فرهنگیان نیوز -تدبیر تلگرام 👈 https://telegram.me/edufarhangian:
سینا نوری - مدتی است که گمانهزنیها در مورد وزرای دولت دوازدهم نقل محافل رسانهای ست. وزیر آموزش و پرورش هم از این مباحث مستثنی نشده و نام چندین مورد از افراد شناخته شده یا کمتر شناخته شده در این میان بیش از سایرین به گوش میرسد و در پی آن نقدها و پیشنهادها و دغدغه های بسیاری در رد این یکی یا تایید آن دیگری، منتشر
میشود.
در میان همه این نظرات اما، شاید از یک نکته غفلت میشود: ضرورت تغییر نگاه دولت به آموزش و پرورش.
به نظر میرسد بسیار مهم تر از اینکه چه کسی وزیر آ، پ در دولت دوازدهم خواهد شد، باید نگاه سیاستگذاران کلان آموزشی و شخص آقای دکتر روحانی به مقوله آموزش تغییر و بهبود یابد.
وضعیت کنونی این نهاد گسترده و ملی با شمول بسیار بیشتر از همه نهادهای دیگر، نگرانکننده است. سیاستگذار با کمترین برنامهریزی بلندمدت، گویا باری به هر جهت، حل مشکلات انبوه را هرسال به سالهای دیگر موکول کرده و فاصله دولت را با دولت دانش دوست و حامی دانایی، هر روز میافزاید. این در حالی است که تحول اساسی در نظام آموزش و پرورش با تکیه بر خلاقیت، نوآوری، جستجوگری و تفکر سازمان یافته و... لازم و ضروری است چرا که وجود نگرش کوتاه مدت به برنامههای توسعه داناییمحور، همه ارکان جامعه را تهدید میکند. مطلب واضح است، همان ضرورت پیشگیری قبل از درمان. در جامعه ما درمان به سمت و سوی تنگناهای متاثر از تورم اقتصادی و بن بستهای سیاست خارجی میل کرد، حال آنکه پرداختن به پیشگیری که شامل آموزش با معیارهای مناسب است، به تربیت شهروند فرهیخته و در پی آن بهبود اوضاع فرهنگی و در نتیجه شرایط اقتصادی، سیاسی و اجتماعی در ابعاد کمی و کیفی منجر میشود. به این خاطر است که حداقل پس از گذراندن دولت نخست، و بهبود نسبی بحرانهای اشاره شده، برای رسیدن به توسعه پایدار، باید آموزش، اولویت نخست آقای روحانی باشد. اولویتی حتی قبل از وضع اقتصادی و درمانی مردم و موجودی سیلوهای گندم و.... چرا که دانایی عظیم ترین منبع ثروت و سرمایه ملت هاست و اوضاع کنونی و نوع نگرش دولتمردان به آموزش و پرورش، ما را به نیل حداکثری این سرمایه نخواهد
رساند.
اگر این نگاه تغییر یابد و آموزش اولویت نخست آقای روحانی باشد، بعد از آن، ایشان خود، وزیری در راستای اجرای این منویات خواهد برگزید و در صورت عدم تغییر اولویت، چه کسی وزیر باشد، به حال زار آموزش چندان اثری نخواهد داشت. (شاهد مثال آن نپذیرفتن شرایط آقای دکتر نجفی برای تصدی وزارت )
اگر این نگاه تغییر یابد منابع مالی و منابع انسانی مورد نیاز برای تحول اساسی آموزش و تربیت انسان داناتر را سیاستگذاران کلان خود تامین خواهند کرد. اگر لازم شود با کمکردن بودجه بیش از هشت هزار میلیاردی سازمانهای فرهنگی کمبازده، حتی با گرانکردن بنزین و نان و سیگار، با تخصیص درصدی از درآمد بانکها و شهرداریها و... با افزودن مالیات پزشکان و مدیران با درآمد بالا و هزاران راه دیگر که سیاستگذاران خود بلدترند، منابع مالی را و اگر شده از کرات دیگر منابع انسانی مورد نیاز را تامین خواهند کرد.
تنها، نخست ضروری است که نگاه آقای روحانی به آموزش تغییر یابد. چراکه ایشان به عنوان شخصی دانشگاهی، بر بایستگی آموزش و دانایی واقفند و نیک می دانند که «کشورها به طور روز افزونی بر پایه دانسته های خود از یکدیگر فاصله میگیرند و دانش بزرگترین مزیت رقابتی کشورها در عرصه اقتصاد جهانی به شمار میرود». دانشی که در شرایط کنونی و با نگاه فعلی، بهصورت حداقلی و بدور از چشماندازهای معیار و کارامد و عملی، مردمان ما را برای ادامه حیات فردی و اجتماعی به موقعیتی استوار، رهنمون نخواهد شد.
پایه های نخست این تغییر نگرش در اقای روحانی وجود دارد چندان که قبلترها ایشان اعتراضات صنفی فرهنگیان را بهحق دانستند یا در جریان انتخابات اخیر ضرورت حرمت مقام معلم را بر خود ارجح دانستند و چندی پیش عنوان کردند که من از حق خودم گذشتم اما از این بیحرمتی (در جریان تقابل ایجادشده در پی طرح امضای تفاهم نامه 2030 ) در حق معلمان نخواهم گذشت. این نگرش لازمه سیاستگذار کلان آموزشی برای طی مسیر توسعه پایدار است اما به شرطی که این شعارها به عمل تبدیل شود. برای نمونه پذیرفته نیست که سخنگوی دولت مدعی امنیت فرهنگی، اعتراض و مطالبهگری معلمان را که شرط جامعه زنده است، گروکشی بنامد. آقای روحانی کافی است به همین جمله با دقت بیشتری بپردازند تا جایگاه معلم و آموزش در نزد دولت متبوعشان برایشان عیان تر شود.
آقای روحانی باید بداند که این حرف آقای سخنگو، از هر داغ و درفشی سهمگینتر و از هر توهینی بالاتر است به جامعه فرهنگی. آقای روحانی گویا از آن سند گذشتند، امید که از این بیحرمتی نگذرند. آنهم نه با توبیخ یا تنبیه زیر دستانشان، بلکه با تغییر نگرش خودشان به آموزش و قرار دادن آموزش و پرورش در اولویت نخست برنامهها و سیاستهایشان. آنچنان که تمامی کشورهای تازه پیشرفت کرده،
کردند.
به قول بزرگی، که آقای روحانی بیش از دیگران ایشان را میشناسند تعداد زیاد معلمان، توجیه مناسبی برای بیتوجهی به این قشر نیست. و به قول الوین تافلر: اگر شما یک استراتژی مخصوص خود نداشته باشید، حتما بخشی از استراتژی دیگران خواهید بود. امید که آقای روحانی در بدو تشکیل دولت جدید خود به امر آموزش با نگاهی عمیقتر
بنگرند.
|