فرهنگیان نیوز -تدبیر تلگرام 👈 https://telegram.me/edufarhangian:
دولتمردان آفلاین، مردمان آنلاین
روز چهارشنبه در آخرین دقایق کار روزنامه، خبری از سخنان وزیر کشور منتشر شد که شاید بتوان آن را دقیقترین تحلیل حوادث اخیر در کشور دانست.
به گفته رحمانیفضلی سبک زندگی مردم تغییر کرده و دولتمردان با نسلی طرفند که «سلایق، باورها، موضوعات اجتماعی و حتی موضوعات انتخاباتی را متفاوت از سلایق ما میبیند.» و در چنین جامعهای «برخی نمیفهمند سلایق و باورهای آنها پاسخگوی مطالبات جوانان نیست».
بیایید درباره جملات داخل گیومه که عین حرفهای وزیر کشور است کمی تامل کنیم و سریع سراغ خبر بعدی نرویم.
در جامعه ما چه چیزی تغییر کرده است؟ در چند دهه گذشته بازیگران عرصه سیاست تقریباً ثابت ماندهاند؛
روزنامههای ٣٠-٢٠ سال پیش را که ورق بزنید تصویر همین سیاستمداران امروز را میبینید با موهای سیاهتر و ریشهای بلندتر.
سیاستمدارانی که به فراخور فراز و فرودهای سیاست یک روز در میانه میدان بودهاند و روزی دیگر به کناری رانده شدهاند.
در ایام عزلتنشینی برای دوباره حاکم شدن حرفهای جدیدی یاد گرفتهاند و باز به درون صحنه آمدهاند. این جملات خلاصهشده ٤ دهه تاریخ چپ و راست در ایران است.
اما مردم چطور؟ آیا آنها هم در طول این سالها فقط گرد پیری بر سرشان نشسته و دنیایشان تغییر نکرده است نظام ارزشیشان یکسان مانده؟
بچههایی که ٤ دهه در نظام آموزشی دستنخوردهای پرورش یافتهاند شباهتی به هم دارند؟
الان نسل چهارمیها، همانها که نه جنگ دیدهاند، نه اصلاحات، نه انقلاب، چقدر با مایی که اینها را تجربه کردهایم حرف و دنیای مشترک دارند؟
این جوانهایی که هرروز ازکنار ما میگذرند،در تاکسیها با هدفونی در گوش کنار ما مینشینندو درفضای مجازی زمین و زمان را دست میاندازند چه نسبتی باسیاستمداران مادارند؟
مراجع فکری این نسل چه کسانی هستند؟ آیا برای آنها شریعتی وسروش و اصلاحات وجدال سنت ومدرنیته معنایی دارد؟
واقعیت این است که آنهاشکل دیگری هستند.بیشتر ازاینکه دردنیای ذهنیات سیرکنند،به عینیات توجه میکنند.
بیش ازهمه جوانهای دنیابه تن خویش مشغولند.مقام اول آمار جراحیهای زیبایی واستفاده ازلوازم آرایش را همینها برای ایران کسب کردهاند.اینکه ما چقدرمسخرهشان کنیم هیچ اهمیتی برایشان ندارد.
اخیراًنویسندهای نوشته بودبرای ردیابی ناآرامیهای ایران باید برگردیم به تشییع جنازه پاشایی.اشارهاش هوشمندانه بود.آن تشییع جنازهای که جامعهشناسان را مبهوت ومتحیر کرده بود،اعلام وجود کسانی بود که کسی آنها را به جانمیآورد.
نسلی که قهرمانهای خودش رادارد. بیهیچ تشکیلاتی همدیگر راپیدا میکنند،جشن آببازی میگیرند و مجتمع کوروش را تعطیل میکنند والبته نهایتاً باسختگیرترین چهره سیستم مواجه میشوند.خواستههای آنها عرفهایی است که غیرقانونی است.
شاید زمان انتخابات با آنهابحث کرده باشید. هیچکدام از نامهایی که برای ما درسیاست مهماندحسی رادر وجود آنها برنمیانگیزد.
ازنظرآنها ما آدمهای ناراحتی هستیم که اصلاً از زندگی هیچ چیزنمیفهمیم و باهزارعقده جوانیمان را سپری کردهایم وحالا میخواهیم حق جوانی کردن راهم از آنها بگیریم.
آنهابرای ارتباط با دنیای خارج فقط یک گوشی تلفن نیاز دارندودیگر هیچ. نه اجازه میخواهند، نه قانون و نه تبصره، نه مبارزه برای گرفتن حقی
آنهاهر چه بخواهند رابه دست میآورند.وقتی خودشان رابه شکل هرهنرپیشهای که بخواهنددرمیآورند برای تغییر اطرافشان چه نیازی دارند به کسب اجازه
مادرمقابل تشر پدرانمان شاید میترسیدیم؛اینها اماخندهشان میگیرد.اعتراض ما اگر در خیابان و دانشگاه بود اینها در فضای مجازی با دابسمش وادا واطوار هراقتداری را به سخره میگیرند.
سیاستمداران هنوز امادرگیر باز کردن گرههایی قدیمیاند؛گرههایی که الان دیگر اصلاً موضوعیتی ندارد که باز شدنشان مهم باشد.آن موانع خیلی پیش از آنکه دردستورکار سیاستمداران قرار بگیرددرون جامعه برداشته شده است.وحالاهمانطورکه وزیرکشور میگویدتغییر سبک زندگی یکی از سه عامل التهاب درون جامعه است.
حالا دولتمردان ناگزیرندتغییرات جامعه رابه رسمیت بشناسند ومتناسب با نیازهای جامعه سیاستگذاری کنند.البته که کاردشواری است اما از آن گریزی نیست.میتوان مانند حجرهداری پیر به چرتکه روی میز عشق ورزید و برایش ارزش قایل شد یااینکه مقتضیات دنیای نو رافهمید.
میشود موجودیت حجره رابه بود و نبودچرتکه پیوند داد ودرمقابل تغییر سماجت کرد و اصرار ورزید.این کار غیرممکن نیست؛اما ماشین حساب خریدن هزینه کمتری دارد.
منبع:روزنامه اعتماد —- نصراله خلیلی فرهنگی – تهران
|