بین‌رشته‌ای استفاده شود. به‌طوری‌که پژوهشگران، متخصصان تعلیم و تربیت، مسئولان آموزش‌وپرورش منطقه، نمایندگان پلیس بتوانند اطلاعات و تجربه‌های خود را مبادله کنند و در تجربه‌های یکدیگر سهیم شوند سپس دانش و اطلاعات به دست آمده را به اطلاع سیاست‌گذاران برای تدوین قوانین مناسب و مرتبط برسانند و از طریق رسانه‌های گروهی، افکارعمومی را تحت‌تأثیر قرار دهند.


منابع:

ـ بازرگان، زهرا (1386)، میانجیگری در مدرسه،‌ روش‌های بهبود رفتار دانش‌آموزان، انتشارات مدرسه.

ـ همان، (1389)، مدیریت تعارض در مدرسه، تجربه‌های موفق جهانی، انتشارات سخن.

ـ همان، (1391)، رفتار زورگویانه در مدارس، چشم‌انداز ایران، شماره 76، دی و بهمن 1391.

ـ همان، (1393)، به خشونت در مدرسه پایان دهیم، ‌در دست انتشار، انتشارات سخن.

- Langman (2010), Why Kids Kill: Inside The Mind of School Shooters, in, Malboeuf, M.C (2014) Psychological Profile of School Shooters: Positive Direction and One Big Turn, Presse, Montreal, 4 Dec 2014.

چشم انداز ایران - شماره 90 اسفند 93 و فروردین  94

 

 

تعداد بازدید: 5643 ، امتیاز کاربران: 0 (0 نفر) ،    
  

اضافه نمودن به: Share/Save/Bookmark

نظر شما:
نام:
پست الکترونیکی:
نظر
 
  کد امنیتی:
 
امتیاز شما به اين خبر:
   کد امنیتی:
 
 
 
 
© نسخه سوم فرهنگیان نیوز 1391
shoghlorg@gmail.com | info@farhangiannews.ir
پشتیبانی توسط: خبرافزار
Check  Out My Rank On PRTracking.com!
  خبر فوری: گزارش مراسم هفتمین بزرگداشت روز ملی منابع انسانی